کوروش؛ پدر ایرانیان یا پادشاه معاصر؟ چه شده است که کورش دوباره بر تخت سلطنت نشسته است؟

دربارۀ کوروش، حرف و حدیث بسیار است. منابع معتبر تاریخی، در مجموع و بیش‌وکم تأیید می‌کنند که سرسلسلۀ هخامنشیان، پادشاهی متفاوت بوده و در میان پادشاهان باستان، نزدیک‌ترین منش و شیوۀ حکمرانی را به نظام‌های باز سیاسی امروزین داشته است



اینستاگرام سه پنج





دربارۀ کوروش، حرف و حدیث بسیار است. منابع معتبر تاریخی، در مجموع و بیش‌وکم تأیید می‌کنند که سرسلسلۀ هخامنشیان، پادشاهی متفاوت بوده و در میان پادشاهان باستان، نزدیک‌ترین منش و شیوۀ حکمرانی را به نظام‌های باز سیاسی امروزین داشته است. اما آنچه این روزها مهم است، نه وجود خارجی او است و نه واقعیت‌های تاریخی دربارۀ او. کوروش در نزد ایرانیان – درست یا غلط – نماد حاکمان اهل مدارا، صلح‌جو و میهن‌دوست است. 
حتی اگر کوروش به‌واقع این‌گونه نبوده است، صورت مسئله تغییر نمی‌کند. 


اکنون نباید اندیشید که این تلقی از کوروش درست است یا نه. باید بیندیشیم که چرا پادشاهی منسوب به این ویژگی‌ها چنین محبوب شده و مثلا نادرشاه یا شاه عباس صفوی که مسلمان نیز بوده‌اند، این مجبوبیت را ندارند. 


محبوبیت ناگهانی کوروش در میان ایرانیان، بیش از آنکه ریشۀ علمی یا دلیل جغرافیایی داشته باشد، یک نشانۀ جامعه‌شناختی است. این نشانه خبر می‌دهد که ‌زیست‌جهان ایرانیان تغییر کرده است. شاید اگر روزی مشکل ایرانیان یک‌پارچگی کشورشان در برابر دشمنان خارجی باشد، در آن روزگار شاه اسماعیل صفوی یا نادرشاه افشار یا حتی آغامحمدخان قاجار محبوب و زبانزد ‌شود؛ چنانکه در روزگاری دیگر، مهدی اخوان ثالث، شاعر عصر پهلوی، پس از کودتای 28 مرداد و ناامیدی از هم‌روزگارانش، از کاوه روی برمی‌گرداند و به اسکندر دخیل می‌بندد:
باز می‌گویند: فردای دگر
صبر کن تا دیگری پیدا شود
کاوه‌ای پیدا نخواهد شد، امید
کاشکی اسکندری پیدا شود 


در سال‌های نخست انقلاب، کوروش و داریوش برای بیشتر مردم ایران تفاوتی با ناصرالدین‌شاه و فتحعلی‌شاه نداشتند؛ چون معنایی دیگر از حکومت و حاکم در ذهن‌ها رخنه کرده بود و مردم گمان می‌کردند که به فرمولی از حکومت دست یافته‌اند که همۀ تئوری‌های پیشین را نسخ می‌کند. اکنون نیز اگر به پادشاهی مشهور به صلح و مدارا با مخالفانش اقبال کرده‌اند، معنایی جز این ندارد که شیوه او را ضرورت زمانۀ خویش یافته‌اند.



این اقبال، به سوی شخص کوروش نیست؛ به سوی شیوه‌ای در کشورداری است که به‌حق یا به‌خطا کوروش نماد آن شده است. امروز اگر کسی بگوید که آن پادشاه باستانی، دوباره بر تخت سلطنت نشسته و بر ذهنیت ایرانی حکم می‌راند، چندان گزاف نگفته است.


دیدگاهتان را بنویسید