چرا فقط در ایران همه ، همه کارِ هستند

چرا فقط در ایران است که نصف بازیگران خواننده‌اند، نصف فوتبالیست‌هاو کاراته‌بازها بازیگر، نصف دیگر بازیگران شاعر، نصف شاعران بازیگر، نصف خواننده‌ها فوتبالیست، 80 درصد همه‌شان عکاس، 20 درصد باقیمانده نقاش، همه روی هم «مدرس» کارگاه فلان و آموزشگاه بهمان و «طراح داخلی»



بازخوانی یک متن نسبتا قدیمی :

چرا فقط در ایران است که نصف بازیگران خواننده‌اند، نصف فوتبالیست‌هاو کاراته‌بازها بازیگر، نصف دیگر بازیگران شاعر، نصف شاعران بازیگر، نصف خواننده‌ها فوتبالیست، 80 درصد همه‌شان عکاس، 20 درصد باقیمانده نقاش، همه روی هم «مدرس» کارگاه فلان و آموزشگاه بهمان و «طراح داخلی»، نصف ژورنالیست‌ها مشغول«کار اقتصادی»، نصف کارآفرینان بدهکاربانکی، نصف بدهکاران بانکی «اسپانسر» فیلم‌ها و تیم‌ها، نصف طنزنویس‌ها طرفدار «سانسور»، نصف سانسورچى ها «علاقه‌مند به کار فرهنگی»، نصف کارفرهنگی «جشن رونمایی»، نصف رونمایی‌ها در پاساژها، نصف پاساژها برگزارکننده «خیریه»، نصف خیریه‌ها طرف قرارداد ‌بانک‌ها، نصف بانک‌ها اسپانسر «حراج هنری»، نصف خریداران حراجی‌ها بازیگر و فوتبالیست و «پاساژدار» و «رستوران‌دار» و بدهکار بانکی؟


با این همه «هنر» و «فرهنگ» و «کار خیر» و «دانش»، پس چرا حتی یک نفر نمی‌تواند نام یک کاراکتر سینمایی را بگوید، یک تکه از آهنگ‌های شان را زیر لب زمزمه کند، یک خط از شعرهای‌شان را از بر بخواند، دو تا دیالوگ از فیلم‌های‌شان را به خاطر داشته باشد، 1 یادداشت از روزنامه‌ ها را نقل کند، 3 جمله درباره «کارگاه آموزشی»ای که شرکت کرده حرف بزند، یک کمپین را دو روز پی بگیرد، یک نمونه از تاثیر اجتماعی «کمپین»ها بگوید، اسم دو تا تابلو را بداند، یک مورد «تولید» از اینهمه بانک و کارآفرین دیده باشد، یک نمونه بیاورد که در خیریه، بدون مالیاتِ «عکس سلفی» ‌‌سیر شده باشد و …؟ 

چرا تیراژ کتاب‌ها 300 نسخه است؟

چرا روزنامه‌ها روی دکه باد کرده‌اند؟

چرا شاملو فيلم پليسى- عشقى بازى نكرد؟

چرا بيك ايمانوردى «ديوان اشعار» نداشت؟

چرا تختى كنسرت نداد؟

چرا مردم با سینما آشتی نمی‌کنند؟

چرا این همه «فرهنگ»، روی رانندگی شرم آورمان تاثیر ندارد؟

چرا بانک‌های خصوصی، به جای خریدن تابلو، بدهکاران بانکی را به دادگاه نمی‌کشند؟

چرا خیریه‌ها بدهی بانکی دارند؟

چرا «نوابغ اقتصادی»، سابقه«اختلاس»‌ و «پولشویی» دارند؟

چرا جز آقای بهنود، کسی درباره کاریکاتورها و طنزها حرفی نمی‌زند؟

چرا کمپین‌ها سه روزه تمام می‌شوند؟

پس چرا مردم «نمی‌خندند»؟

راستی «دیوار مهربانی» چه شد؟ 

«یخچال مهربانی» کجاست؟





دیدگاهتان را بنویسید