چریکۀ تارا، فیلمی از “بهرام بیضائی” با هنرنمایی “سوسن تسلیمی” این فیلم که از ساختههای برجسته بهرام بیضائی است همزمان با انقلاب ۵۷ توقیف شد و هیچگاه به نمایش عمومی در نیامد. گفته شده که چریکه تارا، اولین فیلم توقیفشده پس از انقلاب است.
چریکۀ تارا، فیلمی از بهرام بیضائی با هنر نمایی سوسن تسلیمی
این فیلم که از ساختههای برجسته بهرام بیضائی است همزمان با انقلاب ۵۷ توقیف شد و هیچگاه به نمایش عمومی در نیامد. گفته شده که چریکه تارا، اولین فیلم توقیفشده پس از انقلاب است
داستان فیلم :
بیوه زنی به نام تارا (سوسن تسلیمی) همراه دو کودک کمسالش (گلبهار اسلامی و قربانعلی فلاحی) از ییلاق به کومه اش بازمیگردد. در راه میشنود که پدربزرگش مرده، و در جادهٔ جنگلی به مردی غریب (منوچهر فرید) برمی خورد که جامهٔ تاریخی پوشیده و شتابان میگذرد. تارا میان میراث پدربزرگ شمشیری مییابد که نمیداند با آن چه کند؛ تارا میکوشد شمشیر را به جای داس درو به کار گیرد؛ اما شمشیر به این کارها نمیآید و تارا آن را به رودخانه میاندازد. تارا از نو مرد تاریخی را، که سرداری از تبار جنگجویان منقرض شدهاست، میبیند، که از آنها جز شمشیر پدربزرگ هیچ نشانی نماندهاست. مرد تاریخی ناپدید میشود و تارا در موقع جزر دریا شمشیر را مییابد و آن را به مرد تاریخی میدهد؛ اما او که عاشق تارا شدهاست قادر نیست به دنیای خود بازگردد. در این اثنا خواهر شوهرش (طاووس زارعی) او را برای برادرش آشوب (سیامک اطلسی) میخواهد که تارا نمیپذیرد. تارا از مرد تاریخی میخواهد که سد راهش نباشد. آشوب فرزندان تارا را میرباید، و تارا او را متهم میکند که برای رسیدن به وی برادرش را کشتهاست. آشوب دام گاه خود را ویران میکند و از آبادی میکوچد. تارا سراغ مرد تاریخی میرود و او را متهم میکند که همهٔ داستانهایش دروغ است و تبار و قبیلهای در کار نیست. در این موقع سپاهی عظیم از دریا، به شهادت، سربرمی آورد و مرد تاریخی از شرم به دل جنگل پناه میبرد. تارا به او قول میدهد که فرزندانش را به قلیچ خواهد سپرد و همراه او خواهد آمد. مرد تاریخی با اسب زخمیاش به دریا میزند و تارا با شمشیر به موجهای دریا حمله میکند تا مرد تاریخی را پس بگیرد، اما امواج دریا تارا را عقب مینشاند.
این فیلم که از ساختههای برجسته بهرام بیضائی است همزمان با انقلاب ۵۷ توقیف شد و هیچگاه به نمایش عمومی در نیامد. گفته شده که چریکه تارا، اولین فیلم توقیفشده پس از انقلاب است
داستان فیلم :
بیوه زنی به نام تارا (سوسن تسلیمی) همراه دو کودک کمسالش (گلبهار اسلامی و قربانعلی فلاحی) از ییلاق به کومه اش بازمیگردد. در راه میشنود که پدربزرگش مرده، و در جادهٔ جنگلی به مردی غریب (منوچهر فرید) برمی خورد که جامهٔ تاریخی پوشیده و شتابان میگذرد. تارا میان میراث پدربزرگ شمشیری مییابد که نمیداند با آن چه کند؛ تارا میکوشد شمشیر را به جای داس درو به کار گیرد؛ اما شمشیر به این کارها نمیآید و تارا آن را به رودخانه میاندازد. تارا از نو مرد تاریخی را، که سرداری از تبار جنگجویان منقرض شدهاست، میبیند، که از آنها جز شمشیر پدربزرگ هیچ نشانی نماندهاست. مرد تاریخی ناپدید میشود و تارا در موقع جزر دریا شمشیر را مییابد و آن را به مرد تاریخی میدهد؛ اما او که عاشق تارا شدهاست قادر نیست به دنیای خود بازگردد. در این اثنا خواهر شوهرش (طاووس زارعی) او را برای برادرش آشوب (سیامک اطلسی) میخواهد که تارا نمیپذیرد. تارا از مرد تاریخی میخواهد که سد راهش نباشد. آشوب فرزندان تارا را میرباید، و تارا او را متهم میکند که برای رسیدن به وی برادرش را کشتهاست. آشوب دام گاه خود را ویران میکند و از آبادی میکوچد. تارا سراغ مرد تاریخی میرود و او را متهم میکند که همهٔ داستانهایش دروغ است و تبار و قبیلهای در کار نیست. در این موقع سپاهی عظیم از دریا، به شهادت، سربرمی آورد و مرد تاریخی از شرم به دل جنگل پناه میبرد. تارا به او قول میدهد که فرزندانش را به قلیچ خواهد سپرد و همراه او خواهد آمد. مرد تاریخی با اسب زخمیاش به دریا میزند و تارا با شمشیر به موجهای دریا حمله میکند تا مرد تاریخی را پس بگیرد، اما امواج دریا تارا را عقب مینشاند.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.