نمایش میل، لذت و درد؛ دویستمین سالمرگ مارکی دو ساد

۲۰۰ سال از مرگ مارکی دو ساد می گذرد؛ نویسنده و فیلسوف فرانسوی که منادی بی بند و باری، لجام گسیختگی و آزادی مطلق جنسی بود و به خاطر ایده های غیر متعارف و جسورانه اش که برخلاف قوانین اخلاقی و اجتماعی و مذهبی جامعه فرانسه قرن هجدهم بود.
















پرویز جاهد

۲۰۰ سال از مرگ مارکی دو ساد می گذرد؛ نویسنده و فیلسوف فرانسوی که منادی بی بند و باری، لجام گسیختگی و آزادی مطلق جنسی بود و به خاطر ایده های غیر متعارف و جسورانه اش که برخلاف قوانین اخلاقی و اجتماعی و مذهبی جامعه فرانسه قرن هجدهم بود.
بارها به زندان افتاد، تا پای گیوتین رفت و سی سال از عمرش را در زندان های مختلف گذارند و سرانجام در تیمارستان/زندان شارنتون درگذشت.
به همین مناسبت، موزه دورسه پاریس، نمایشگاهی از نوشته ها، نقاشی ها و فیلم هایی ترتیب داده که بر مبنای ایده های ویرانگر مارکی دو ساد خلق شده اند. در این نمایشگاه که از روز ۱۳ نوامبر با عنوان “ساد: حمله به خورشید” برپا شده و تا ۲۵ ژانویه ادامه دارد، چالش ساد و پیروان او در هنر و ادبیات با مذهب، اخلاق، قراردادهای اجتماعی، مرزها و محدودیت ها و امیال جنسی افسارگسیختۀ آدمی به نمایش گذاشته شده است.
گریز از قانون و قراردادهای اجتماعی، یورش به مذهب، اخلاق و پاک‌دامنی و هواداری از هرزگی و لذت جنسی و بی اعتقادی به عشق، مهمترین ویژگی های تفکر ساد و آثار سادومازوخیستی اوست که در کتاب هایی چون “فلسفه در اتاق خواب”، “ژوستین”، “داستان ژولیت”، نمایشنامۀ “مکالمهٔ کشیش و مرد محتضر” و “۱۲۰ روز سودوم” بازتاب یافته است.
ساد یکی از تاثیرگذارترین چهره های فلسفی، هنری و ادبی اواخر قرن هیجدهم بود که دامنۀ تاثیر او به ادبیات و هنر قرن نوزدهم و بیستم نیز کشیده شده است. جنون، صراحت، بی پروایی و لجام گسیختگی ساد برای بسیاری از هنرمندان، نویسندگان و متفکران جهان از گیوم آپولینر و پیکاسو و رودن گرفته تا فروید، آدورنو، لاکان، بونوئل، پازولینی و سوزان سونتاگ، جذاب و الهام بخش بود.

بازدید از این نمایشگاه به خاطر برخی تصاویر خشن، اروتیک و پورنوگرافیک آن برای افراد زیر ۱۶ سال ممنوع است. پوستر نمایشگاه، تابلویی است از فرانتس فون اشتوک، هنرمند سمبولیست آلمانی است با عنوان “جودیت و هولوفرن” که در سال ۱۹۲۷ بر مبنای یک افسانۀ معروف عهد عتیق خلق شده است.
در این تابلو، جودیت برهنه با شمشیر بر بالین هولوفرن جنگجو که در خواب است، ایستاده و می خواهد سر او را از تن جدا کند.
انی لو برون، نویسندۀ کتاب “ساد: یک ورطۀ ناگهانی” که مسئولیت برگزاری این نمایشگاه را به عهده دارد، دربارۀ اهداف این نمایشگاه به بی‌بی‌سی می گوید: ” این نمایشگاه تاثیر انقلابی نوشته های ساد را هدف قرار داده است. یکی از اهداف این نمایشگاه، این است که ضمن معرفی تاثیر ساد و اندیشه های او در دوران معاصر، جایگاه و اهمیت او در قرن های هیجدهم و نوزدهم و حساسیت شدید او به عصرش را نیز نشان دهد، حساسیتی که باعث طرد و لعنت ساد و اندیشه هایش از طرف جامعه شد.”
تم های اصلی نمایشگاه، درنده خویی میل انسان، انحراف جنسی، افراط، و تخیلات و هوس های هولناک و عجیب غریب ساد است که در کارهای هنرمندانی چون گویا، رودن، انگر، پیکاسو، ماکس ارنست، هانری ماسون و من ری منعکس شد است.
به گفتۀ خانم لو برن، “نمایشگاه ساد نشان می دهد که چگونه هنرمندی مثل ساد توانست با طرح ایده هایی انقلابی و شجاعانه در زمینه سکس و بدن انسان، اخلاق و مذهب، این جرات را به هنرمندان و نویسندگان پس از خود ببخشد که آزادانه و بی پروا درباره موضوع هایی حرف بزنند که پیش از ساد امکان پذیر نبود.”

نقاشی از پیکاسو

گی کوژه وال، مدیر موزه دورسه نیز در مورد اهمیت این نمایشگاه می گوید: “این نمایشگاه، تکریم تاریخ هنر است و سعی ما این بوده که با نگاهی منصفانه، به عمق آثار ساد و اندیشه هایش نفوذ کنیم. پیامی که امروز به واسطۀ این نمایشگاه عمیق و پرشکوه به ما می رسد، تصویری از زندگی و تاثیر ساد بر هنر، ادبیات و اندیشه انسانی است.”
با گشت و گذاری در این نمایشگاه و از خلال آثار ارائه شده، به دامنۀ عظیم و گستردۀ تاثیر ساد بر ادبیات، سینما و هنرهای تجسمی در طول بیش از دو قرن پی می بریم.

سینمای سادیستی

ورودی نمایشگاه ساد، اتاق تاریکی است که از آن مونیتورهای بزرگی آویزان شده که هر کدام کلیپ هایی از فیلم هایی را که با الهام از آثار مارکی دوساد ساخته شده اند و یا درونمایه سادوماژوخیستی دارند، نشان می دهند.
فیلم هایی که برای نمایش در این نمایشگاه انتخاب شده اند، بیانگر تاثیرپذیری یا تلاش فیلمسازان مختلف از سراسر جهان از اسپانیا گرفته تا بریتانیا و ژاپن برای ورود به دنیای ساد و به تصور کشیدن اندیشه های ویران کنندۀ اوست.

نمایی از فیلم سالو ساخته پازولینی

برخی از فیلم ها خیلی سطحی با آثار ساد مواجه شده اند در حالی که فیلم هایی مثل “سالو” اثر پازولینی که بر مبنای رمان ناتمام “۱۲۰ روز سودوم” ساد ساخته شده، قساوت و ابتذال جمعی و فیلمی مثل “چشمان بدون صورت” ژرژ فرانژو، میل وحشتناک انسان به جنایت را به نمایش گذاشته اند.
“تام چشم چران” مایکل پاول، دو نسخۀ متفاوت از “دکتر جکیل و مستر هاید”، یکی ساختۀ ویکتور فلمینگ و دیگری ساختۀ روبن مامولیان، “عصر طلا” و “خاطرات یک مستخدم” از ساخته های لوئیس بونوئل و “امپراتوری هوس” ساختۀ ناگیسا اوشیما، از فیلم های انتخاب شده برای این بخش است که دارای درونمایه های سادومازوخیستی اند.

‘تغییر افق دید بی سابقه’

در بخشی از نمایشگاه با عنوان “تغییر افق دید بی سابقه”، آثار نقاشانی چون دگا، انگر، دورر و مارسل دوشان به نمایش گذاشته شده است.
آنها با الهام از اندیشه های ساد، به بازنمایی بدن انسان بدون درنظر گرفتن تابوها و تقدس ها پرداخته اند. چیزی که ساد را را از فیلسوفان عهد روشنگری متمایز می کند، این است که او افق دید گذشته را منهدم کرد. برای او تنها میل و شهوت است که هیچ مرزی ندارد و متوقف نمی شود.

قیام علیه خداوند

دست‌نوشته رمان ۱۲۰ روز سودوم

بخش “بی خدایی مطلق” نمایشگاه ساد، به آثاری اختصاص یافته که درونمایه آته‌ئیستی و کفرآمیز آثار ساد را دنبال کرده اند از جمله تابلوی “زن لعنت شده” اگوست فین پرین و عکس مشهور “نمازگزار” من ری (۱۹۳۰) که باسن برهنۀ زنی در حال سجده را نشان می دهد و یا تابلوی “پنل ماسک برای ریشه جهان” اثر آندره ماسون که تقدس زدایانه و تجسم مادی عالم هستی است.
ساد بر خلاف آته‌ئیست های محافظه کار دوران خود به اخلاق و دین شدیداً حمله می کند. هدف او انهدام دستگاه مسیحیت است. برای او تسلیم در برابر خداوند به منزله تسلیم در برابر کلیسا و قانون و پذیرش سرکوب میل و شهوت بود. می گفت:” ایدۀ خداوند تنها ایدۀ نادرستی است که نمی توانم بر انسان ببخشم.”

نمایش میل، لذت و درد

به اعتقاد خانم انی لوبرن، سادیسم ابداع ساد نبود بلکه کار ساد این بود که آن را به رسمیت شناخت، تبلیغ کرد و به وسیله اروتیسم منحصر بفرد خود، وارد هنر و ادبیات کرد.
در واقع ساد خواهان خلق دوبارۀ جهان در هنر و تغییر ماهیت آن بر مبنای میل بود. آثار اگوست رودن، ماکس ارنست، هانس بلمر و آلفرد کوبین، بیانگر میل و ایده های لذت جویانۀ همراه با درد مارکی دو ساد است.
حتی عناوین برخی از این آثار بیانگر رابطه بین لذت و درد بود یعنی همان چیزی که ژان دومینیک انگر و دلاکروا در بازخوانی تاریخ و یا آثار ارسطو، دانته و شکسپیر جستجو می کردند. بارزترین شکل گرایش افراطی ساد را می توان در تابلوی “مرگ سارداناپال” اثر دلاکروا مشاهده کرد.

شکنجه و خشونت جنسی

بخش مهمی از نمایشگاه ساد به تاثیر ایده های سادومازوخیستی او و درک او از معنا و مرزهای بدن اختصاص یافته است. در نزد ساد، مرز بین انسانیت و ضد انسانیت و خیر و شر مخدوش است.
ساد، تنها تخیلات و فانتزی های عجیب و غریب جنسی نداشت بلکه در زندگی واقعی اش هم همان گونه رفتار می کرد که می اندیشید. او گفته است: “تخیلات من همیشه از توانایی های من فراتر رفته است. من ۱۰۰۰ برابر کارهایی که کرده ام را در خواب دیده ام.”

ساد، روسپی‌های جوان را در قصر خود حبس کرده و آنها را مورد تجاوز قرار می داد و یا مجبور به تحمل شکنجه های جنسی می کرد. اگرچه خشونت جنسی همیشه و حتی پیش از ساد دستمایه ای برای آفرینش هنری بوده (به عنوان نمونه تابلوی “دزدیدن هلن” اثر جووانی باتیستا پیازتا) اما در نقاشی های هنرمندان بعد از ساد مثل پل سزان، دگا، پیکاسو و هنری فوسلی،
از قالب اسطوره‌ای‌شان رها شده و شکل زمینی تر، عریان تر و بی رحمانه تری پیدا می کند. تابلوی “آدم ربایی” پل سزان (۱۸۶۷) که روایت مدرن او از اساطیر یونانی و داستان آدم ربایی زئوس است و تابلوی “تجاوز به زنان سابین” اثر پیکاسو که روایت مدرن و کوبیستی پیکاسو از افسانۀ تجاوز جنگجویان رومی به زنان سابینی است، بیانگر چنین گرایشی است.
تابلوی “آدمکش مورد تهدید”(۱۹۲۷) اثر رنه مگریت و آثار ایو تانگوی (هنرمند سورئالیست فرانسوی) نیز بیانگر دلبستگی سورئالیست ها به خشونت و جنایت های سادیستی است.

ساد و پورنوگرافی

در سالن بسیار تاریکی با عنوان “کابینه انحراف”، تصاویر پورنوگرافیک که با الهام از افکار ساد خلق شده و در مورد آزاردهنده بودن تماشای آنها از قبل به بازدید کنندگان هشدار داده شده، به تماشا گذاشته شده است.
عکسی از زنی نیمه برهنه که صورتش با قفل و زنجیر پوشیده شده و استریسکی برای جلد کتاب “فلسفه اتاق خواب” مارکی دوساد که در ۱۹۴۳ منتشر شد طراحی کرد، از جملۀ این آثار است
نقاشی اروتیک “خواب”(۱۸۶۶) اثر گوستاو کوربه که دو زن جوان را نشان می دهد که بعد از آمیزش جنسی، برهنه روی تخت در آغوش هم به خواب رفته اند، یکی از جسورانه ترین تصاویر قرن نوزدهم است که موضوع همجنس خواهی زنانه را به شکل آشکاری مطرح کرده است.
نقاشی های ژان ژاک لگو از آلت های تناسلی مرد و زن و عکس ها و نقاشی هایی از هنرمندانی گمنام که صحنه های آمیزش جنسی را بی پروا تصویر کرده اند، بخش دیگری از آثار به نمایش درآمده در این بخش اند.

هیولاها و تصاویر گروتسک

نقاشی از روسو

در بخش دیگری از نمایشگاه ساد، آثار گروتسک برخی هنرمندان با تصاویر هیولاها و موجودات فراطبیعی و عجیب الخلقه به نمایش گذاشته شده. غریب ترین آنها نقاشی های فوسلی و مجسمه های ژان بنو، مجسمه ساز سوررئالیست کانادایی است با مجسمه هایی ترسناک (مادمازل عقاب و بولداگ) که مستقیما از آثار کابوس گونۀ ساد الهام گرفته شده اند.
تابلوی “مخلوق اسطوره ای” (۱۹۰۴) اثر آلفرد کوبین، نقاش و طراح اکسپرسیونیست اتریشی، حیوانی خیالی شبیه گرگ را در فضایی تاریک و هولناک تصویر کرده است.
تابلوی “کنیبال” از فرانسیس گویا نیز آدمخوارانی را نشان می دهد که قربانیان خود را برای سلاخی و خوردن آماده کرده اند.
در نمایشگاه ساد همچنین برخی از دست نوشته ها و نسخه های اولیه کتاب های این نویسنده از جمله “ژوستین”، ” داستان ژولیت”، “فلسفۀ اتاق خواب” و “۱۲۰ روز سودوم”، در معرض دید عموم قرار گرفته اند.
نمایشگاه ساد، نمایشگاهی معمولی نیست که از دیدن تصاویر آن بتوان لذت برد بلکه نمایشگاهی از خون، درد، شکنجه، جنازه ها و بدن های سلاخی شده، تصاویر پورنوگرافیک سادومازوخیستی، هیولاها و کابوس هاست.


دیدگاهتان را بنویسید