طرح: توکا نیستانی
مانا پهلوان
«پرستار کمک کرد تا روی تخت دراز بکشم. تختهای معاینهی زنان به طور مشخصی بلندتر از تختهای معاینهی معمولی است. از من خواست باسنم را بالاتر ببرم تا کاملاً بالاتر از حفرهی خالی میان تخت قرار بگیرد. بعد، نوبت به بالا بردن پاها رسید. فقط یک ماه از ازدواجم گذشته بود و از ترس بیتوجهیهای همسرم، برای اولین بار به پزشک زنان مراجعه کرده بودم و به تنها چیزی که فکر نمیکردم معاینهی واژینال بود. حالا تنها چند دقیقه پس از ورودم به مطب دکتر ناشناس، تمام اندامهای داخلیام را در آینهی بزرگ مقابلم میدیدم. از پرستار پرسیدم: “آینه برای چه؟” و پاسخ داد: “میگویند پزشکان مرد باید از توی آینه به مریضشان نگاه کنند …” برایم مهم نبود که دکتر چگونه من را معاینه خواهد کرد و چگونه با نگاه کردن به آینه خواهد فهمید که واژن من گشاد است؟ ایرادی که شوهرم، پس از پنج بار رابطهی جنسی، مطرح کرده بود. تمام حواسم متوجه تصویری از خودم بود که برای اولین بار در برابرم قرار داشت. رانهای گشوده از هم، در میانشان حجمی از پوست و گوشت صورتی رنگ، که هیچگاه این طور ندیده بودمشان. از خودم پرسیدم: اینجا چه میکنم؟ تنها یک ماه پس از ازدواج با مردی که دوستش داشتم، اختیار بدنم را از دست داده بودم و من را به جایی کشانده بود که پیش از این هرگز به آنجا پا نگذاشته بودم. من برخلاف زنان بسیاری از کشورهای جهان، نه نام خانوادگیام را از دست داده بودم، نه شغلم را، نه خانهام را. اما کنترل بدنم دیگر با من نبود. او توانسته بود در همین ماه اول، من را تا جایی پیش ببرد که برای کنترل تنگی و گشادی واژنم و یافتن راه حل به پزشک مراجعه کنم.»
از کمربند عفت تا ختنه
واقعیت این است که مطرح کردن گشاد بودن واژن تنها راه کنترل مردان بر بدن زنان نیست، و البته اولین آنها هم نیست. کمربند عفت کشف غربیها بود برای کنترل زنان و روابط جنسی آنها. در برخی از کلیساها کمربند عفت را نه فقط برای دور نگه داشتن راهبهها از کشیشان جوان که برای جلوگیری از خودارضایی آنها استفاده میکردند و مشخص است که کلید آن هم در دست کسی نبود جز کشیش کلیسا.
در کشورهای جنوبی، که گرما و حجم کمتر لباس زنان فرصتی برای پوشیدن کمربند عفت باقی نمیگذاشت، راههای دیگری جایگزین شد، راههایی دردناک و خشن: از ختنه گرفته تا دوختن دو لبهی اندام تناسلی برای کنترل سکس زنان، نه تنها کنترل بر فردی که زن با او رابطهی جنسی خواهد داشت، که حتا مقدار و نوع لذتی که در این رابطهی جنسی نصیب زن خواهد شد. حتماً میتوانید مقالاتی را پیدا کنید که نشان میدهند چگونه انواع ختنه سبب میشوند زنان تنها تا حدی که ختنهگر میخواهد از رابطهی جنسیشان لذت ببرند.
فعالان حقوق زنان در کردستان ایران – یکی از مناطقی در ایران که هنوز دخترانش ختنه میشوند – معتقد اند که ختنهی دختران، تحت نظر و کنترل مادران و مادربزرگانشان، بازتولید نظام مردسالارانهای است که دختر ختنهشده را محترمتر وعفیفتر از دختر ختنهنشده میداند و برای او ارزش بیشتری قائل است.
آزاده، دختر کردی که در یکی از دانشگاههای تهران درس میخواند، در مورد اندام تناسلی «ختنهشده»اش میگوید: «از اولین روزی که فهمیدم با دخترهای دیگر فرق دارم، ترسیدم. خودم را در آینه نگاه کردم و گریه کردم. اولین دوست پسرم حاضر نشد به من دست بزند. به پسری که میگفت دوستم دارد، جریان را گفتم. به خود لرزید اما من را رد نکرد. رابطهی جنسی را با درد کشندهی من آغاز کردیم و در همهی مراحل با من کنار آمد. اما من تا امروز، که سه سال از ازدواجم با او میگذرد، هرگز از این رابطه لذت نبردهام و باید بگویم که او تا به حال نخواسته من را کاملاً برهنه ببیند.»
در حالی که جراحی زیبایی واژن در ایران بین پانصد هزار تا دو میلیون تومان هزینه میبرد، مردی ساکن کردستان عراق به یکی از فعالان مدنی ناحیه گفته بود که حاضر است همهی گوسفندانش را بفروشد تا هزینهی ترمیم اندام تناسلی همسر ختنهشدهاش را بپردازد. او آرزو داشت که یک بار معنی لذت بردن همسرش را درک کند، لذتی که تنها پس از جراحی پیچیده و دشواری – که هنوز در ایران انجام نمیشود – میسر خواهد بود.
اما به نظر میرسد با گذشت زمان و به میدان آمدن تعقل و تکنولوژی، بساط کمربند عفت برچیده شده و روز به روز هم از تعداد زنانی که از طریق ختنهی اندام تناسلی کنترل میشوند کمتر میشود. هنوز اما در مناطق مرزی غرب و جنوب غربی ایران سنت ختنه وجود دارد. آنطور که سازمان ملل اعلام کرده، سالانه تنها سه میلیون دختر در جهان در معرض ختنه شدن قرار دارند. سایر زنان اما به شیوههای دیگری تحت کنترل قرار دارند.
فعالان حقوق زنان در کردستان ایران – یکی از مناطقی در ایران که هنوز دخترانش ختنه میشوند – معتقد اند که ختنهی دختران، تحت نظر و کنترل مادران و مادربزرگانشان، بازتولید نظام مردسالارانهای است که دختر ختنهشده را محترمتر وعفیفتر از دختر ختنهنشده میداند و برای او ارزش بیشتری قائل است
میشل فوکو در کتاب مراقبت و تنبیه از اقدامات انضباطی نام میبرد. بر اساس این سازوکار جدیدِ قدرت، یک نفر میتواند بدن دیگران را طوری کنترل کند که نه تنها آنگونه که او میخواهد رفتار کنند، بلکه این رفتار را به نحوی انجام دهند که به نظر رسد بر اساس میل خود انجام دادهاند.
آیا زنی را میشناسید که تا به حال یک بار در زندگیش برای چاقتر شدن و یا لاغر شدن رژیم غذایی نگرفته باشد؟ شرکتهای تبلیغاتی آمار این زنان را نه تحت عنوان زنانِ تحت کنترل بلکه با عنوان زنانی که به سلامتیشان بها میدهند طبقهبندی میکنند، و البته در گوشه و کنار هم آمارهایی از زنانی که دچار بیاشتهایی عصبی شدهاند منتشر میشود، آماری که نشان میدهد فشار جامعهی مردسالار برای تأیید کردن اندام زنان آنها را تا کجا پیش میبرد. در سالهای پیش از این اما این فشارهای عصبی به جای آنورکسیا (بیاشتهایی عصبی) زنان را به هیستریا (نوعی بیماری روانی) مبتلا میکرد. جالب اینجاست که عمدهی پزشکانی که در قرون هفده و هجده میلادی با زنان مبتلا به هیستری مواجه میشدند، برای درمان آنها استفاده از کمربند عفت را توصیه میکردند زیرا معتقد بودند خودارضایی زنانه مسبب این بیماری است!
تا پیش از این، فمینیستها معتقد بودند زنانی که آرایش خود را کنترل میکنند تا مطمئن شوند کرم پودر صورتشان خشک شده، یا ریملشان نریخته باشد، زنانی که احساس میکنند چاق هستند و هرچه را میخورند کنترل میکنند، به سوژههایی در حال نظارت بر خود تبدیل شدهاند. فمینیستها این نظارت بر خویشتن را شکلی از فرمانبرداری از مردسالاری میدانستند. اما حالا به نظر میرسد دامنهی این نظارت بر خود از ظاهر و شکل و فرم مو و قوس کمر گذشته است. زنان امروزه داخلیترین و شخصیترین اندامهای خود را چنان کنترل میکنند که باب میل و ذائقهی سکسی مردان باشد. با پیشرفت تکنولوژی، مردانی که قرنهاست کنترل واژن زنان را در دست دارند، اکنون به راههای دیگری جز خشونت علیه زنان برای کنترل آنها دست یافتهاند.
در حالی که جراحی زیبایی واژن در ایران بین پانصد هزار تا دو میلیون تومان هزینه میبرد، مردی ساکن کردستان عراق به یکی از فعالان مدنی ناحیه گفته بود که حاضر است همهی گوسفندانش را بفروشد تا هزینهی ترمیم اندام تناسلی همسر ختنهشدهاش را بپردازد. او آرزو داشت که یک بار معنی لذت بردن همسرش را درک کند
زن در خانه، عنصری برای لذت مردانه
دکتر زیبا – ش در غرب تهران مطب دارد. درِ مطب او به روی هر زنی که بخواهد سقط جنین یا ترمیم پردهی بکارت بکند باز است. او در ارتباط با بیمارانش پا را از درمان جسمانی و حل مشکل بدنی فراتر میگذارد و به گفتهی خودش ساعتها با آنها حرف میزند. اما میگوید در برابر گروهی از بیمارانش – که به گفتهی او کم هم نیستند – هیچ حرفی برای گفتن ندارد. آنها دخترانی هستند که برای ترمیم پردهی بکارت خود همراه پدر یا برادرشان به مطب او میآیند. آنطور که دکتر زیبا میگوید، پدرها و برادران این دخترکها نه عصبانی اند و نه رگهای غیرتشان ور آمده است. آنها دختر یا خواهر خود را به مطب میآورند، با او مهربان اند، همهی هزینهها را هم پرداخت میکنند تا پردهی بکارتش ترمیم شود و به خواستگاری که برایش آمده جواب بدهند.
آنها – برادران و پدران دخترکان – میگویند: «درست است که تا به حال با هم رابطه داشتهایم، اما وقتش است که برود سر زندگیش.» دکتر زیبا میگوید که هیچگاه نگاه و لرزش دست دختر هفده سالهای را که از یازده سالگی همخوابهی پدرش بود، فراموش نخواهد کرد. دخترک در خلوت اتاق جراحی، از دکتر زیبا پرسیده بود: «خانوم دکتر، درست میشه، مگه نه؟ نامزدم که نمیفهمه؟»
به گفتهی دکتر زیبا، با این که به عقیدهی او تجاوز با هر هدفی و در هر شکلی سبعیت و خشونت است، برخی از دخترانی که در خانه مورد تجاوز قرار گرفتهاند آن را «امری خصوصی» میدانند و نمیخواهند در مورد آن با کسی حرف بزنند. دکتر زیبا میگوید: «برخی از زنانی که با آنها مواجه میشوم، نماد کامل “فرودستی” زنان هستند.»
پییر بوردیو که به عنوان یکی از تأثیرگذارترین جامعهشناسان سالهای اخیر شناخته شده معتقد است که برخی زنان در «فرودستی» موقعیت خودشان نقش دارند، و متفکران فمینیست میگویند این واژه به روشنی نشان میدهد که چگونه زنان در طول تاریخ در مقابل دریافت حمایت و امتیاز، وضعیت فرودستی خود را پذیرفتهاند.
تا پیش از این، فمینیستها معتقد بودند زنانی که آرایش خود را کنترل میکنند تا مطمئن شوند کرم پودر صورتشان خشک شده، یا ریملشان نریخته باشد، زنانی که احساس میکنند چاق هستند و هرچه را میخورند کنترل میکنند، به سوژههایی در حال نظارت بر خود تبدیل شدهاند. فمینیستها این نظارت بر خویشتن را شکلی از فرمانبرداری از مردسالاری میدانستند. اما حالا به نظر میرسد دامنهی این نظارت بر خود از ظاهر و شکل و فرم مو و قوس کمر گذشته است
غلط، درست، زشت، زیبا
دختری که خود را آرزو معرفی کرده در وبسایت یک متخصص زنان نوشته است: «سلام، من ۲۱ سالمه، مجرد هستم و از زشت بودن آلت خود دچار افسردگی شدهام. آلت من خیلی سیاه شده و لبهها زدهاند بیرون و خیلی هم لاغر و بدفرمه و خیلی از این قضیه رنج میبرم. از طرفی توان پرداخت هزینهی مالی هم ندارم. مدتی هم اپیلاسیون میکنم اما فرقی نکرده. دچار افسردگی شدهام. اگه میشه یک راه خوب رو خیلی زود بهم معرفی کنید. ممنون میشم.»
«راه خوبی» که به این دختر جوان معرفی شده عمل جراحی تزریق چربی است با هزینهی یکونیم میلیون تومانی. در این قبیل وبسایتها، میبینیم که جراحان زنان و پلاستیک چگونه مشغول تعیین مرزهای «غلط» و «درست» و «زشت» و «زیبا» برای ظاهر اندام جنسی زنان هستند. حالا دیگر لازم نیست برای کنترل سکس در یک زن، او را در کودکی و یا حتا جوانی ختنه کرد. صدها و هزاران آگهی تبلیغاتی در مورد شیوههای روشن کردن اندام تناسلی، تنگ کردن و شکل دادن و بالا کشیدن لبهای واژن کافی است تا زنان تحت کنترل در آیند.
به عقیدهی میشل فوکو، تولید «بدنهای رام» مستلزم آن است که یک تحمیل بیوقفه بر هر فرآیند فعالیت بدنی اِعمال شود. اخم میکنید؟ بوتاکس بزنید تا پیشانیتان صاف شود. زیاد لبخند میزنید؟ چارهی کار لیزر است. چربیهای اضافه دارید؟ درمان موضعیِ چاقی راه حل شماست!
این روزها زنی پسندیده است که نه نشانی از تجربه بر صورتش داشته باشد و نه علامتی از رنج و حتا شادی. اکنون یک زن با صورتی بیفرم و بیاحساس و با واژنی تنگ «زیبا» خوانده میشود.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.