این که دانشجوی دانشگاه تهران تلاش دارد توضیح دهد موسیقی پاشایی مبتذل نیست یک نشانه ی وحشتناک ابتذال است

payam.fotouhi@gmail.com



من هم فیلم حرفهای دکتر اباذری را دیدم

یک: این که دانشجوی دانشگاه تهران تلاش دارد توضیح دهد موسیقی پاشایی مبتذل نیست یک نشانه ی وحشتناک ابتذال است. به خصوص وقتی عده ای هم برایش کف می زنند. یعنی اگر این موسیقی مبتذل نیست، پس چه چیز مبتذل است؟ خوب واژه ابتذال و مبتذل را از لغت نامه دربیاورند چون دیگر کاربرد ندارد.

دو: بخشی از نظرات و تحلیلهای دوستان صاحب نظر به این جاها رسیده که تشعیع جنازه ی پاشایی سیاسی ترین عملکرد اجتماعی مردم بعد از هشتاد و هشت بود. من بی سواد از همه جا بی خبر با دیدن آن تشعیع جنازه مدتی است که دچار یاس و افسرده گی شدم که نکند بخش عمده ای از هشتاد و هشت هم اصلن سیاسی نبود و یک جور جوگیر شدن بود مثل این تشعیع جنازه.

سه: فاجعه بارتر آن موقع است که جامعه ی منحط ایران را، مدیریت منحط ایران را، اخلاق منحط ایران را می بینیم، باز چیزهایی را به چیزهایی وصل می کنیم که گوز و شقیقه پیش آنها یک روح هستند در دو بدن.

دین فاجعه ی خاورمیانه

payam.fotouhi@gmail.com
 

خاورمیانه فاجعه ی سخت و سنگین واقعیت دین را دارد تجربه می کند. چه دین اسلام و چه دین یهود. نسلهای بعدی یاد می گیرند که برای زندگی کردن باید دین ها را دور بریزند نه آدم ها را.
حیف که نخواهیم بود که آن روز را ببینیم. روزی که حماقتی شرم آور به اسم دین تبدیل به دوره ای تلخ از تاریخ بشود. دین خودش سر خودش را می برد. و فکر می کنم این روزها چاقو را روی گلوی خودش گذاشته.

کشته های بیشتری خواهند بود و قساوت های پلیدتری رخ خواهد داد. کودکان بیشتری قربانی این جهل می شوند. نسل های بیشتری زندگی بی حاصلی را طی خواهند کرد. اما روزی خواهد رسید که یاد بگیرند دین انگلی خون خورنده است که به جان جامعه ی انسانی می چسبد و خون می مکد. تا این انگل کشته نشود بهبودی حاصل نخواهد شد.
 
 

توهین مطنطن به رضا شاه کبیر؟




توهین مطنطن به رضا شاه کبیر؟
لا حول ولا قوه الا بالکیر
پی نویس: ترانه ی رضا خان نامجو را من ده سال پیش شنیدم. بارها آن را خواند. وقتی نامجو مختصر می شد به خودش و سه تارش. البته این اجرای جدید خیلی مزخرف است. قدیمها بهتر می خواند و می زد.
پی نویس تر: من یک مهندسم. از نوع تکنوکرات و پروگرسیو. طبیعی است که آن بخش توسعه ی اقتصادی و اجتماعی ایران را در دوره رضا خان دوست داشته باشم. ولی حالم از هر چه آدم پفیوز بیکاره ای که توی زندگی اش هیچ گهی برای ایران نخورده و حالا پشت جسد رضا میرپنج قایم می شود به هم می خورد. هفتاد سال است که هی می گویند رضا شاه راه آهن و دانشگاه و بیمارستان ساخت. ساخت که ساخت. به توی کون گشاد دهن گشاه هیچ کاره ی آریایی فره ایزدی به کون چه ربطی دارد؟



فایل پی‌دی‌اف مجله صدای مستقل ادبیات ایران

شماره پنجاه و دوم نشریه الکترونیکی سه‌پنج به نشر شدن گرفت: ما در خطر بی تفاوتی هستیم / ناما جعفری، در باره‌ی بی ثمری نوشتن/ پیام فتوحیه پور، شعری از ژان لوک-نانسی فیلسوف پساساختارگرای فرانسوی ترجمه حسین مکی زاده، از هر گوشه‌ی این تیمارستان/ آزیتا حقیقت جو، کاناپه سیاه / سپهر مساکنی، سلولی / هانیه بختیار، تو خوابت گرفته است/علی آموخته نژاد، بیوگرافی/پروانه ستاری، آشنایی با مولفه‌های ادبیات داستانی پست‌مدرن

به صورت آنلاین ورق بزنید

دریافت فایل پی دی اف

همیشه اینجا