Mehdi Yarrahi – Roosarito… | مهدی یراحی – روسریتو…

تقدیم به زنان آزاده‌ی سرزمینم که در خط اول جنبش “زن زندگی آزادی” دلیرانه می‌درخشند.

تهیه، تنظیم موسیقی و کارگردانی: مهدی یراحی

روسریتو در بیار آفتاب داره غروب میکنه روسریتو در بیار عطر تو هوارو خوب میکنه
روسریتو در بیار موهاتو باز باز بازکن
عشق من نترس بخند به گریه اعتراض کن
روسریتو در بیار موهاتو باز باز بازکن عشق من نترس بخند به گریه اعتراض کن
رقص خوشه های سرخ بغض من تمام موی تو
خیس میشه صورتم میرسم به آرزوی تو

همه چی رو گاییدم

منابعی به من از دستگیری «#دورچی» خواننده رپ و R&B در تهران خبر داده اند. این خواننده با انتشار این اثر جنجالی (ویدئو)، در هفته های گذشته بیش از بیست میلیون بازدید گرفته است…

متن آهنگ Damn Things از دورچی (Dorcci)

[مقدمه]
کا گا کا، کا، گا، کا
(مانی)
کا گا کا، کا، گا، کا
Oooo-ooo
Yea-yeah

[قسمت ۱]
اون که داد انقد حرص منو گاییدم
اون که گایید همه قصمو گاییدم
اون که ته قصمونم بریده
قسمتو گاییدم
اون که خواست انقد بد شیو گاییدم
آدم لاشیو گاییدم
دیگه در حدی بگاییه
خوارِ مستیو گاییدم
اون که خواست انقد بد شیو گاییدم
اون که خواست تهش انقد سخت بشه گاییدمش
اون که رازمو می‌دونه
اون که قرار نبود کنه راضیتو گاییدم
اون که خواست تهش عادی شه برا تو
اون که کرده راضیتو گاییدم
دیدی داشیتَم نبوده
همون لاشیو گاییدم
اون که داد دستم بیسه رو گاییدم
اون که خواست انقد بشم فس الان گاییدمش
اون که دنبالِ فرصته گاییدم
نسخهِ قُدرتو گاییدم
اون که خواست نقطه ضعفمو بدونه
اون که کشید برام نقشرو گاییدم
اون که گفت نبخشیشو گاییدم

[پل]
رفیق برام اشتیاق نموند
حیف که اشتباه برام موند
حیفه فکر و خیالا
بجا عشقِ تو برام موند
حیفه خیلی اشتباه کردیم
الان جدا شدیم اَ همو

[قسمت ۲]
ابرام سنگینه حسرو باریدم
آخرِ قصه رو گاییدم
اون که خواست الان جدا باشیم اَ همو
همون کسکشو گاییدم
اون که خواست قبل و بعدِ تو بمونه
قبل و بعدشو گاییدم
راهِ نصفِ نیمه رو گاییدم
اون که دهن لقّه رو گاییدم
اون می‌خواست تو دلِ من بمونه
اون لاشی گمونم بدونم
بهت چیو گفته رو گاییدم
اون که خواست تهش جدا باشیم اَ همو
همون کسکشو گاییدم
اون که باشیو گاییدم
اون که داد دستم بیسه رو گاییدم
اون که خواست انقد باشم فس الان گاییدمش
(اون که خواست قبل و بعدِ تو بمونه)
(قبل و بعدشو گاییدم)

[Segue]
الان جدا شدیم اَ همو

[پایانی]
اون که داد انقد حرص منو گاییدم

اون حجابش کامله، ساک‌ زدنش عیبی نداره..!

این فیلم سوپر اسلامی که از دو کارمند صدا و سیما که هر دو هم عضو بسیج! و هر دو متاهل! هستند. ابتدا مدیر کل از کارمند محجبه و متأهل خود می‌خواهد آلت تناسلی‌اش را بلیسدنکته جالب اینجاش که خانمه وسط سکس از رو لباس گرمش میشه میره دنبال پنکه آقاهه کفری میشه..

پستان‌شناسی حضرت زهرا

در کتاب اللمعه البیضاء آمده: «سینه های حضرت زهرا بسیار طولانی بود، به‌طوری که آن را از شانه‌اش به سمت پشت سر می انداخت و فرزندانش را از پشت سر شیر می داد.» که این از معجزه‌های اون حضرته، که زمانی که تیپ سینه‌ی شماره ۳ هنوز دسته‌بندی نشده بود، ایشون ازش استفاده می‌کردن.

*کیان پردیس@behaak

هیچ حرفی با شما نداریم الا یک کلمه: نه!

میان ما و شما دریایی خون فاصله است

این آسمان حتی بعد از تمام ستاره‌هایی که هر‌ روز به زمین کشیده‌اید، هنوز غرق ستاره‌ست.

مدتی پیش ورقه‌ی آهنی بزرگی به در ورودی دانشکده کاربردی جوش دادید که کاملا درون دانشگاه را از خیابان مخفی می‌کرد؛ کمی بعد‌تر اتفاقا رنگش هم کردید که یک وقت زشت نباشد. لابد آن موقع با خودتان فکر کردید دانشجو که زیر بار ممنوع‌الورودی و تعلیق و هزار حکمِ ناروای دیگر از بیداد‌گاهتان له شده، این هم تیر آخر است؛ فکر کردید حالا دیگر دانشگاه مُرده و از خیابان‌های اطرافش جداست.

میان ما و شما دریایی خون فاصله است، ما، که حالا نزدیک یک سالی می‌شود که «ما» شده‌ایم، هیچ حرفی با شما نداریم الا یک کلمه: نه. پس از تاکید دوباره‌تان بر آپارتاید جنسیتی و الزام حضور در دانشگاه با مقنعه، پس از بستن آب و خشونت بر دوستان‌مان که تنها در جهت برابری در پردیس باغ ملی تحصن کرده بودند، ما هم دوباره تاکید می‌کنیم که چیزی به عقب برنمی‌گردد.

این آسمان حتی بعد از تمام ستاره‌هایی که هر‌روز به زمین کشیده‌اید، هنوز غرق ستاره‌ست. از زخمی که شهریور دهن باز کرد هنوز خون می‌چکد. و ما ایستاده‌ایم، دست در دست هم، برای آزادی.

دانشجویان دانشگاه هنر

از روی نعش جمهوری اسلامی رد می‌شویم | پادکست

این ما بودیم که جسم بی‌جان و پُر از ساچمه و زخم فرزندانمان را در آغوش کشیدیم، جسم بی‌جان و پُر از زخم مهسا امینی را، جسم بی‌جان و پُر از زخم نیکا شاکرمی را، جسم بی‌جان و پُر از زخم نوید افکاری را، جسم بی‌جان و پُر از زخم کیان پیرفلک را. 
این ما هستیم، ما درد، ما رنج، ما ایستادگی، ما شجاعت.
………………
نویسنده و کارگردان: ناما جعفری
گوینده متن: ری‌را آزادی
صدای اول: مبارزین انقلاب بعد از خاکسپاری محمدمهدی کرمی
اجرای ترانه اول: هنرمندان مبارز | من زنم
اجرای ترانه دوم: ایلیا | جواب مشت میشه مشت
صدا و متن دوم: پیام فتوحیه‌پور
اجرای سرود پایانی: هنرمندان مبارز | راه کوچه

وقتی که شما این ویدئو رو می‌بینید

این یک اثر هنری نیست، این یک پرفورمنس تمام عیار و بسیار فراتر از یک اثر هنریست.
.
‎هیچ چیز برای اضافه کردن به صحبت‌های #محمد_مرادی وجود ندارد و تنها برای ادای احترام به آخرین خواسته او در جهت «شنیده شدن حرف‌هایش» این ویدئو بازنشر می‌شود.
.
.
.
‎محمد مرادی، دانشجوی دکتری تاریخ دانشگاه لیون عصر دوشنبه با انتشار یک پیام ویدیویی به دو زبان فارسی و فرانسه اعلام کرد برای «رساندن صدای انقلاب ایران به گوش جهانیان» خود را در رودخانه رن غرق کرد.

این انقلاب را باید تا پای جان برای گذر از جهل دنبال کرد.

| خشایار دیهیمی | نویسنده، مترجم |

با علم به رنجیدن بسیاری از دوستان فیسبوکی

تعارف نداریم . همیشه صریح بوده ام و شفافیت را بخش مهمی از اخلاق میدانم .دیگر فرصت و حوصله ی افشای تبهکاری تک تک افراد نیست چون کم شمار نیستند . البته برخی ظاهرالصلاحها خطرناکترند مثل موسوی و کروبی و خاتمی و بهزاد نبوی و کرباسچی و سروش … اینها هم ، که میخواهند با عذر و بهانه های واهی از این چهل و چهار سال فاجعه و مصیبت دامن برچینند ، شمارشان کم نیست . اینها همه حزب اللهی بودند، اگر کسانی یادشان رفته من یادم نرفته . همه ی اینها در دهه ی ننگین شصت جزو کابینه و نزدیکان و مشاوران امام و نخست وزیر امام بودند .اما یک بار برای همیشه : از هر کس که حتی بوی پنجاه و هفت بدهد ، از سیاستمدار و روشنفکر گرفته تا هوادار ساده اش ، از چپ اسلامی اش گرفته تا توده ای و فدایی اش ، از روشنفکر دینی گرفته تا روشنفکر امپریالیست ستیز عمدتا غرب نشینش و…بدم میاید . در یک کلام از جهل بدم میاید . این انقلاب را تا پای جان باید برای گذر از جهل دنبال کرد . خطاپوشی ناشی از رفاقت ،نارفیقی در حق همه ی آنهایی است که عمر و جوانی و زندگی شان در این رژیم تباه شد . تمام .

خشایار دیهیمی، مترجم، ویراستار و روزنامه‌نگار، در پستی فیسبوکی که روز ۲۱ آذر منتشر کرده است نکاتی را در مورد اعتراضات اخیر ایران، که او از آن به عنوان «انقلاب» یاد می‌کند، به مخاطبانش یادآوری کرده است.

او با بیان این که می‌داند نوشتهٔ «بدون تعارف، صریح، و شفاف» او سبب رنجش بسیاری از دوستان فیسبوکی‌اش خواهد شد، می‌گوید «ظاهرالصلاح‌ها» از تبهکارهایی – که چون کم نیستند، او فرصت و حوصله نوشتن درباره شان را ندارد – خطرناکترند. او در این رابطه به صراحت از چهره‌های مطرح جریان اصلاح‌طلبی – از جمله میرحسین موسوی، مهدی کروبی، سید محمد خاتمی، بهزاد نبوی، و غلامحسین کرباسچی – به عنوان نمونه چنین افرادی نام برده و گفته است که آن‌ها «می‌خواهند با بهانه‌های واهی از این چهل و چهار سال فاجعه و مصیبت دامن برچینند.»

او با یادآوری این که نامبردگان «همه حزب‌اللهی بودند» و «در دهه ننگین شصت جزو کابینه و نزدیکان و مشاوران امام و نخست وزیر امام بودند» به برخی طیف‌های فکری و جریان‌های سیاسی مختلفی که «بوی پنجاه و هفت» می‌دهند اشاره می‌کند، آنها را مترادف «جهل» می‌داند، و می‌گوید که از آنها بدش می‌آید. او می‌نویسد: «این انقلاب را تا پای جان باید برای گذر از جهل دنبال کرد.» دیهیمی در پایان این مطلب «خطاپوشی ناشی از رفاقت» را «نارفیقی در حق همه آن‌هایی که عمر و جوانی و زندگی‌شان در این رژیم تباه شد» قلمداد کرده است.

اگرچه بسیاری از مخاطبان در زیر این پست از صراحت، شفافیت، قاطعیت، و شجاعت خشایار دیهیمی تشکر کرده‌اند، چند نفری هم بودند که نکاتی را به خود او یادآوری کردند.

یک کاربر نوشته است: «این نوع برخورد شما دقیقا همان نوع نفی و طرد پنجاه و هفتی اشخاص و جریان‌ها است. شما اکنون آیینه تمام‌نمای ۵۷ هستید.»

کاربری دیگر هم او پرسیده است: «آن موقع‌ها که برای اصلاح‌طلبان تبلیغ می‌کردید و برای مراسم‌شان دعوت می شدید، نمی‌دانستید که پنجاه و هفتی‌اند؟ نخست‌وزیر امام بوده‌اند؟ حزب‌اللهی بوده‌اند؟»

خشایار دیهیمی، ویراستار مجموعه «تاریخ تمدن ویل دورانت» در انتشارات انقلاب اسلامی (فرانکلین سابق)، دبیر شورای نویسندگان نشریه «نگاه نو»، و سرپرست ترجمه مجموعه‌های «نسل قلم»، «نام‌آوران فرهنگ»، و «تجربه و هنر زندگی» بوده است و مجموعا بیش از ۳۰۰ اثر را ترجمه، ویراستاری، سرویراستاری، و سرپرستی کرده است.

او در سال ۱۳۸۸ با انتشار بیانیه‌ای به همراه بابک احمدی به دفاع از اصلاح طلبی پرداخت و در سال ۱۳۹۲ با امضاء طوماری به همراه ۱۴۰ هنرمند ایرانی از نامزدی حسن روحانی حمایت کرد.

در سال ۱۳۹۳ درباره لاپوشانی فساد در نظام، نامه سرگشاده‌ای به صادق لاریجانی نوشت و بعدتر در سال ۱۳۹۴ نامه‌ای شدیداللحن به آیت‌الله خامنه‌ای رهبر ایران نوشت و البته به فاصله‌ای کوتاه، به کاربردن برخی واژه های نامناسب در آن نامه را زیبنده قلم یک شهروند ندانست.