صادق هدایت به روایت خودش



من هنوز به این دنیایی که در آن زندگی می‌کردم انس نگرفته بودم، دنیای دیگر به چه درد من می‌خورد؟










                
 


 

صادق هدایت به روایت خودش / به مناسبت زادروز صادق هدایت

این مختصر را صادق هدایت درباره زندگی خود به اصرار علی اکبر دهخدا نوشت. دهخدا این قاعده را گذاشته بود که در فرهنگ خود بیوگرافی درگذشتگان ثبت شود نه آنها که در قید حیاتند، تنها استثناء اما صادق هدایت بود.با این حال تقدیر این بود که زندگی او هم قبل از انتشار کامل فرهنگ دهخدا به پایان برسد. آنچه می خوانید متن نوشته شده توسط خود هدایت است و نه آنچه نهایتا  در فرهنگ دهخدا منتشر شده.
شرح حال صادق هدایت به قلم خودش
من همان قدر از شرح حال خودم رم می‌کنم که در مقابل تبلیغات امریکایی مآبانه. آیا دانستن تاریخ تولدم به درد چه کسی می‌خورد؟ اگر برای استخراج زایچه‌ام است، این مطلب فقط باید طرف توجه خودم باشد گرچه از شما چه پنهان، بارها از منجمین مشورت کرده‌ام اما پیش بینی آن‌ها هیچ وقت حقیقت نداشته. اگر برای علاقهی خوانندگانست باید اول مراجعه به آراء عمومی آن‌ها کرد چون اگر خودم پیش دستی بکنم مثل این است که برای جزییات احمقانهی زندگیم قدر و قیمتی قایل شده باشم به علاوه خیلی از جزییات است که همیشه انسان سعی می‌کند از دریچهی چشم دیگران خودش را قضاوت بکند و ازین جهت مراجعه به عقیدهی خود آن‌ها مناسب تر خواهد بود مثلاً اندازهی اندامم را خیاطی که برایم لباس دوخته بهتر می‌داند و پینه دوز سر گذر هم بهتر می‌داند که کفش من از کدام طرف ساییده می‌شود. این توضیحات همیشه مرا به یاد بازار چارپایان می‌اندازد که یابوی پیری را در معرض فروش می‌گذارند و برای جلب مشتری به صدای بلند جزییاتی از سن و خصایل و عیوبش نقل می‌کنند. از این گذشته، شرح حال من هیچ نکتهی برجسته‌ای در بر ندارد نه پیش آمد قابل توجهی در آن رخ داده نه عنوانی داشته‌ام نه دیپلم مهمی در دست دارم و نه در مدرسه شاگرد درخشانی بوده‌ام بلکه بر عکس همیشه با عدم موفقیت رو به رو شده‌ام. در اداراتی که کار کرده‌ام همیشه عضو مبهم و گمنامی بوده‌ام و روسایم از من دل خونی داشته‌اند به طوری که هر وقت استعفا داده‌ام با شادی هذیان آوری پذیرفته شده‌است روی هم رفته موجود وازدهی بی مصرفی قضاوت محیط دربارهی من می‌باشد و شاید هم حقیقت در همین باشد.

دیدگاهتان را بنویسید