پايه‌هاي ترجمه در ايران درست قرار داده شده است

 http://www.roozonline.com/uploads/RTEmagicC_kosari.jpg.jpg
عبدالله کوثری، اين مترجم پيشكسوت در جشن بيست‌سالگي فصل‌نامه «مترجم» كه عصر روز
گذشته (دوشنبه، هشتم خرداد) در دانشكده ادبيات دانشگاه فردوسي مشهد برگزار
شد، اظهار كرد: در ايران بعد از اسلام، دو نهضت ترجمه داريم كه نخستين
آن‌ها در قرن‌هاي چهار و پنج و شش، به رويدادي ختم مي‌شود كه بسياري دوست
دارند آن را رنسانس اسلامي بنامند و دومين نهضت ترجمه حدود 100 سال پيش
شروع شد كه به ايجاد جنبش تجددطلبي در ايران ختم شد.

او در ادامه با اشاره به بيست‌سالگي فصل‌نامه «مترجم» عنوان كرد: اين‌كه
نشريه‌اي تخصصي در جايي غير از مركز كشور 20 سال چاپ شود، اتفاق بزرگي است
كه به جاي خودش جاي تبريك دارد.

كوثري سپس با اشاره به اين‌كه امروز در اين نشست بر آن هستم كه به نقش
ترجمه در تاريخ ايران بپردازم؛ زيرا پيشينه ترجمه به پيشينه فرهنگ مي‌رسد،‌
گفت: ما در ايران بعد از اسلام دو نهضت ترجمه داريم؛ نخست قرن سوم كه
مسلمانان براي تكميل دانش خود دست به ترجمه مي‌زدند كه طبيعتا اولويت آن با
آثار يونان است و حاصل آن اتفاق بزرگي است كه در قرن‌هاي چهار و پنج و شش
شكل مي‌گيرد و بعضي‌ها دوست دارند آن را رنسانس اسلامي بنامند و بزرگاني
مثل بوعلي سينا و خيام از دل آن بيرون مي‌آيند.

او در ادامه اظهار كرد: براي پي بردن به ارزش و اهميت اين واقعه بايد
ببينيم اگر نهضت آغازين و بازيابي دوباره تمدن يوناني نبود، چه اتفاق
ناگواري مي‌افتاد؟ پس از شكست ايران از روسيه، در دوره قاجار نيز اين سؤال
كه مزاياي روسيه نسبت به ما چيست، سبب مي‌شود تا يك نهضت آگاهانه ترجمه در
ايران شكل بگيرد.

اين مترجم گفت: آن‌چه در دوره قاجار از تمدن ايران اسلامي باقي مانده بود،
بيش‌تر شبيه كاريكاتوري از تمدن قرن‌هاي پنج و شش ايران بود و اين مسأله
باعث شد تا نهضت جديد ترجمه به راه بيفتد و در همين دوره است كه ايرانيان
شروع به ترجمه مي‌كنند و فكر جديد جنبش تجددطلبي از اين طريق وارد ايران
مي‌شود.

او خاطرنشان كرد: ورود رمان به عنوان يك ژانر مرهون همين امر است و
همين‌طور نمايشنامه و داستان كوتاه و از طرف ديگر، آن‌چه كه به عنوان نقد
جديد مطرح است، نيز از اين طريق وارد ايران شد كه البته اين امر از
تحشيه‌نويسي متفاوت است كه ما آن را در ايران داشته‌ايم.

كوثري اظهار كرد: در طي اين 100 سال، اين ژانرها در ادبيات ما جا
افتاده‌اند و از حدود 1320 به بعد مي‌توانيم رد پاي رمان ايراني و داستان
كوتاه ايراني را به صورت مستقل ببينيم، شبيه داستان‌هاي كوتاه صادق هدايت
يا رمان «چشم‌هايش» بزرگ علوي.

او در ادامه يادآور شد: يكي از بهترين ترجمه‌هاي ما، ترجمه كتاب «حاجي بابا
اصفهاني» است يا ترجمه «كنت مونت كريستو» و اين شانس بزرگي است كه
پايه‌هاي ترجمه ما درست قرار داده شده است.

كوثري تصريح كرد: امروز ما زبان روايت جديدي داريم كه نشأت‌گرفته از ترجمه
است، شبيه آن چيزي كه در زبان هوشنگ گلشيري و سيمين دانشور و سايرين
مي‌بينيم.

دیدگاهتان را بنویسید