پاتریک مودیانو، نویسنده فرانسوی برنده جایزه ادبی نوبل، یکشنبه ۷ دسامبر / ۱۶ آذرماه در مراسم سنتی سخنرانی در برابر کمیته نوبل، سه روز قبل از اهدای رسمی جایزه، از ترس خود از سخنرانی در مقابل جمع، پاریس دوران جنگ و دغدغههای نویسندگیاش سخن گفت.
پاتریک مودیانو، نویسنده فرانسوی برنده جایزه ادبی نوبل، یکشنبه ۷ دسامبر / ۱۶ آذرماه در مراسم سنتی سخنرانی در برابر کمیته نوبل، سه روز قبل از اهدای رسمی جایزه، از ترس خود از سخنرانی در مقابل جمع، پاریس دوران جنگ و دغدغههای نویسندگیاش سخن گفت.
بهگزارش خبرگزاری آلمان، پاتریک مودیانو که به خویشتنداری معروف است در استکهلم گفت: «این نخستین بار است که باید در مقابل مخاطبان بسیار سخن بگویم و کمی نگرانم.»
مودیانو افزود: «اینطور پنداشته میشود که نویسندگان بهشکلی طبیعی و راحت از پس چنین آزمونی برمیآیند، اما یک نویسنده – یا دستکم یک رماننویس – اغلب رابطه دشواری با سخنرانی دارد.»
وی همچنین افزود: «من به نسلی تعلق دارم که در آن کودکان بهجز در موارد نادر آن هم با اجازه، حق نداشتند سخن بگویند. اما [هنگام حرف زدن] به آنها گوش نمیدادند و اغلب سخنان آنها را نیز قطع میکردند.»
برنده ۶۹ ساله جایزه نوبل در بخش دیگری از سخنان خود گفت: «اعلام این جایزه برای من غیرواقعی به نظر میرسید و من مشتاق بودم که بدانم چرا شما مرا انتخاب کردید. فکر میکنم هرگز تا آن روز این احساس قوی را نداشتم که تا چه حد یک رماننویس در برابر کتابهایش کور است و تا چه اندازه خوانندگان بهتر از او درباره آثارش میدانند.»
پاتریک مودیانو از دوران کودکی خود در پاریس اشغالشده دوران جنگ دوم جهانی که آن را «شهر عجیب» در آن زمان مینامد، سخن گفت و خود را «کودک جنگ» نامید. او گفت: «این پاریس هرگز از تعقیب من دست برنداشت. کتابهای من گاهی در نور محو آن غوطهورند.»
در طول دوران کودکیاش، مودیانو معمولا از پدر و مادر خود جدا بود و شب را با دوستان خود در مکانها و خانههای مختلف سر میکرد: «یک کودک از هیچ چیز شگفتزده نمیشود، حتی موقعیتهای عجیب و غریب به نظرش کاملا طبیعی میرسند.»
مودیانو وقتی بزرگ شد، به جستوجوی همقطاران سابق خود رفت اما: «موفق نشدم بیشتر آن آدمها را شناسایی کنم و مکانها و خانههای گذشته را پیدا نکردم.»
او افزود: «تمایل به حل پازل معما بدون آنکه واقعا موفق به حل آن شوی و تلاش برای گشودن یک راز، به من میل نوشتن داد، گویی نوشتن و تخیل میتواند به من کمک کند تا این پازلها و رازها را حل کنم.»
برنده جایزه نوبل با تأکید بر اینکه «کار یک نویسنده کشف رمز و راز است» نویسنده را به «لرزهنگار»ی تشبیه کرد که آماده است تا حرکات نامحسوس را ثبت کند».
آکادمی نوبل، بههنگام اعلام نام پاتریک مودیانو بهعنوان برنده جایزه ادبی نوبل، او را به خاطر هنرش در «بازآفرینی خاطره انسانهایی با سرنوشتهای باورنکردنی» مورد تقدیر قرار داد. او خود روز یکشنبه در اینباره گفت: «متولد ۱۹۴۵ بودن، نابودی شهرها و از بین رفتن مردم، مرا همچون همسن و سالهایم به موضوع خاطره و فراموشی حساس کرده است.»
جوایز نوبل در مراسمی که ۱۰ دسامبر در سالگرد درگذشت آلفرد نوبل در استکهلم برگزار میشود، به برندگان اهدا میشود.
پاتریک مودیانو با تریلوژی «پاریس» به شهرت رسید که از سه رمان تشکیل شده: «میدان اِتوال»، «گشت شبانه» و «بلوارهای کمربندی».
مودیانو در این سه رمان به سالهای اشغال فرانسه توسط ارتش نازی و همدستی و تبانی گروهی از فرانسویها با آلمانیهای اشغالگر میپردازد. او در چنین داستانی تلاش میکند «هویت» واقعی خود را از میان تباهیها و سیاهکاریهای یک دوران به دست آورد، با این امید که بتواند پدرش را از ورطه همدستی با فاشیسم و تباهی و تحقیر نجات دهد.
در فاصله بین انتشار دو رمان «جوانی» (۱۹۸۱) و «جواهر کوچولو» (۲۰۰۱)، همچنان تلاش برای پی بردن به سرنوشت حقیقی فرد از مهمترین درونمایههای مورد علاقه مودیانوست.
در محله گمشده (۱۹۸۴)، یکشنبههای اوت (۱۹۸۶)، تخفیفِ مجازات (۱۹۸۸)، ماه عسل (۱۹۹۰)، گلهای ویرانی (۱۹۹۱)، سگِ بهار (۱۹۹۳)، فراتر از فراموشی (۱۹۹۶)، غریبهها (۱۹۹۹) و دورا برودر (۱۹۹۷) بازآفرینی محلات شهر پاریس هم در مرکز توجه نویسنده قرار میگیرد. چگونه میتوان از گمشدگی رهایی یافت؟ با یادآوری خاطرههای فراموش شده در شهری که آشنا به نظر میرسد؟
مودیانو در ایران نویسنده شناختهشدهایست. از او «خیابان بوتیکهای تاریک» و «در کافه جوانی گمشده» با ترجمه ساسان تبسمی، «محله گمشده» به ترجمه اصغر نوری، «سفر ماه عسل» به ترجمه نسرین اصغرزاده، «تصادف شبانه» به ترجمه مهسا ابهری، «آه ای سرزمین محبوب من» به ترجمه رویا خویی و همچنین «افق» و «تصادف شبانه» به ترجمه حسین سلیمانینژاد منتشر شده است. این آثار را نشر افق، افراز و چشمه منتشر کردهاند.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.