هیچ حرفی با شما نداریم الا یک کلمه: نه!

میان ما و شما دریایی خون فاصله است

این آسمان حتی بعد از تمام ستاره‌هایی که هر‌ روز به زمین کشیده‌اید، هنوز غرق ستاره‌ست.

مدتی پیش ورقه‌ی آهنی بزرگی به در ورودی دانشکده کاربردی جوش دادید که کاملا درون دانشگاه را از خیابان مخفی می‌کرد؛ کمی بعد‌تر اتفاقا رنگش هم کردید که یک وقت زشت نباشد. لابد آن موقع با خودتان فکر کردید دانشجو که زیر بار ممنوع‌الورودی و تعلیق و هزار حکمِ ناروای دیگر از بیداد‌گاهتان له شده، این هم تیر آخر است؛ فکر کردید حالا دیگر دانشگاه مُرده و از خیابان‌های اطرافش جداست.

میان ما و شما دریایی خون فاصله است، ما، که حالا نزدیک یک سالی می‌شود که «ما» شده‌ایم، هیچ حرفی با شما نداریم الا یک کلمه: نه. پس از تاکید دوباره‌تان بر آپارتاید جنسیتی و الزام حضور در دانشگاه با مقنعه، پس از بستن آب و خشونت بر دوستان‌مان که تنها در جهت برابری در پردیس باغ ملی تحصن کرده بودند، ما هم دوباره تاکید می‌کنیم که چیزی به عقب برنمی‌گردد.

این آسمان حتی بعد از تمام ستاره‌هایی که هر‌روز به زمین کشیده‌اید، هنوز غرق ستاره‌ست. از زخمی که شهریور دهن باز کرد هنوز خون می‌چکد. و ما ایستاده‌ایم، دست در دست هم، برای آزادی.

دانشجویان دانشگاه هنر