آوانگارد (به فرانسوی: avant-garde) یا پیشرو به هنرمندان یا آثاری به ویژه در حیطه هنر، گفته میشود که ماهیتی تجربی، رادیکال یا نوآورانه دارند و در یک دوره معین، پیشروترین اسلوبها یا مضامین را در آثارشان استفاده کردهاند و اغلب بانی جنبشهای نو بودهاند.
پیشرو بودن بیانگر گرایشی است که هنجارهای پذیرفته شده در اجتماع را عموماً در حیطه فرهنگ به چالش میکشد. مفهوم وجود آوانگارد از نظر برخی، یکی از ویژگیهای اصلی «شخصیت» نوگرایی بهشمار میآید، که جدای از پست مدرنیسم است. بسیاری از هنرمندان، در دوران مدرن و همچنین در عصر حاضر، خود را مرتبط با جنبش پیشرو دانستهاند: از جنبش دادا از طریق موقعیتگرایان تا هنرمندان پسامدرنی همچون شاعران زبان.
آوانگارد اصطلاحی استعاری است که در نظریهٔ هنر و فلسفه ی سیاسی به کار میرود. در زبان فرانسه، آوانگارد بهطور تحت اللفظی به معنای طلایه دارِ ارتش است.این اصطلاح در اصل برای توصیف بخشی از ارتش که در حال پیشروی در میدان نبرد بود، استفاده میشد، و امروزه به هر گروهی -به ویژه هنرمندان- گفته میشود که خود را نوآور و جلوتر از اکثریت مردم میداند.
این اصطلاح همچنین دلالت بر ترویج اصلاحات اجتماعی رادیکال دارد. در طول زمان، اصطلاح آوانگارد با جنبشهای مربوط به نظریه «هنر برای هنر» گره خورد، که اولویتشان در درجه اول گسترش مرزهای تجربه زیبایی شناختی بود، تا اصلاحات گسترده اجتماعی.
نظریهپردازی آوانگاردیسم
نویسندگان متعددی در تلاش برای تعیین شاخصههای فعالیت آوانگارد با موفقیتی محدود روبرو شدند. یکی از مفیدترین و مورد احترامترین تحلیلها از آوانگاردیسم به مثابه پدیدهای فرهنگی متعلق به رساله نویس ایتالیایی، رناتو پوجولی است که در کتابش به نام تئوری آوانگارد در سال ۱۹۶۲ مطرح شدهاست. پس از بررسی وجوه تاریخی، اجتماعی، روانشناختی و فلسفی آوانگاردیسم، پوجیولی گسترهٔ تعمیم خود را فراتر از نمونههای منحصر به فرد هنر، شعر و موسیقی قرار میدهد تا نشان دهد که آوانگاردها را میتوان گروهی با آرمانها و ارزشهایی مشترک دانست که تجلی آن سبک زندگی عصیان گرایانهای است که انتخاب کردهاند، و اینکه فرهنگ آوانگارد را میتوان شاخهای از سبک زندگی بوهمین بهشمار آورد.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.