شجریان که در دهه شصت در موسیقی ایران برای خود امپراتوری ایجاد کرده بود، چرا اکنون معترض شده است؟ مگر نه آنکه وقتی که من در دهه شصت خانهنشین بودم، او برای خود یکهتازی میکرد. من که هیچگاه از مواهب قدرت بهرهمند نبودهام. آنها و طرفدارانشان نباید این نقد را به من کنند، زیرا اگر قرار به حرفزدن باشد، شرمنده خواهند شد.
گزیده ای از صحبتهای اکبر گلپایگانی (گلپا) در گفتگو با روزنامه قانون:
*آقای شجریان که در دهه شصت در موسیقی ایران برای خود امپراتوری ایجاد کرده بود، چرا اکنون معترض شده است؟ مگر نه آنکه وقتی که من در دهه شصت خانهنشین بودم، او برای خود یکهتازی میکرد. من که هیچگاه از مواهب قدرت بهرهمند نبودهام. آنها و طرفدارانشان نباید این نقد را به من کنند، زیرا اگر قرار به حرفزدن باشد، شرمنده خواهند شد.
*شجریان گلهای جاویدان را به عمر خود ندیده است، او در گلهای رنگارنگ میخواند و بعد هم با آقای ابتهاج تودهای روی هم ریختند و در جشن هنر شیراز مشغول به فعالیت شدند.
آنها راهی را انتخاب کردند که مسئولیت دنیوی و اخروی آنراه با خودشان است. تنها وظیفهای که من دارم این است که به جوانان بگویم از راه آنها دوری و راه امثال تجویدی و خالقی را طی کنند.
*جوانان ما باید به جای الگو قرار دادن اشخاصی مثل لطفی و علیزاده بروند پرویز یاحقی، جلیل شهناز و حسن کسایی را الگو قرار دهند، اما حواسشان باشد که باز هم از ایشان تقلید نکنند و خودشان باشند.
*آقای ابتهاج یک تودهای تمامعیار بود و بعدها تغییر ایدئولوژی داد و حزباللهی شد و دوباره رویهاش را عوض کرد و چندی بعد از کشور رفت. این منش، همان روحیهای است که باعث جدایی ابتهاج، لطفی و شجریان از برنامه گلها شد.
*بر مردم واضح است که در طول این سالها به خصوص در دههشصت، این آقایان چه کردند. هرکسی میآمد که کار موسیقی انجام دهد، همینها چوب لای چرخش میگذاشتند و نمیگذاشتند که مکتبهای موسیقی ادامه پیدا کند، زیرا ميخواستند همه مقلد خودشان باشند. اکنون که مقابل شما نشستهام با افتخار میگویم مکتب گلپا، ادیب و تاج ادامه خواهد داشت، اما تردید دارم که آنها در یاد مردم بمانند.
*آیا همه منتقدان من مطمئناند که در طول سالهای پس از انقلاب برای ذات هنر تلاش کردهاند؟ من اگر برای شاه خواندم، برای امیرالمونین(ع) نیز خواندم. پس اینکه میگویند گلپا درباری بود، سخن درستی نیست. بهتر است بگویند گلپا سیاسی نبود.
*کسی نمیتواند «خسرو و شیرین» من را بازخوانی کند، زیرا وقتی با جلیل شهناز آن را کار کردیم، موقع خواندن آن از تحریری استفاده كردم که همه حیرتزده شدند. حالا اگر کسی بخواهد آن تحریر را تقلید کند، سرخورده میشود. هرکسی باید مانند خودش بخواند. بعضی از مدعیان امروزی حتی نمیتوانند دستگاه راستپنجگاه را بهطورکامل اجرا کنند. تنها دعایی که میتوانم در حق این دوستان داشته باشم، این است که خدا شفایشان دهد.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.