فیلم “خدای سفید” (White God) ساخته کورنل موندورژو از مجارستان، جایزه بهترین فیلم بخش نوعی نگاه شصت و هفتمین دوره جشنواره کن را دریافت کرد. این فیلم که اثری تمثیلی و نمادگراست، داستان شهری است که مورد حمله سگ های درنده و وحشی خیابانی قرار می گیرد.

داوران و برندگان نوعی نگاه، عکس از پرویز جاهد
پرویز جاهد:فیلم “خدای سفید” (White God) ساخته کورنل موندورژو از مجارستان، جایزه بهترین فیلم بخش نوعی نگاه شصت و هفتمین دوره جشنواره کن را دریافت کرد. این فیلم که اثری تمثیلی و نمادگراست، داستان شهری است که مورد حمله سگ های درنده و وحشی خیابانی قرار می گیرد.
خدای سفید” در لایه نمادینش، انتقاد تندی از جامعه و تمدن اروپایی (ارباب سفید) است که خود را برتر از تمدن ها و نژادهای دیگر پنداشته و به تحقیر دیگران می پردازد.
فیلمساز، نقد سیاسی رادیکالش را در قالب داستانی تمثیلی بیان کرده، درباره سگ هایی که به خاطر رفتار خشن و تحقیرآمیز اربابان سفید خود و مقامات شهری، شورش کرده و بعد از پاره کردن زنجیرهای خود به خیابان ها ریخته و انتقام خود را از پلیس، ماموران شهرداری و اربابان خود می گیرند.
در این میان دختر ۱۳ ساله ای به نام لیلی یک استثناست چرا که او همیشه به سگ خود هاگن احترام گذاشته اگرچه به خواسته پدرش و برخلاف میل خود مجبور شده او را از خانه بیرون کرده و به خیابان بفرستد. و در نهایت هم اوست که با عشقش به هاگن با شیپورش و نوای آرامبخش موسیقی، سگ های درنده را رام کرده و به آرامش فرا می خواند.
کورنل موندرژو، این فیلم را به میکلوش یانچو سینماگر بزرگ مجارستان که به تازگی درگذشت، تقدیم کرده است.
موندرژو، نخستین بار در سال ۲۰۰۵ با فیلم “یوهانا” در بخش نوعی نگاه کن شرکت داشت. در سال ۲۰۰۸ با فیلم “دلتا” در بخش مسابقه اصلی کن شرکت داشت و به خاطر آن فیلم، جایزه فدراسیون بین المللی منتقدان (فیپرشی) را دریافت کرد. او در ۲۰۱۰ نیز با فیلم “پسر حساس: پروژه فرانکنشتین” بار دیگر در بخش مسابقه اصلی شرکت کرد.

از راست کارگردان خدای سفید، هاگن و سوفیا پسوتا
بخش نوعی نگاه از بخش های رسمی جشنواره کن است که به فیلم هایی با بیان و رویکرد سینمایی خاص و استعدادهای نو اختصاص دارد. امسال ۲۳ فیلم در بخش نوعی نگاه به نمایش درآمد. ریاست هیئت داوران این بخش به عهده پابلو تراپرو، فیلمساز آرژانتینی بود که هنگام اهدای جوایز، تازگی و انرژی موجود در فیلم‌های بخش نوعی نگاه را ستایش کرد.
در بخش نوعی نگاه اما کارهای جسورانه و رادیکال از نظر روایی و استفاده از فرم های بیانی متفاوت سینمایی کم نبود و به عنوان نمونه باید از فیلم شگفت و غافلگیرکننده “خواخا”(Juaja) ساخته لیساندرو آلونزو، سینماگر جوان آرژانتینی نام ببرم که جایزه ویژه داوران فدرایون بین المللی منتقدان فیلم (فیپرشی) را دریافت کرد. خواخا، با بازی ویگو مورتنسن، فیلم غریب و شگفت انگیزی است.
یک شعر سینمایی با داستانی عجیب و اسرارآمیز که زمان و مکان را درهم می ریزد. آلونز، استعداد تازه ای در سینمای آرژانتین است، سینمایی زنده و پویا که امسال فیلم “قصه های وحشی” ساخته دامیان زیفرون را نیز در بخش مسابقه اصلی ارائه کرده بود. فیلمی اپیزودیک با روکردی انتقادی درباره جامعه امروز آرژانتین و فساد سیاسی، اخلاقی و خشونت در آن که بسیار غافلگیرکننده بود اگرچه مورد توجه هیئت داوران قرار نگرفت.
جایزه داوران بخش نوعی نگاه هم به فیلم “فورس ماژور”(با عنوان سوئدی توریست) به کارگردانی روبن اوستلوند از سوئد تعلق گرفت که داستان خانواده‌ای است که هنگام گذراندن تعطیلات در اقامتگاهی در پیست اسکی با سقوط بهمن روبرو می‌شوند. اوستلوند سال ۲۰۱۱ با فیلم “نمایش” در بخش نوعی نگاه حضور داشت.
فیلم مستند “نمک زمین” به کارگردانی ویم وندرس و جولیانو ریبریو سالگادو نیز جایزه ویژه هیئت داوران بخش نوعی نگاه را دریافت کرد.
“نمک زمین”، ‌پرتره ای از سباستیائو سالگادو، عکاس سرشناس برزیلی است که با عکس های سیاه و سفید و رنگی اش از طبیعت و مردمان گوناگون سرزمین ها و قاره های مختلف، روایتگر بخشی از فجایع و رخدادهای تراژیک وهولناک تاریخ معاصر جهان بوده است. ویم وندرس هنگام اعلام این جایزه در سالن حضور نداشت.
جایزه بهترین بازیگر زن در بخش نوعی نگاه نیز به بازیگران فیلم فرانسوی “پارتی گرل” ساخته ماری آماکوکلی، کلر برگر و ساموئل تیس رسید که فیلم افتتاحیه بخش نوعی نگاه بود. دیوید گالپیلی، بازیگر بومی استرالیایی که نقش اصلی فیلم استراالیایی “سرزمین چارلی” به کارگردانی رولف دی هیر را به عهده داشت، برنده جایزه بهترین بازیگر مرد شد. او که روی صحنه حیرت زده به اطراف نگاه می کرد به زبان انگلیسی شکسته ای گفت که خوشحال است که به کن آمده است. او قبلا نیز برای بازی در فیلمی از نیکلاس روگ به کن آمده بود.

جوایز فیپرشی

“خواب زمستانی”، اثری شاعرانه و تلخ درباره زندگی یک نمایشنامه نویس و بازیگر تئاتر ترکیه است
جایزه فیپرشی(فدراسیون بین المللی منتقدان فیلم) در بخش مسابقه اصلی جشنواره، به فیلم “خواب زمستانی” ساخته نوری بیلگه جیلان سینماگر ترک تعلق گرفت. جیلان بعد از دریافت این جایزه از دست نماینده فیپرشی، در سخنان کوتاهی از توجه منتقدان به فیلم او تشکر کرد و گفت این جایزه برای او اهمیت زیادی دارد. جیلان ضمن ستایش از فعالیت منتقدان فیلم، گفت که حیات سینمای هنری به منتقدان سینمایی وابسته است.
جیلان همچنین جایزه نخل طلای کن را برای این فیلم دریافت کرد. او این جایزه را به جوانانی که در سال گذشته در ترکیه برای ایده های خود کشته شدند تقدیم کرد. وی در کنفرانس مطبوعاتی بعد از دریافت نخل طلا گفت که سال گذشته سال بسیار بدی برای کشورش بود و آنهایی که برای آینده این کشور جان باختند شایسته این تقدیرند.
“خواب زمستانی”، اثری شاعرانه و تلخ درباره زندگی یک نمایشنامه نویس و بازیگر تئاتر ترکیه است که در منطقه ای سرد و کوهستانی در فلات آناتولی، با همسر جوانش، هتلی به نام اتللو را اداره می کند و نمایشنامه هایش را می نویسد. جیلان در این فیلم بسیار تحت تاثیر داستان ها و نمایشنامه های آنتوان چخوف، نویسنده بزرگ روس است. او گفت که ۱۵سال به یک شخصیت چخوفی که در ذهن داشته فکر کرده و سرانجام به کمک همسرش آن را به فیلمنامه درآورده است.
داوران فیپرشی همچنین جایزه خود در بخش نوعی نگاه را به “خواخا” ساخته فیلمساز جوان آرژانتینی لیساندرو آلونزو اهدا کردند.
جایزه فیپرشی در بخش دو هفته کارگردان ها نیز به فیلم “عشق در نزاع اول” ساخته تامس کیلی اهدا گردید. “عشق در نزاع اول” نیز داستان نجار جوانی است که عشق او به دختری که شیفته ارتش و نظامی گری است باعث می‌شود که در تمرینات نظامی به او ملحق شود.
جایزه اصلی کلیسای کاتولیک نیز به فیلم “تیمبوکتو” ساخته عبدالرحمان سیساکو از موریتانی تعلق گرفت. داوران کلیسای کاتولیک همچنین از فیلم های “نمک زمین” ساخته ویم وندرس و “جوانی زیبا” ساخته جیمی روزالس تقدیر به عمل آوردند.

کورنل موندرژو فیلمش را به میکلوش یانچو سینماگر بزرگ مجارستان تقدیم کرده است. عکس از پرویز جاهد
“جوانی زیبا” ساخته جیمی روزالس فیلمساز اسپانیایی که در بخش نوعی نگاه نشان داده شد، از زاویه تازه ای به موضوع بیکاری، فقر و ناامیدی در میان نسل جوان امروز اسپانیا نگاه می کند. روزالس که نام آشنایی در کن است و قبلا چند بار با فیلم هایی مثل “ساعت های روز” و ” گلوله در سر” در کن شرکت داشته، این بار در درام اجتماعی تازه اش، با رویکرد فرمالیستی خاصش اگرچه، درماندگی و یاس زوج جوان فیلمش را به تصویر می کشد اما به خاطر فیلمنامه ضعیف و متوسل شدن به تمهیدات تکنولوژیک مثل انباشتن فیلم از تصاویر اینستاگرام، تکست های موبایلی، ای میل ها، مکالمات اسکایپی و بازی های ویدئویی، نمی تواند فیلمش را از سقوط نجات دهد.
ناتالی و کارلوس از روی ناچاری حاضر می شوند که در فیلم های پورنو بازی کنند اما دوربین فیلمساز با نشان دادن صحنه های استریپ تیز ناتالی و هم‌آغوشی آنها، نمی تواند فاصله دوربینش را با دوربین تهیه کنندگان حریص فیلم های پورنو حفظ کند و در همان جایی می ایستد که آنها ایستاده اند.
فیلم “رود گمشده” نخستین فیلم رایان گاسلینگ در مقام کارگردان که از فیلم های پرسروصدای بخش نوعی نگاه بود، بسیاری از منتقدان و تماشاگران را در کن ناامید کرد. “رودخانه گمشده” با سوژه خوب و شخصیت های قابل لمس اش، پتانسیل یک فیلم مستقل خوب را داشت اما گاسلینگ آنقدر پراکنده گویی و استعاره بازی درمی آورد که فیلمش به کار بی سر و تهی تبدیل شده بود.
چهره های سرشناسی مثل ابل فررا، کارگردان برجسته آمریکایی، نیکلاس ویندینگ رفن (کارگردان دانمارکی و عضو هیئت داوران بخش مسابقه کن)، ویلم دفو، بازیگر آمریکایی و عضو هیئت داوران بخش مسابقه اصلی جشنواره و عبدالرحمان سیساکو (کارگردان اهل مالی) نیز هنگام نمایش فیلم رایان گاسلینگ در سالن حضور داشتند.