لورا آن برانیگن یا لورا آن برانیگان (به انگلیسی: Laura Ann Branigan) (زاده ۳ اوت ۱۹۵۲ – درگذشته ۲۶ اوت ۲۰۰۴) خوانندهٔ موسیقی پاپ آمریکایی و نامزد دریافت جایزهٔ گرمی آمریکا در سال ۱۹۸۳ بود.
آهنگ «کنترل نفس» (به انگلیسی: Self Control) وی در سطح جهان دارای شهرت بسیاری گردید. او را میتوان یکی از خوانندگان تأثیرگذار دهه ۱۹۸۰ میلادی دانست.
لورا برانیگن در ۳ ژوئیه ۱۹۵۲ در نیویورک سیتی متولد شد. وی در اواسط دهه ۱۹۷۰ به تحصیل در آکادمی هنرهای دراماتیک آمریکا مشغول بود و کمی بعد از آن در یک گروه کوچک به خوانندگی پرداخت و در اواخر دهه ۱۹۷۰ بعنوان خواننده بک گراند با لئونارد کوهن همکاری کرد. اوج شهرت وی در دهه ۱۹۸۰ و با ترانه کنترل نفس از خواننده ایتالیایی (راف) بود و همچنین ترانههایی که برای فیلمهای مانند گوست باسترز و فلش دنس خوانده بود. در سال ۱۹۹۴ هم با همکاری دیوید هسلدرف آهنگ سریال بی واچ را اجرا کردند وی همچنین در چند فیلم هم بعنوان هنرپیشه ایفای نقش نمود.
زندگی شخصی
در سال ۱۹۹۶ همسر وی درگذشت و در سال ۱۹۹۹ او دیگر رسماً از موزیک کنارهگیری کرد و به زندگی با دخترش پرداخت.
درگذشت
وی در ۲۶ اوت ۲۰۰۴ به دلیل عارضهٔ آنوریسم مغزی در خانه خود در خواب درگذشت. از چند هفته قبل از فوتاش سردرد داشتهاست ولی حاضر نشده به دنبال معالجات پزشکی برود.
ترجمه متن و بررسی:
Oh, the night is my world
آه، شب دنیای من است
( آهنگ با گفتن ” شب دنیای من است ” شروع می شود. شخصیت اصلی آهنگ وابستگی عجیبی به شب دارد گویا در آن زمان می تواند خودش باشد. )
City light painted girl
چراغ های شب دختران رنگ شده
( دختران رنگ شده در واقع زنانی هستند که آرایش کرده اند و او در حال عبور از خیابان ها در شب می بیند. )
In the day nothing matters
It’s the night time that flatters
در روز هیچ چیزی مهم نیست
این شب است که زمان تملق گویی است ( زمان به خود رسیدن )
( همانطور که می گوید شب دنیایش است بنابراین واقعا اهمیتی نمی دهد که چه اتفاقی در طول روز می افتد. اما با غروب خورشید و تاریک شدن هوا به خود می رسد و بیرون می رود. )
In the night, no control
Through the wall something’s breaking
هنگام شب، کنترلی نیست
در میان دیوار چیزی می شکند
( هنگام شب حس می کند از کنترل خارج شده، ممکن است به خاطر مواد مخدر یا مشروبات الکلی باشد و یا می تواند به دلیل اشتیاقش به زندگی شبانه باشد. )
Wearing white as you’re walkin’
Down the street of my soul
در حالی که تو به سمت پایین خیابان روحم قدم می زنی، سفید می پوشم
( لباس سفید استعاره است از پاکی اوست، و وقتی شخصی که ناگهان وارد داستان می کند در خیابان روحش گام بر میدارد این لباس سفید لکه دار می شود. )
You take my self, you take my self control
You got me livin’ only for the night
تو مرا می گیری، تو کنترل مرا بدست می گیری
تو کاری می کنی من فقط به خاطر شب زندگی کنم
( تفسیر این قسمت به خوده شنونده بستگی دارد که چگونه این وابستگی به شب را تعبیر کند. این وابستگی می تواند هر چیزی باشد، یک رابطه، مواد مخدر و… هر چیزی که اعتیاد آور باشد. )
Before the morning comes, the story’s told
You take my self, you take my self control
قبل از اینکه صبح بیاید، داستان گفته شده
تو مرا می گیری، تو کنترل مرا بدست می گیری
( وقتی صبح شود همه چیز تمام شده و او نیز هیچ کاری از دستش بر نمی آید چون کنترل خود را نداشته. )
Another night, another day goes by
یک شب دیگر، یک روز دیگر کنارش می آید
( کسی که معتاد به چیزیست دیگر گذر روز ها و شب ها برایش بی اهمیت می شود، امیدی ندارد که به خاطرش مبارزه کند. )
I never stop myself to wonder why
هرگز خودم را متوقف نمی کنم که بپرسم چرا
( به عمق این نوع زندگی رفته است طوری که حتی درباره کارهایش از خود چیزی نمی پرسد. )
You help me to forget to play my role
You take my self, you take my self control
تو کمک می کنی نقش بازی کردنم را فراموش کنم
تو مرا می گیری، تو کنترل مرا بدست می گیری
( چه چیزی باعث می شود نقش بازی کردن را فراموش کنید و کنترلتان را به چیزی دیگر بسپارید؟ این می تواند هر چیزی باشد از مواد مخدر گرفته تا عشق به یک فرد هر چیزی می تواند باشد. )
I, I live among the creatures of the night
من، من در میان موجودات شب زندگی می کنم
( موجودات شب افرادی هستند که مانند خودش زندگی شبانه را برگزیده اند. )
I haven’t got the will to try and fight
Against a new tomorrow, so I guess I’ll just believe it
That tomorrow never comes
من اراده اش را ندارم که تلاش و مبارزه کنم
علیه فردایی جدید، پس فکر کنم فقط این را باور می کنم
که فردا هرگز نخواهد آمد
( در عمق وجودش می داند این کار درست نیست و باید این نوع زندگی را رها کند. اما این قدرت را در خود نمی بیند که رهایش کند بنابراین به خود می باوراند که فردایی وجود ندارد. )
A safe night, I’m living in the forest of my dream
I know the night is not as it would seem
I must believe in something, so I’ll make myself believe it
That this night will never go
Oh-oh-oh X8
یک شب امن، من در جنگل رویاهایم زندگی می کنم
من می دانم شب آنطور که نشان می دهد نیست
باید به چیزی باور داشته باشم، پس خودم را مجبور به باورش می کنم
که این شب هرگز نمی رود ( تمام نمی شود )
( می داند زندگی در شب آنطورها هم که نشان می دهد جذاب نیست، اما می خواهد به خود بباورند که چنین است و این شب به پایان نمی رسد. )
Oh, the night is my world
City light painted girl
In the day nothing matters
It’s the night time that flatters
آه، شب دنیای من است
چراغ های شب دختران رنگ شده
در روز هیچ چیزی مهم نیست
این شب است که زمان تملق گویی است ( زمان به خود رسیدن )
I, I live among the creatures of the night
I haven’t got the will to try and fight
Against a new tomorrow, so I guess I’ll just believe it
That tomorrow never comes
من، من در میان موجودات شب زندگی می کنم
من اراده اش را ندارم که تلاش و مبارزه کنم
علیه فردایی جدید، پس فکر کنم فقط این را باور می کنم
که فردا هرگز نخواهد آمد
A safe night, I’m living in the forest of my dream
I know the night is not as it would seem
I must believe in something, so I’ll make myself believe it
That this night will never go
Oh-oh-oh X8
یک شب امن، من در جنگل رویاهایم زندگی می کنم
من می دانم شب آنطور که نشان می دهد نیست
باید به چیزی باور داشته باشم، پس خودم را مجبور به باورش می کنم
که این شب هرگز نمی رود ( تمام نمی شود )
You take my self, you take my self control (Repeat)
تو مرا می گیری، تو کنترل مرا بدست می گیری
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.