پیام فتوحیه پور
به خواننده گان اولین غیر منتظره ی جدید ما
.ما تنها چهره ی زمان خود هستیم. از طریق ما ست که شیپور زمان در هنر کلام می دمد
.گذشته بسیار مقید است. پوشکین و آکادمی از هیروکلیف غیر قابل فهم ترند
.پوشکین، داستایوسکی، تولستوی و دیگران و دیگران را از کشتی مدرنیته به دریا بریزید
.او که اولین عشقش را فراموش نمی کند آخرینش را تشخیص نمی دهد
چه کسی، از روی اعتماد، عشقش را به فاحشه گی عطرآگین بالمونت تسلیم می کند؟ آیا این بازتاب روح مردانه ی امروز است؟
چه کسی، با ضعیف النفسی، می ترسد از زدودن زره کاغذین از تاکسیدوی سیاه جنگی برایوسوف؟ یا نکند که سپیده دم زیبایی های ناشناخته از آن می درخشد؟
.دستهایتان را، که لزجت کثیف کتابهای نوشته ی آن بی شمار لئونید آندریف ها را لمس کرده اند، بشوئید
تمام آن ماکسیم گورکی ها، کوپرین ها، بلوک ها، سولوگب ها، رمیزف ها، آورچنکو ها، چورنی ها، کوزمین ها، بونین ها و دیگران، فقط به یک خانه ی ییلاقی بر رودخانه نیاز دارند. آن گونه ای که سرنوشت به خیاط ها پاداش می دهد
!از فراز آسمان خراش ها ما به ناچیزی آنها می نگریم
:ما فرمان می دهید که حقوق شاعران محترم شمرده شود
(اول – برای وسعت دادن به قلمرو واژگان شاعران با لغات اختیاری و اشتقاقی (نو-لغتی
دوم – برای احساس یک دشمنی رسوخ ناپذیر نسبت به زبان موجود در پیش از زمان شان
سوم – برای با وحشت بیرون ریختن تاج گل شهرت بنجل، که “تو” از سوئیچ های حمام ساختی، از ابروهای متکبرشان
چهارم – برای ایستادن بر صخره ی کلمه ی “ما” در میان دریای هو کشیدن ها و بی حرمتی
و اگر در حال حاضر داغ های کثیف “عقل سلیم” و “سلیقه ی خوب” شما هنوز در سطرهای ما حاضر هستند، همین سطرها در عین حال با آذرخش تابستانی زیبایی تازه وارد خوبسنده (خود محور) روشن می شوند
داوید بورلیوک، الکسی کروچنیخ، ولادیمیر مایاکوفسکی، ولمیر خلبنیکف
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.