جامعه جعلی (Fake Society)

امین قضایی

جهان روند عجیبی در پیش گرفته که فقط به آن می توان گفت Fake Society. بسیاری از چیزها در معرض Fake شدن هستند. روابط اجتماعی، روابط دوستی، اخبار، تصاویر، مشاغل و حرفه ها، کالاها و خدمات و حتی جنگ ها و مذاهب رو به فیک شدن می روند. در برخی از موارد این فیک شدن، کاملا واضح و آشکار است و خیلی لازم به نظریه پردازی و مفهوم پردازی پیچیده ای نیست. کافی است به شبکه های اجتماعی نگاه کنید که چگونه روابط اجتماعی فیک برای ما درست می کنند. این روابط دوستی هیچ عمقی ندارد. شما می توانید به سرعت یک اکانت بسازید و حتی چندین هزار دوست داشته باشید اما در عمل و در زندگی واقعی کاملا تنها و منزوی باشید. خود من البته یک نمونه آن هستم. نمونه بارز دیگر، اخبار هستند. انواع و اقسام خبرهای جعلی منتشر می شوند. هر کسی توانایی تولید و انتشار اخبار جعلی را پیدا کرده است. نقل قول های جعلی، تصاویر دستکاری شده، نظریه های علمی جعلی مانند نظریات توطئه، نظر سنجی های دروغین، اخبار علمی زرد و جعلی، اکثریت مطالب منتشر شده در رسانه ها و شبکه های اجتماعی را تشکیل می دهند. هویت جعلی ساختن همه که اصلا کاری ندارد. اما شبکه های اجتماعی که مردم را تشویق به خودنمایی می کنند، باعث شده است که آنها زندگی های جعلی نیز به اطرافیان خود نشان دهند. تصویری که از سلفی های مردم می بینیم، یک زندگی شاد و خوشحال را تداعی می کند. اما کیست که نداند همه اینها فیک هستند. سایت های دوست یابی فیک نیز بساطی است برای فریب و چپاول افراد مجردی که به دنبال شریک زندگی خود می گردند. شناسه های کاربری فیک با پروفایل عکس های زنان زیبا و یا مردان جذاب بازدیدکنندگان را تشویق می کند که در این سایت ها ثبت نام کنند. حتی چند پیام فیک هم به فرد داده می شود (اما پاسخ منوط به ثبت نام است) تا بازدید کننده تصور کند در صورت ثبت نام پرداخت پول، کسی منتظر اوست!اما روند فیک سازی، همیشه آشکار نیست بلکه در بسیاری از مسائل جدی تر از نظرها پنهان هستند و هدف این مقاله هم افشای آنهاست. با آگهی های استخدام فیک شروع می کنم. دنیز ساسال، برای مثال، پژوهشی انجام داده که نشان می دهد بسیاری از اگهی های استخدام فیک هستند و شرکت ها هرگز قصد استخدام فرد جدیدی را ندارند. حتی وقتی این شرکت ها به لحاظ اقتصادی در معرض ورشکستگی باشند، باز هم می بینید که آنها اگهی های استخدام فراوانی را در وب سایت های مخصوص آگهی، منتشر می کنند. دنیز توضیح می دهد که شرکت ها برای این کار وقیحانه که تنها وقت جویندگان کار را می گیرد و آنان را ناامید می سازد، دلایل متعددی دارند. یک دلیل این است که سرمایه گذاران، بانک ها و غیره برای تعیین اعتبار شرکت ها از تعداد آگهی های استخدام این شرکت به عنوان شاخصی برای اعتبار آنان استفاده می کنند. همچنین آنها از وب سایت هایی که این آگهی ها را منتشر می کنند به خاطر تعدد آگهی ها تخفیف می گیرند. وانگهی خود این سایت ها، یک تبلیغ مجانی برای این شرکت هاست زیرا میلیون ها بازدیدکننده دارند و آنها با نام این شرکت ها آشنا می شوند. مسئولین استخدام این شرکت ها به راحتی پیام های خودکار به فرد می فرستند که گویا رزومه طرف را خوانده اند و متاسفانه وی انتخاب نشده است. در حالیکه اصلا چنین فرصت کاری وجود ندارد و هیچ رزومه ای اصلا خوانده و بررسی نشده است. یک دلیل دیگر این است که مسئول استخدام شرکت ها معمولا از قبل کسی را که می خواهند استخدام کنند یا در سمتی ابقا کنند، مشخص کرده اند، اما برای اینکه به مدیران رده بالا نشان دهند که این فرد صلاحیت دارد، وانمود می کنند که وی را از تعدادی از متقاضیان کار انتخاب کرده اند. بنابراین شما حتی به مصاحبه کاری می روید در حالیکه فرد برگزیده از قبل انتخاب شده است.این سرمایه داران حرامزاده، با آگهی های فیک، اعتماد به نفس و امید را از زندگی جویندگان کار می گیرند و هیچ کسی هم اهمیتی نمی دهد. اما نه تنها آگهی ها، بلکه خدمات و مشاغل بسیاری نیز فیک هستند. سرمایه گذاران شرکت های بزرگ برای خودشان و اطرافیان شان، سمت های کاذب و دپارتمان های فیک درست می کنند. به هر حال، آنها باید نشان دهند که یک سرمایه دار مفت خور بیکار نیست و پشت میزهایشان مثلا مشغول مدیریت هستند. نهادهای غیرانتفاعی در همدستی با دولت ها، به امور فرهنگی یا مسائلی مانند محیط زیست می پردازند (کارهایی فیک و نمایشی که معمولا بخش عمده هزینه صرف نمایش و ضیافت و شو آف می شود) تا هم وزرای دولت مربوطه بتوانند نشان دهند که بودجه هایشان دست کم صرف انجام کاری شده است. برای وزارت خانه ها و نهادهای دولتی و شهرداری ها آسان تر است که این کارها را به سازمان های غیردولتی بسپارند تا اینکه بخواهند هزینه های بالایی را برای کارکنان خود بپردازند. بازاریابی چندمرحله ای و بازاریابی پرخاشگر هم امیدهای کاذب و کالاهای کاذب می فروشد. مشاغل فیک همه جا هستند. سوداگری و بورس بازی در سرمایه داری مالی، مشاغل فیک در صنعت سرگرمی و بازاریابی اینترنتی و غیره را هم به این لیست اضافه کنید. بسیاری از معضلات اجتماعی نیز که در رسانه ها بر سر آن جار و جنجال می شود نیز فیک هستند. احزاب و مطبوعات دست راستی، مداوما معضلات فیکی مانند خطر مهاجرین، جرایم، زوال فرهنگی و غیره را بازتاب می دهند. لیبرال ها و چپ های لیبرال هم در سوی دیگر، معضلاتی را بزرگ نمایی می کند که منافع خودشان در آنها نهفته است. مهاجرت را تشویق می کنند تا از نیروی کار ارزان آنها استفاده کنند، معضل گرمایش زمین اگرچه واقعی است اما در عمل، به راهکارهای فیکی می انجامد که نتیجه اش فروش فراوان اتومبیل های تسلا است. هرکس و ناکسی به تریبون دروغ و فریبکاری تبدیل شده است. افراد لمپن و بی خاصیت، با تولید ویدئوها از مطالب و موضوعات جعلی و سخیف، به سلبریتی تبدیل می شوند و میلیون ها بازدید کننده می گیرند. یک جعل بزرگ در رسانه ها، reality show ها هستند که مشخصا چیزی جز صحنه سازی نیستند که وانمود می کنند واقعیت است. مذاهب جعلی مانند ساینتولوژی و new age (البته هر مذهبی جعلی است اما نه دست کم در شیوه تکوین خود) نیز در دوران مدرن رشد کرده اند. هر شیادی از هر گوشه دنیا سر بلند می کند و ادعای درمان و شفا و معجزه می کند. مسلمانان نیز مداوما مزخرفاتی درباره معجزات قرآن، خبرهای فیک از اینکه فلان اتفاق حقانیت قرآن را به رسمیت شناخته یا فلان دانشمند مسلمان شده است منتشر می کنند. جعلی شدن یک پدیده اجتماعی شایع است. ابعاد آن فاجعه آمیز است. نه فقط شبکه های اجتماعی و فن آوری که به هرکسی امکان تولید محتوای رسانه ای را داده است، یک عامل مهم است، بلکه یک عامل دیگر سرمایه داری مالی است. سرمایه داری مالی به دنبال این است که راه های حرکت سریع سرمایه را در سراسر جهان هموار کند. مشاغل فیک، بازاریابی فیک، نیازهای کاذب، سوداری و بورس بازی همگی به چرخش سریع سرمایه در جهان کمک می کند. در مورد روند فیک شدن، واقعا نیازی به مبالغه نیست. وقتی رشد فنی حاصل شود اما سیستم اقتصادی و اجتماعی همچنان ناعقلانی باشد و موجودات ناعقلانی بپروراند، نتیجه همین خواهد بود.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید