تجاوز به دختران لئوکیپوس، مرگ آدونیس، ونوس در آینه، سر مِدوسا از بزرگترین شاهکارهای نقاشی در جهان هستند، نقاشی‌های شهوانی روبنس از بدن‌های عریان شهرت دارند. پتر پل روبنس، نقاش مشهور سبک باروک بود که در ۳۰ مه ۱۶۴۰ سدهٔ ۱۷ میلادی درگذشت.

تجاوز به دختران لئوکیپوس، یکی از نقاشی‌های پیتر پل روبنس است که در سال ۱۶۱۸ کشیده شده و در آلته پیناکوتک مونیخ نگهداری می‌شود. نقاشی کستور فانی و پولوکس نامیرا را در حال ربودن فوبه و هیلاریا، دختران لئوکیپوس نشان می‌دهد.


پتر پل روبنس (۲۸ ژانویه ۱۵۷۷ – ۳۰ مه ۱۶۴۰) نقاش مشهور سبک باروک فلمانی در سدهٔ ۱۷ میلادی بود. او در وستفالی در آلمان کنونی به دنیا آمد و بیشتر دوران کارش را در شهر آنتورپ (در ناحیهٔ فلاندر، در بلژیک کنونی) به سر برد. موضوع کارهای او بیشتر پرتره، منظره و صحنه‌های تاریخی-مذهبی را در بر می‌گیرد. کشتار بی‌گناهان، یکی از نقاشی‌های او که برگرفته از داستانی از انجیل متی است، در سال ۲۰۰۲ به مبلغ ۴۹٫۵ میلیون پوند به فروش رفت که بالاترین قیمت برای آثار استادان قدیم نقاشی است.

فرود از صلیب عمل پایین کشیدن عیسی پسر مریم از بالای صلیب است. بازنمایی این صحنه با حضور مریم، یوحنا قدیس و مریم مجدلیه از حدود سده هجدهم میلادی در نقاشی اروپایی اهمیت ویژه‌ای داشته‌است.


روبنس و محجر محراب
بالا بردن صلیب که موضوع عینی آن از پویایی باروک خبر می‌دهد، نخستین محجر قابل توجه روبنس است که پس از بازگشت او به آنت ورپ در ۱۶۰۹ نقاشی شده‌است و نشانگر دین زیاد او به تجربیاتش در ایتالیاست. پیکره‌های عضلانی، در جهت نشان دادن قدرت فیزیکی و احساسات آتشین طرح ریخته شده‌اند و یادآور پیکرهٔ هلنی دورهٔ باستان اس که روبنس دیده، طراحی کرده و گردآوری کرده‌است و نیز یادآور شمایلی از سقف کلیسای سیستین است که از آن نسخه برداری کرده بود. این آثار هنری در سراسر زندگی، مدل قهرمانانهٔ او بودند. او همچنین از گالری فرانسه و از سایه روشن‌های آثار کاراوادجو الهام گرفت. ترکیب بندی این محجر محراب یادآور تابلوی هبوط از صلیب اثر روسو است. هرچند هنوز در ابعاد و مفهوم، حماسی تر از آثار گذشتهٔ اروپای شمالی است، رنگهای غنی و درخشش اثر، در نهایت، مدیون تأثیرات تیتیان است. به این ترتیب، این تابلو قسمت اعظم موفقیت خود را مدیون توانایی روبنس در ترکیب تجلیات ایتالیایی با نگاره‌های ندرلندی و خلق اثری کاملاً جدید است. روبنس همچنین در جزئیاتی مثل شاخ و برگ‌ها، سربازان و سگ مو مجعد پیش زمینه بسیار واقع گرا عمل می‌کند. این عناصر متنوع در ترکیب بندی، شدیداً نیرومند بوده و به یکپارچگی می‌رسند. هرم نا پایداری که بدن‌ها تشکیل می‌دهند، در زیر فشار عمل نمایشی، معلق مانده و حدود قاب را با روشی باروک مانند، از هم پاشیده و در بیننده احساسی از همراهی در این فعالیت به وجود می‌آورد.

سه الههٔ رحمت نقاشی رنگ روغن اثر پیتر پل روبنس از سه الهه رحمت است.
این نقاشی تا زمان مرگ روبنس در مجموعه شخصی او قرار داشت.
این اثر که اکنون در موزه دل پرادو نگه‌داری می‌شود، پیش از آن در دژ سلطنتی مادرید قرار داشت.

طرح‌های رنگ روغن
بالا بردن صلیب برای محراب بلند کلیسای سن والبورگا (که اکنون از بین رفته) اجرا شد اما می‌توان از خلال پیش طرح رنگ و روغنی که برای این نقاشی شده‌است دریافت که عناصر پویا که وجه تمایز شیوهٔ باروک هستند، هنوز در این پیش طرح‌ها مشاهده نمی‌شوند. این پیش طرح، شلوغ تر و کم تمرکز تر است و پیکر مسیح در آن، به صورتی تقریباً عمودی در صفحهٔ تصویر واقع شده‌است. اگر چه در نقاشی، مسیح موازی با صفحه است و می‌توان بالا رفتن او به سمت صلیب به عینیت مشاهده کرد. مفهوم عینی «بالا رفتن»، مفهومی کاملاً باروک است که بر حرکت و فعالیتی دلالت دارد که در لحظه در حال وقوع است. کلیت صحنه نیز حالتی نمایشی، قدرتمند و تاریخی دارد. پیش طرح رنگ و روغنی، که یکی از صدها پیش طرحی است که او یرای آماده‌سازی نور پردازی و رنگ آثار اصلی به انجام رسانده، فقط طراحی اولیه است از آنچه سر انجام خلق می‌شود-یک محجر محراب که باید در شکل نهایی خود ۳۵ پا ارتفاع داشته باشد-قالب سه لتی با نقاشی خدای پدر در بالا (که اکنون از میان رفته‌است)، به توصیف نگاه پر استغاثهٔ مسیح روبه آسمان می‌پردازد. نقاشی در قسمت بالای محراب بالای نوزده پله واقع شده، بنابراین کلیت محجر محراب می‌تواند بر همه چیز محیط باشد.

کشتار بی‌گناهان

مِدوسا یا مِدوزا (به یونانی: Μέδουσα، به انگلیسی: Medusa) به معنی فرمانروا، در اساطیر یونانی، دختر فورسیس و ستو و تنها فناپذیر در بین آن‌ها بود. او می‌توانست هر کس را که به چشمانش خیره می‌شد، تبدیل به سنگ کند.

مدوسا در نهایت توسط پرسئوس قهرمان اساطیری سر بریده شد. پرسئوس چندین بار از سر بریده شده مدوسا در نبردها و کشمکش‌ها به عنوان سلاح استفاده کرد تا این که آن را به الهه آتنا تقدیم کرد و او نیز آن را در وسط ایجس خود روی سپر زئوس قرار داد.


مدوسا در ابتدا دوشیزه‌ای بسیار زیبا با گیسوانی دلفریب بوده‌است، به‌طوری‌که این زیبایی غره‌اش کرده بود. وی با پوزئیدون خدای دریا در معبد آتنا همبستر شد و به این ترتیب عبادتگاه آتنا را ملوث کرد، آتنا هم برای تنبیه وی، موهایش را تبدیل به مارهایی کریه و چندش‌آور کرد تا او به زشت‌ترین و منفورترین موجود، یعنی یک گورگون تبدیل شود. در تفاسیر دیگری بیان شده، مدوسا بسیار کنجکاو بود تا خورشید را ببیند و برای این منظور از آتنا درخواست کرد به او اجازه دهد تا به جنوب برود، اما آتنا به او اجازه رفتن نداد و مدوسا که بسیار خشمگین گشته بود با بی‌احترامی به آتنا گفت او به زیبایی مدوسا حسد می‌ورزد و این چنین شد که آتنا نیز او را مجازات نمود. گورگون‌ها در مجموع سه تن بودند، Euryale و Sthenno و آخری که مدوسا بود و چون او در ابتدا انسان و موجودی فانی بوده‌است، پس تنها گورگون فانی هم او می‌بود.

پرسئوس و مدوسا
پرسئوس که تحت حمایت آتنا و به کمک زئوس، هرمس، کرونوس و هادس و با یاری گرفتن از سه خواهر سپیدموی سالخورده، یعنی گرایاها و همین‌طور به کمک هسپریدس به نبرد با مدوسا رفت. مدوسا در غاری سکنی گزیده بود، پرسئوس برای اینکه از نگاه‌های او در امان باشد، سپر جلاداده شدهٔ آتنا را به کار برد؛ با نگاه‌کردن به سپر همانند آینه، متوجه شد که مدوسا کجاست و به این ترتیب به او حمله کرد و سرش را با هوشمندی ازبدنش جدا نمود. سپس آن را در کوله پشتی‌ای که از هسپریدها گرفته بود، قرار داد. گفته می‌شود که در این زمان، دو تا از موجودات افسانه‌ای، پگاسوس اسب بالدار جاویدان و کریسائور که هر دو فرزند مدوسا و پوزئیدون بوده‌اند، از بدن مدوسا خارج شده‌اند. پس از بازگشت، پرسئوس سر مدوسا را به آتنا داد و او هم آن را روی سپر زئوس بر سینهٔ خود قرار داد. این نشان در مجسمه‌های آتنا دیده می‌شود.

سر بریده شده مدوسا اثر پیتر پل رابنس ۱۶۱۸