راینر ورنر فاسبیندر (به آلمانی: Rainer Werner Fassbinder) کارگردان، فیلمنامهنویس و بازیگر آلمانی بود. او یکی از کلیدیترین فیلمسازان سینمای نوین آلمان پس از جنگ جهانی دوم بهشمار میرود.
زندگینامه
راینر ورنر فاسبیندر در ۳۱ مه ۱۹۴۵ در شهر باد وریسهوفن از شهرهای ایالت بایرن بهدنیا آمد. او تنها فرزند پدری پزشک به نام هلموت و مادری مترجم به اسم لایزولاته بود. فاسبیندر شش ساله بود که پدر و مادرش از هم جدا شدند و به این ترتیب وی مدتی نزد مادرش زندگی کرد. فاسبیندر در شهر مونیخ به دبیرستان رفت. شانزده ساله بود که تحصیل در دبیرستان را رها کرد و دو سال در دفتر پدرش کار کرد. در سالهای پایانی دههٔ پنجاه مدام به سینما میرفت و همزمان با شرکت در کلاسهای آموزش بازیگری، نخستین فیلمهای کوتاهش را بهنامهای خیابانگرددر سال ۱۹۶۵ و هرج و مرج کوچک در سال ۱۹۶۶ ساخت.
فاسبیندر به طرز روزافزونی به الکل و مخدر روی آورد و سرانجام در تاریخ ۱۰ ژوئن ۱۹۸۲ و در ۳۷ سالگی درگذشت.
فعالیت سینمایی
در حدود اندکی بیش از یک دهه فعالیت سینماییاش یعنی در فاصله سالهای ۱۹۶۹ تا ۱۹۸۲ او بیش از ۴۰ فیلم کارگردانی کرد، ضمن آن که همزمان در تئاتر و موسیقی نیز فعال بود. فعالیت حرفهای خود را در تئاتر با پایهگذاری گروه آنتیتئاتر و با تأثیر از لیوینگتئاتر جولیان بک آغاز کرد. فاسبیندر در آغاز متأثر از تجربه تئاتریاش و نیز فیلمسازان موج نو، سبکی سرد و کمینهگرا به وجود آورد که نمونههایش را در «عشق سردتر از مرگ است»، «کاتزلماخر» (۱۹۶۹)و یا وایتی میتوان دید. سپس با توجهاش به «داگلاس سیرک»، ملودرامهای آمریکایی به عنوان منبع الهام او قرار گرفت و دایره مخاطبیناش را گسترده کرد. تاجر چهارفصل (۱۹۷۲) و «علی: ترس روح را میخورد» (۱۹۷۴) محصول این دوراناند.
فیلم وایتی یکی دیگر از فیلمهای این کارگردان است که در آن به نژادپرستی، بایسکشوالیته و وجود رذیلت در تمام انسانها میپردازد در فیلم وایتی عناصر ضد تئاتری به وضوح دیده میشود این کارگردان با اینکه نقش کلیدی ای در سینمای آلمان داشت اما جایگاهی درخور فیلمهایش کسب نکرد و به او و آثارش بیتوجهی شد البته در بین مردم آلمان او بیشتر به سبب آثار تلویزیونیاش (از جمله «میدان الکساندر برلین») و سبک زندگی و شخصیت «متفاوت» اش شناخته شده بود.
مضامین اصلی
بحرانهای عمیق دو جانبه روانی/اجتماعی به ویژه در ارتباط با جنسیت و اقلیتها و اغلب تلفیق آنها با هم در لابهلای زندگی روزمره در آثارش به وفور به چشم میخورند، اما هم جنس گرایی و اقلیتهای جنسی در چهار فیلم از آثار او به ویژه بدل به مضمونی روشن میشود. «اشکهای تلخ پترا فون کانت» (۱۹۷۲) که به زندگی یک طراح مُد و رابطه او با دستیارش میپردازد، «فاکس و دوستانش» (۱۹۷۴) که صریحترین بیان هم جنس گرایی در جامعه معاصر را با بازی خود فیلمساز به تصویر میکشد. «در سالی با ۱۳ ماه» (۱۹۷۸) دربارهٔ یک ترنس و سرگردانی او بین دو جنس است؛ و سرانجام «کرل» (۱۹۸۲) اقتباسی دیدنی از نمایش «ژان ژنه» به همین نام. با همه این تفاسیر میتوان گفت آلمان بهطور کلی دستمایه اصلی کارهای اوست. فاسبیندر فیلم یا نمایشنامهای ندارد که به آلمان مربوط نشود. بسیاری از منتقدان او را از نظر پرداختن مفصل به آلمان با هاینریش بل مقایسه میکنند.
آثار
سال | عنوان فارسی | عنوان انگلیسی |
---|---|---|
۱۹۶۹ | عشق سردتر از مرگ است | Love Is Colder Than Death |
۱۹۶۹ | دلال محبت | Katzelmacher |
۱۹۷۰ | سرباز آمریکایی | The American Soldier |
۱۹۷۱ | وایتی | Whity |
۱۹۷۱ | تاجر چهارفصل | The Merchant of Four Seasons |
۱۹۷۲ | اشکهای تلخ پترا فون کانت | The Bitter Tears of Petra von Kant |
۱۹۷۳ | نورا هلمر | Nora Helmer |
۱۹۷۳ | مارتا | Martha |
۱۹۷۴ | علی: ترس روح را میخورد | Ali: Fear Eats the Soul |
۱۹۷۴ | افی بریست | Effi Briest |
۱۹۷۵ | فاکس و دوستانش | Fox and His Friends |
۱۹۷۵ | ترس از ترس | Fear of Fear |
۱۹۷۶ | رولت چینی | Chinese Roulette |
۱۹۷۸ | ناامیدی | Despair |
۱۹۷۸ | در سالی با سیزده قمر | In a Year With 13 Moons |
۱۹۷۹ | ازدواج ماریا براون | The Marriage of Maria Braun |
۱۹۸۰ | میدان الکساندر برلین | Berlin Alexanderplatz |
۱۹۸۱ | لیلی مارلین | Lili Marleen |
۱۹۸۱ | لولا | Lola |
۱۹۸۲ | ورونیکا فوس | Veronika Voss |
۱۹۸۲ | کرل | Querelle |
نمایشنامهها
سال | عنوان فارسی | عنوان انگلیسی |
---|---|---|
۱۹۶۶ | فقط یک تکه نان (ترجمه شده به فارسی محمود حسینیزاد، ۱۳۹۵) | Only a Slice of Bread |
۱۹۶۶ | قطرات آب بر سنگهای سوزان (فیلم شده توسط فرانسوا اوزون) | Water Drops on Burning Rocks |
۱۹۶۸ | دلال محبت (ترجمه به فارسی جاهد جهانشاهی، ۱۳۸۴) | Katzelmacher |
۱۹۶۸ | آژاکس (بر اساس نمایشنامهای به همین نام نوشته سوفوکل) | Ajax |
۱۹۶۸ | سرباز آمریکایی | The American Soldier |
۱۹۶۹ | هرجومرج در بایرن | Anarchy in Bavaria |
۱۹۶۹ | قهوهخانه (بر اساس نمایشنامهای از کارلو گولدونی) | Coffeehouse |
۱۹۶۹ | گرگنما | Werewolf |
۱۹۷۱ | خون در گلوی گربه (ترجمه به فارسی جاهد جهانشاهی، ۱۳۸۴) | Blood on a Cat’s Neck |
۱۹۷۱ | اشکهای تلخ پترا فون کانت | The Bitter Tears of Petra von Kant |
۱۹۷۱ | آزادی برهمن | Bremen Freedom |
۱۹۷۳ | بیبی (بر اساس نمایشنامهای از هاینریش مان) | Bibi |
۱۹۷۵ | آشغال، شهر و مرگ | Garbage, the City and Death |
فاسبیندر در ایران
نمایش خون در گلوی گربه (به انگلیسی Blood on the Cat’s Neck) در سال ۱۳۹۶ بر اساس نمایشنامه فاسبیندر اجرا شد.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.