در هفتاد و دوسالگی ناصر تقوایی


ناصر تقوایی حدود نیم قرن است که در گستره‌ ادبیات و سینمای ایران
فعالیت می‌کند. معمولاً او را به عنوان یک سینماگر می‌شناسند، اما تقوایی
خود را عاشق ادبیات می‌داند. او سینماگری است از جنس سینمای جبهه‌ سوم (نو)
که همواره دغدغه‌های روشنفکرانه داشته، در طول فعالیت‌هایش هیچگاه شتابی
برای تولید انبوه نداشته و در تمام دوره‌های آفرینش هنری‌اش پاره‌‌ای
سیاست‌های غلط و بازدارنده و محدودیت‌ها موجب شده که عملاً کم‌کاری‌اش
جلوه‌های دیگری نیز به خود بگیرد و فیلم نساختن او و بسیاری از دیگر
فیلمسازان در سینمای ایران دلایل قانع‌کننده‌‌ای داشته باشد.


ناصر تقوایی، سینماگر برجسته ایرانی (عکس رویان مقدسی)
ناصر تقوایی، سینماگر برجسته ایرانی (عکس پویان مقدسی)


به هر روی تقواییِ به عنوان یک نویسنده تنها یک اثر داستانی منتشر شده
به نام «تابستان همان‌ سال» (۱۳۴۷، انتشارات لوح) در کارنامه‌‌اش دارد.


تقوایی نویسنده در فاصله‌‌ای دیر و دور با تقواییِ کارگردان قرار دارد
که فیلم‌های درخشانی چون «آرامش در حضور دیگران»، «نفرین»، «دایی‌جان
ناپلئون»، «ناخدا خورشید»، «رهایی» و «کاغذ بی‌خط» را ساخته است.


امروز آقای نویسنده و کارگردان در سکوت «کاغذ بی‌خط»ی فرورفته است.
شاید‌‌ همان محدودیت‌ها و سیاست‌های غلط و بازدارنده او را همچنان در حاشیه
نگه داشته تا سایه‌ سنگین بی‌عدالتی‌ها و جزم‌اندیشی‌های سیاسی، نویسنده و
کارگردانِ سال‌های دیر و دورِمان را به انزوا بکشاند و گویا به انزوا هم
کشانده است.


تقوایی ۱۹ تیر ۱۳۲۰ در آبادان متولد شده. به مناسبت زادروز این نویسنده و
فیلمساز در هفتاد و دوسالگی‌اش گذری داریم بر جهان فیلم‌های او:


آرامش در حضور دیگران و بیزاری از کلانشهر


آرامش در حضور دیگران، ساخته ناصر تقوایی

آرامش در حضور دیگران، ساخته ناصر تقوایی


«آرامش در حضور دیگران» (۱۳۴۹) اولین فیلم بلند ناصر تقوایی ا‌ست که بر
اساس داستانی از غلام‌حسین ساعدی به همین نام ساخته شد. فیلم در قالب طنزی
سیاه و تلخ که بر مناسبات اجتماعی – سیاسی انسان‌ها، سرگردانی و آسیب‌پذیری
شهروندان شهرستانی سایه انداخته بود، مهاجرت انسان‌های پیرامونی به شهر و
رویارویی آنان با دنیایی که رو به فراموشی است را به تصویر می‌کشد.


سرهنگ بازنشسته‌‌ای ( اکبر مشکین) در کنار همسر شهرستانی‌اش (ثریا
قاسمی) که زن دوم‌اش هم هست، در شهرستان زندگی نسبتاً آرامی دارد. سرهنگ
مشکین تصمیم می‌گیرد به تهران به دیدن دختر‌هایش برود که یادگار زن
درگذشته‌اش هستند. سفر او از شهرستان به تهران واقعیت‌هایی را بر او آشکار
می‌‌کند و به‌زودی درمی‌یابد که دخترانش با بی‌بندوباری‌ روزگار
می‌گذرانند. در ادامه‌ فیلم دختر بزرگ خودکشی می‌کند و دختر کوچک با
آینده‌‌ای مبهم، سرگردان و بی‌تصمیم می‌ماند.


«آرامش در حضور دیگران» از یک‌سو روایتی است از سقوط و انهدام
انسان‌هایی که به معیارهای زندگی در کلانشهر تن داده‌اند و از سوی دیگر
سرگیجه‌ درونیِ شخصیت‌هایی را ترسیم می‌کند که به لایه متوسط جامعه تعلق
دارند و به رغم برخورداری از رفاه، کارشان به جنون می‌‌کشد. در این میان
فقط زن شهرستانی سرهنگ از تعادل برخوردار است. او با بی‌طرفی، مانند
نظاره‌گری شگفت‌زده، شاهد سقوط اطرافیانش است.


ساعدی در این داستان با نگاهی موشکافانه‌‌ روابط انسان‌ها در کلانشهر را
بررسی می‌کند. تقواییِ نیز با تغییراتی اندک در ساختار داستان به ویژه در
پایان‌بندی آن، توانسته با ایجاد فضاهای تیره‌، روان شخصیت‌ها را با ایجاز
سینمایی روی پرده ببرد.


«آرامش در حضور دیگران» به دلیل نگاه تیره و تلخ‌اش به زندگی مردمان
متوسط، برنمایی روابط جنسی و همین‌طور حضور شخصیت‌ سرهنگ بازنشسته‌
پریشان‌حال و سردرگمی که در زندگی به بیهودگی رسیده، در محاق توقیف و
سانسور افتاد و تا سال ۱۳۵۲ به نمایش درنیامد. در صحنه‌‌ای از فیلم، سرهنگ
را می‌بینیم که در یک کافه، گیلاس به گیلاس مشروب می‌نوشد و در گذشته‌هایی
مملو از شکوهِ کاذب غرق شده است، و هم‌زمان با مارش نظامی از ردیف درختان
سان می‌بیند.


«آرامش در حضور دیگران» از جست‌و‌جوی شجاعانه تقوایی برای گشودن افقی
گسترده و اندیشمندانه در سپهر سینمای ایران نشان داشت. تفاوت این فیلم با
دیگر محصولات سینمای ایران، در فضای پوشیده و تاریکی بود که جنون پنهانی و
آرام آدم‌های طبقه‌ متوسط و مرگ و زوالِ خاموشِ آنها در یک جامعه‌ پوسیده
را افشاء می‌کرد. فیلم روایتی به‌دست می‌دهد از انسان‌هایی که در خلا محض
عاطفی، بدون هیچ رابطه‌ امیدبخشی، در شب پر ازدحام شهر، سایه‌های گم‌شده و
خیال‌های سوخته‌شان را با وحشت و هراس تعقیب می‌کنند. تقوایی در انتخاب
موضوع اولین فیلم داستانی‌اش راهی تازه و پر زحمت را به تنهایی و با شجاعت
برگزید و اثر‌ی آفرید که به کمک جوهر تصویری و بیان سینمایی، انسان‌هایی را
که به لایه‌ خاصی از جامعه تعلق دارند، از تیرگی و ابهام بیرون می‌آورد و
شخصیت آنها را در متن بحران‌های اجتماعی، با دیدی ژرف منعکس می‌سازد.


در اوج فیلم‌فارسی در سال‌های دهه ۱۳۴۰ که سینمای اجتماعی، سیاسی و هنری
از اقبال مخاطبان متعارف سینما بی‌بهره مانده بود، ساختن «آرامش در حضور
دیگران»، آن هم به عنوان نخستین فیلم بلند یک فیلمساز یک ریسک بزرگ به شمار
می‌آمد. با این‌حال تقوایی که از تجربه همکاری با ابراهیم گلستان در «خشت و
آینه» به عنوان نخستین فیلم موج نو سینمای ایران برخوردار بود، تحت تأثیر
گرایش‌های نوجویانه در سینمای ایران و جهان و همچنین آثار شاخص ادبی در آن
دوران و نیز متأثر از زندگی در آبادان، و آمد و شد با شخصیت‌های ادبی مانند
صفدر تقی‌زاده به راه سینمای متعالی و روشنفکرانه افتاد.
آریامن احمدی/رادیو زمانه