پایین بودن سطح کتابخوانی در میان ایرانیان، ربطی به محل زندگی آنها ندارد، اما این امر، موقعیتی متفاوت برای وضعیت نشر فارسی در خارج از ایران رقم میزند.
ناشر در ایران ۷۰ میلیونی، کتاب را در بیشتر موارد با تیراژهای هزارتایی و سههزارتایی منتشر میکند و ملاقات کتاب و خواننده کتاب- در قیاس با شرایط نشر فارسی در خارج از کشور- به آسانی ممکن میشود. اما در خارج از ایران، مخاطب فارسیزبان در سراسر جهان پراکنده است و این پراکندگی گاه تناسبی با شمار کتابفروشیهای فارسی ندارد.
ایرانی کتابخوان، اگر در شهری از شهرهای اروپا زندگی کند که به کتابفروشی فارسی نزدیک نباشد، نه به آسانی از انتشار کتابهای منتشر شده در خارج از کشور باخبر میشود و نه به آسانی به آنها دسترسی پیدا میکند. در صورت آگاهی نیز برای خرید کتابهای دلخواهش، باید معادل قیمت آنها و گاه بیش از آن بابت هزینه پست بپردازد.
در خارج از ایران، انتشاراتیها و کتابفروشیها در سایه پایین بودن سطح کتابخوانی فارسیزبانان، پراکندگی آنها، هزینه پست، کمبود تبلیغ کتاب و اطلاعرسانی، بحران گردش سرمایه، انبار کتاب و نسل کتابخوانی که به مرور و بیجایگزین پیر میشود، روز به روز کوچکتر یا به ناچار تسلیم تعطیلی ناخواسته و ناگزیر میشوند.
در چنین شرایطی و با گذشت بیش از سه دهه از حیات نشر فارسی در سالهای پس از انقلاب ۵۷، فعالیتهای صنفی ناشران برای گفتوگو درباره چند و چون “تبلیغ کتاب و کتابخوانی” و “توزیع کتاب” با هدف دمیدن جانی تازه در نشر فارسی برونمرز اجتنابناپذیر بهنظر میرسد.
حرکتی برای نهادسازی
“در خارج از ایران، انتشاراتیها و کتابفروشیها در سایه پایین بودن سطح کتابخوانی فارسیزبانان، پراکندگی آنها، هزینه پست، کمبود تبلیغ کتاب و اطلاعرسانی، بحران گردش سرمایه، انبار کتاب و نسل کتابخوانی که به مرور و بیجایگزین پیر میشود، روز به روز کوچکتر یا به ناچار تسلیم تعطیلی ناخواسته و ناگزیر میشوند. “
در بیش از سه دهه اخیر، ناشران فارسیزبان خارج از کشور اگرچه گهگاه با یکدیگر همکاریها و گفتوگوهایی داشتهاند، اما این روابط توام با برنامهای نبوده است که به شکلگیری یک “نهاد موثر” برای حل مشکلات نشر فارسی در خارج از کشور منتهی شود.
حال با طرح ضرورت شکلگیری چنین نهادی از سوی شماری از ناشران ایرانی، قرار است بهزودی “اتحادیه ناشران فارسیزبان خارج از کشور” تاسیس شود. همچنین در پی گفتوگوهای شماری از این ناشران ایرانی با موسسه آلیانس ناشران مستقل در فرانسه، به زودی “شبکه ناشران فارسیزبان” نیز راهاندازی خواهد شد.
موسسه آلیانس، یک شبکه بینالمللی و غیر انتفاعی است که از سال ۲۰۰۲ برای کمک به حفظ استقلال ناشران و حمایت از “گردش آزادانه افکار” و “گوناگونی عناوین کتابها” (Bibliodiversity) تاسیس شده است.
“شبکه ناشران فارسیزبان آلیانس” با “اتحادیه ناشران ایرانی خارج از کشور” تفاوت دارد و تنها محدود به ناشران مستقل ایرانی نمیشود. این شبکه زبانی، ناشران ایرانی داخل کشور، و همچنین ناشران فارسیزبان افغان و تاجیک را نیز در برمیگیرد.
سنبل رنیو، همکار ایرانی موسسه آلیانس، روز چهارشنبه (۲۹ ژوئن) در گفتوگویی تلفنی، با اعلام خبر راهاندازی شبکه ناشران فارسیزبان، تاکید کرد: “مقدمات راهاندازی این شبکه پس از برگزاری نخستین نشست ناشران ایرانی مقیم خارج از ایران و گروهی از کارشناسان کتاب در پاریس (۲۱ تا ۲۴ ژوئن سال ۲۰۱۱) و بررسی مسایل و مشکلات آنها در خارج کشور فراهم شده است و برای بررسی بیشتر به زودی نشستهایی نیز با ناشران فارسیزبان تاجیک و افغان برگزار خواهد شد.”
شبکه ناشران فارسیزبان موسسه آلیانس با انتخاب یکی از ناشران ایرانی (بهمن امینی، مدیر انتشارات خاوران) در پاریس به عنوان هماهنگکننده موقت، در کنار پنج گروه زبانی فرانسوی، انگلیسی، عربی، پرتغالی و اسپانیایی ششمین شبکه ناشران آلیانس خواهد بود.
هدف این موسسه، یافتن “فصل مشترک” برای همکاری با ناشران فارسیزبان و حمایت از آنها در هموارسازی مشکلات موجود و تشویق آنها به کارهای مشترک در گروه زبانی خودشان و با دیگر ناشران مستقل در گروههای زبانی عضو آلیانس است.
از دیگر اهداف این موسسه، جذب سرمایه برای حمایت از طرحهای مشترک ناشران مستقل یک گروه زبانی- و نه خود آنها- است.
“هفت ناشر ایرانی شرکت کننده در نشست مقدماتی موسسه آلیانس در پاریس، از سه مشکل به عنوان مشکلات مشخص ناشران فارسیزبان خارج از کشور یاد کردند: “پایین بودن سطح کتابخوانی”، “بحران توزیع کتاب” و “نبود سرمایه متمرکز”.“
کمک حقوقی به ناشران مستقل، راهاندازی سایت مشترک برای ناشران شبکه فارسیزبان، خرید حق کپیرایت و امتیاز یک اثر در صورت تصمیم به ترجمه و انتشار یک کتاب به صورت گروهی از دیگر حمایتهای آلیانس از ناشران عضو این موسسه است.
بحران توزیع یا بحران اطلاعرسانی؟
هفت ناشر ایرانی شرکت کننده در نشست مقدماتی موسسه آلیانس در پاریس، از سه مشکل به عنوان مشکلات مشخص ناشران فارسیزبان خارج از کشور یاد کردند: “پایین بودن سطح کتابخوانی”، “بحران توزیع کتاب” و “نبود سرمایه متمرکز”.
در این نشست اگرچه به طراحی سایتی مشترک برای ناشران فارسیزبان توسط موسسه آلیانس اشاره شد، اما ناشران ایرانی در بررسیهای خود، به تبلیغات و اطلاعرسانی کتاب آنطور که باید نپرداختند. درحالی که به دلیل پراکندگیهای یاد شده، ایجاد یک بانک اطلاعاتی و سایت ویژه اطلاعرسانی و معرفی کتاب فارسی در خارج از کشور میتواند تاحدی از “بحران مخاطب” و در پی آن “بحران توزیع” بکاهد.
در خارج از کشور به دلیل پراکندگی ایرانیان و در نتیجه پراکندگی ناشران فارسیزبان در سطح اروپا و آمریکا، روزنامهنگاران حوزه فرهنگ با ناشران بهطور فراگیر و مستمر در تماس نیستند. در بیشتر مواقع نیز کتابهایی که توسط ناشران به رسانهها ارسال میشود معرفی نمیشوند. مگر این که خود ناشر، معرفی کتاب را نیز برای آنها ارسال کند. درواقع رویکرد رسانههای فارسیزبان موجود، بیشتر معطوف به فضای فرهنگی داخل کشور است.
حمید مهدیپور، مدیر نشر فروغ در کلن بر همکاری صنفی و اتحادیهای ناشران فارسی خارج از کشور تاکید میکند و میگوید: “با جدیتر شدن همکاری و همدلی ناشران فارسی شاید بتوان راهی برای حل این مشکلات و ضعفهای نشر خارج از کشور پیدا کرد.”
این ناشر پیرامون وضعیت اطلاعرسانی و تبلیغات کتاب در خارج از کشور میگوید: “کتاب فارسی در این زمینه با بحران جدی روبهرو است.”
حمید مهدی پور، مدیر نشر فروغ
“تفاوت وضعیت نشر خارج از کشور با داخل این است که جوانان ایرانیای که در خارج از ایران متولد شدهاند اگرچه به زبان فارسی نیز حرف میزنند، اما قادر به خواندن کتاب فارسی نیستند. در نتیجه در خارج کسی جایگزین نسل اول کتابخوان که به مرور پیر میشود نمی شود“
او گفتوگو با رسانههای مستقل را با هدف معطوف کردن توجه آنها به “کتاب و کتابخوانی” از جمله کارهایی میداند که لازم است با همکاری گروهی ناشران ایرانی خارج از کشور انجام شود.
مدیر نشر فروغ، همکاری ناشران با یکدیگر – چه در اتحادیه ناشران ایرانی خارج از کشور و چه به واسطه شبکه زبان فارسی موسسه آلیانس- را راهی برای یافتن “توان مالی بیشتر” برای اجرای کارهای ارزشمندی چون تشکیل یک سایت گروهی برای ناشران خارج از کشور میداند؛ سایتی که هم به سایت هرکدام از ناشران خارج از کشور لینک بدهد و هم اطلاعاتی در مورد نشر خارج از کشور و معرفی و نقد کتاب در اختیار بازدیدکنندگان بگذارد.
آقای مهدیپور با تاکید بر اینکه نشر فارسی در خارج، آثار ارزشمندی را به گنجینه فرهنگ ایران افزوده، ادامه میدهد: “ناشران خارج از کشور به تجربههای خوبی در نشر و توزیع کتاب رسیدهاند، ولی قیمت بالای پست، تا زمانی که سفارش کتاب نه همیشگی بلکه موردی و میزان کتابهای ارسالی اندک باشند، هزینه بالایی را برای پخش کتاب و درخواست کنندگان خواهد داشت.”
این ناشر بحران کتابخوانی در میان مردم ایران و خاورمیانه را “امری کهنه” میداند و میگوید: “تفاوت وضعیت نشر خارج از کشور با داخل این است که جوانان ایرانیای که در خارج از ایران متولد شدهاند اگرچه به زبان فارسی نیز حرف میزنند، اما قادر به خواندن کتاب فارسی نیستند. در نتیجه در خارج کسی جایگزین نسل اول کتابخوان که به مرور پیر میشود نمی شود.”
کمکاری رسانهها
بهمن امینی، مدیر نشر خاوران
“کمکاری رسانهها، کمکاری ناشر را توجیه نمیکند و ما در چرخهای از بیاعتنایی نسبت به کتاب و کتابخوانی قرار داریم“
بهمن امینی مدیر نشر خاوران، چندسالی است که در کتابفروشی خود، بخش کتاب های فرانسوی را گسترش داده و تنها بخش کوچکی را به کتاب فارسی اختصاص داده است؛ آنهم به یک دلیل ساده: پایین بودن سطح کتابخوانی در میان ایرانیان. برای این ناشر، این تنها تمهید برای ادامه حیات حرفهایاش بوده است.
این ناشر کمتر فرصت تبلیغ کتابهای منتشر شده توسط نشر خاوران را دارد و میگوید: “ناشر ایرانی در خارج از کشور، تنها یک ناشر نیست و علاوه بر فعالیتهای موازی، اغلب کارهای نشر را نیز خودش انجام میدهد و به همین دلیل کمتر فرصت تبلیغ برای کتابهای منتشرشده خود را پیدا میکند که وظیفه او بهشمار میرود.”
او با اشاره به “افزایش شمار رسانههای مستقل فارسیزبان”، ادامه میدهد: “افزایش شمار این رسانهها تاثیر چندانی بر وضعیت معرفی کتاب نداشته است. چون کتاب و بخصوص کتابهای منتشر شده در خارج از کشور جای بسیار کمی در این رسانهها دارند.”
آقای امینی معتقد است رسانههای فارسیزبان در اجرای این وظیفه، “کمکاری” میکنند و ادامه میدهد: “با این حال کمکاری رسانهها، کمکاری ناشر را توجیه نمیکند و ما در چرخهای از بیاعتنایی نسبت به کتاب و کتابخوانی قرار داریم.”
مسعود مافان
“بسیاری از همکاران ما در خارج، علیرغم انتشار کتابهای ماندنی، جدی و خواندنی، زمانی را صرف معرفی و خبررسانی آنها نمیکنند. پس تنها پایین بودن سطح کتابخوانی ایرانیان، مسئله امروز ما نیست. من فکر می کنم یکی از مهمترین کارهای ما باید تلاش برای اطلاعرسانی و تبلیغات کتاب باشد “
به گفته مدیر انتشارات خاوران، “در سالهای اخیر از شمار ناشران فارسی در خارج از کشور کاسته شده و تیراژها به نسبت قبل کاهش یافته و کار نشر به مراتب دشوارتر شده است. با این حال کیفیت کتابهای فارسی بسیار خوب شده است.”
چه کسی کتاب میخواند؟
فرهاد شیرزاد، مدیر انتشارات آیبکس در آمریکا بیشتر کتابهایی درباره وضعیت سیاسی- اجتماعی ایران به زبان انگلیسی منتشر میکند.
به عقیده او، ناشران لازم است راهی برای معرفی کتابها در تلویزیونهای ماهوارهای و رسانههای اینترنتی بیابند.
آقای شیرزاد با تاکید بر بیاعتنایی رسانهها به کتاب و کتابخوانی میگوید: “بسیار میبینیم که فرد دکتر و مهندس و تحصیلکرده است، اما کتابی خارج از تخصص خودش نمیخواند. دیگر اینکه با این همه سایتهای سرگرمکننده چه کسی کتاب میخواند؟ بسیاری حاضرند ساعتها چت کنند اما وقتی برای کتابخوانی نگذارند. شاید لازم است معرفی کتاب در رسانههای اینترنتی و تلویزیونهای ماهوارهای زیاد شود تا حداقل از راه این رسانه، مخاطب فارسیزبان نسبت به کتابهای منتشر شده اندکی کنجکاو شود.”
فرهاد شیرزاد، مدیر انتشارات آیبکس
“بسیاری حاضرند ساعتها چت کنند اما وقتی برای کتابخوانی نگذارند. شاید لازم است معرفی کتاب در رسانههای اینترنتی و تلویزیونهای ماهوارهای زیاد شود تا حداقل از راه این رسانه، مخاطب فارسیزبان نسبت به کتابهای منتشر شده اندکی کنجکاو شود“
کتابخوانهای بیجایگزین
رضا چاوشی، مدیر نشر دنا در هلند، “با گسترش اینترنت در لایههای مختلف مردم”، خطر هرچه دورتر شدن آنها از کتاب و کتابخوانی در جامعه ایرانی را به شدت احساس کرده است.
به عقیده این ناشر، سایتهای اینترنتی، در بسیاری از کتابخوانهای دیروز نیاز به مطالعه را از بین برده است: “به عنوان نمونه بخشی از خریداران کتاب فارسی نیز زنان و مردان مسن بودند. الان شبکههای ماهوارهای لسآنجلسی پرکننده اوقات فراغت آنها شده است.”
به عقیده آقای چاوشی، با گسترش و رونق اینترنت و ماهواره، پنجاه درصد از خوانندگان و خریداران کتاب کاسته شده است و چارهای نیست جز اینکه از طریق همین رسانهها به اطلاعرسانی درباره کتابهای تازه منتشر شده بپردازیم.
او با تاکید بر نفوذ تلویزیونهای ماهوارهای و رسانههای اینترنتی در میان مردم میگوید: “گاه در طول یک روز چند مشتری زنگ میزنند و سراغ یک کتاب واحد را میگیرند. بعد متوجه میشوم یک تلویزیون آن کتاب را تبلیغ کرده است. شاید نسخهای از همان کتاب با ترجمه بهتر موجود باشد اما فرد همان نسخهای را میخواهد که تبلیغش را دیده و شنیده است. این نکته از نفوذ رسانهها میان مردم میگوید که متاسفانه کمتر به معرفی کتابهای خوب توجه دارند.”
کتابهای برونمرز در سایه
“به عقیده رضا چاوشی، با گسترش و رونق اینترنت و ماهواره، پنجاه درصد از خوانندگان و خریداران کتاب کاسته شده است“
ناصر زراعتی، مدیر نشر «خانه هنر و ادبیات» (BOKARTHUS) که انتشار کتاب را به دو شیوه چاپی و صوتی (گویا) پیش میبرد و تاکنون با چند ناشر کتابهای فارسی در سوئد بهطور مشترک کتابهایی منتشر کرده است، میگوید: “در کشورهای اروپایی بودجههایی برای حمایت از نشر در نظر گرفته شده که استفاده درست از آنها حق هر ناشری است. شاید هماهنگی ما امکان بهرهبرداری بهتر از چنین امکاناتی را برای پیشبرد کارهای فرهنگی فراهم کند.”
آقای زراعتی بر لزوم همکاری و گفتوگوی ناشران با رسانههای مختلف تاکید دارد و میگوید: “اگر مسؤلان و سردبیران رسانهها ستونی ثابت برای معرفی کتابهای چاپ شده در بیرون از ایران در نظر بگیرند، فرصتی پیش میآید تا ناشران با انتشار هر کتاب، اطلاعاتی هرچند کوتاه، اما مفید در اختیار قشر کتابخوان قرار دهند و راهی برای عرضه کتاب به مخاطب باز شود.”
ناصر زراعتی نبود “بانک اطلاعاتی کتاب” در زمینۀ کتابهای منتشر شده در خارج از کشور را یکی از دلایل “در سایه ماندن کتابهای برونمرز” میداند.
بار سنگین توزیع کتاب
نویسنده در ایران معمولاً چاپ و انتشار کتاب، تبلیغات و روند جذب مخاطب را به ناشر میسپارد. در خارج از ایران اما فرق میکند: ناشر فارسیزبان در زمینه پخش کتاب، به همراهی فعال نویسنده و همکاری شبکه دوستان و آشنایان او نیاز دارد و در این میان اگر به تبلیغات کتاب نیز اهمیت دهد، خودش آن را برعهده میگیرد.
مسعود مافان، مدیر نشر باران که از سال ۱۹۹۱ در زمینه نشر کتاب در سوئد فعالیت میکند، معتقد است مسئله “بحران مخاطب” تنها بخشی از واقعیت است و ادامه میدهد: “درست است که مخاطب کتاب فارسی کم است و هر روز بیش از پیش ازخواندن کتاب فارسی فاصله میگیرد اما از طرفی دیگر ما با دوره جدیدی از مهاجرت ایرانیان روبهرو هستیم و بخصوص نسل جوان به طور پیوسته مجبور به ترک ایران میشود. شمار زیادی از این نسل کتابخوان جدی هستند. چگونه به این مخاطب دسترسی پیدا کنیم؟ چگونه آنها به کتابهای منتشر شده در خارج از کشور دسترسی پیدا کنند؟”
این ناشر تنها راه ممکن برای “ملاقات کتاب و قشر کتابخوان” را تبلیغات میداند و ادامه میدهد: “بسیاری از همکاران ما در خارج، علیرغم انتشار کتابهای ماندنی، جدی و خواندنی، زمانی را صرف معرفی و خبررسانی آنها نمیکنند. خود ناشرها چقدر در جریان انتشار کتابهای همکاران خود قرار میگیرند؟ خیلی کم. چه رسد به مخاطب و خواننده فعال کتاب. پس تنها پایین بودن سطح کتابخوانی ایرانیان، مسئله امروز ما نیست. من فکر می کنم یکی از مهمترین کارهای ما باید تلاش برای اطلاعرسانی و تبلیغات کتاب باشد.”
بحران سرمایه متمرکز
عباس معروفی، مدیر نشر گردون در برلین، میگوید از هر امکانی برای تبلیغات کتاب استفاده میکند؛ از طرح آن در وبلاگ شخصی و فیسبوک گرفته تا گفتوگو با رسانهها.
او البته مهمترین مشکل نشر فارسی در خارج از کشور را نداشتن “سرمایه متمرکز” میداند.
“عباس معروفی، مدیر نشر گردون در برلین، میگوید از هر امکانی برای تبلیغات کتاب استفاده میکند؛ از طرح آن در وبلاگ شخصی و فیسبوک گرفته تا گفتوگو با رسانهها“
به عقیده او “پایین بودن سطح کتابخوانی، به نداشتن سرمایه متمرکز دامن میزند. چون در این شرایط، هزینهای که ناشر برای انتشار کتاب گذاشته است به سختی به او بازمیگردد.”
این ناشر انتشار کتاب به شیوه الکترونیک را راهی برای گریز از مشکلات توزیع کتاب در خارج از کشور و سرمایه غیر متمرکز میداند و میگوید: “به این روش ناشر حداقل از انبار کتاب و هزینههای مربوط به آن رها میشود و در فضای مجازی امکان ارائه کتابهای منتشر شده خود را به طیف گستردهتری از مخاطب پیدا میکند.”
گلناز برومندی و تینوش نظمجو نیز با آقای معروفی در این زمینه همعقیدهاند که آینده نشر فارسی در خارج از کشور وابسته به نشر الکترونیک است.
آنها برای دسترسی آسان و کمهزینه مخاطب کتابخوان به کتابهای ادبیای که در داخل و خارج منتشر شدهاند، اقدام به راهاندازی سایتی تحت عنوان “ناکجا” در فرانسه کردهاند .
خانم برومندی میگوید: “در زندگی امروز حفظ کتاب در خانهها و آپارتمانها بخصوص برای نسل جوان و دانشجو بسیار دشوار است. نشر الکترونیک جدا از این که میتواند از گرفتاری ناشران در امر توزیع کتاب و هزینههای سرسامآور پست بکاهد، با زندگی امروز نیز هماهنگی بیشتری دارد و کمتر جا میگیرد.”
او نسل دانشجوی خارج از کشور را مخاطب خوبی برای ناشران فارسیزبان در اروپا و آمریکا میداند و میگوید: “متاسفانه دانشجویان به دلیل اطلاعرسانی اندک، کمتر در جریان کتابهای منتشر شده در خارج از کشور قرار میگیرند.”
بافتهای از مشکلات، نشر فارسی در خارج از کشور را دچار بحران کرده است. در وهله نخست بهنظر میرسد ناشران ایرانی خارج از کشور در یک رابطه دوسویه با مخاطب قرار ندارند. یکی از راههای برقراری این ارتباط دوسویه، اطلاعرسانی است. کتابی که در سکوت منتشر شود در انزوا میماند.
“کار نویسنده” با نگارش اثر و سپردن آن به ناشر، و “کار ناشر” با چاپ و انتشار آن پایان نمییابد. این دو بهخصوص در خارج از کشور برای یافتن مخاطب راستین خود نیاز به همکاری پیوسته دارند.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.