علی اشرف درویشیان، خاطره ای است ماندگار در ذهن تمام کسانی که با کتاب‌های او زندگی کرده‌اند؛ کودکانی که با روایت‌های او دنبال سه بردار در کوچه و پس کوچه‌های روستا دویده‌اند و چنان تصویری از او و داستان‌هایش، بر ذهنشان حک شده که هیچ غباری را یارای نشستن روی آن تصاویر نیست.

در تمامی روایت‌های داستانی‌اش به مردمی وفادار بوده که در متن جامعه نشانی از آن ها نیست؛ داستان‌های درویشیان در واقع روایتی صادقانه از گذر دردناک جامعه روستایی به جامعه شهری است. جامعه‌ای روستایی که ناشناخته بوده و با داستان‌های وی تصویری واضح از زندگی پنهان و دورمانده آن‌ها نمایان شد.
 
از مهم ترین آثار او می‌توان “آبشواران”، “فصل نان”، “همراه آهنگ‌های بابام”، “از این ولایت” و “داستان‌های محبوب” من نام برد.
 
در دهمین دوره جایزه ادبی هوشنگ گلشیری از او به عنوان نویسنده‌ای که حافظ حریم قلم است قدردانی شد و همچنین وی در آذرماه سال جاری جایزه نخست جشنواره فرهنگی گلاویژ کردستان عراق را از آن خود کرد است. در ادامه گفتگویی کوتاه از آقای درویشیان با chn را می خوانید:

 

 
 
 

آقای درویشیان شما در خیلی از روایت‌های داستانی‌تان زندگی و فضاهای روستایی اهمیت داشته و به خوبی به این موضوع پرداختید؛ اگر موافق باشید مصاحبه را با این موضوع که چرا این نوع ادبیات را انتخاب کردید، شروع کنیم ؟

 
من  در خانواده ای که منشأ روستایی داشتند متولد شدم. پدرم و عمو ‌هایم روستایی بودند. بعد از دانشسرای مقدماتی در کرمانشاه طبق تعهدی که داده بودم ناچار 5 سال در روستاهای غرب کرمانشاه معلم شدم. آشنایی من با بچه ‌های آن دیار برایم معلوم شد که فقر وحشتناکی برا آن جامعه حکم فرماست. پس زندگی آن بچه ها را تصویر کردم تا مردم ایران و حتی مردم جهان بدانند که در گوشه ‌ای از این دنیا چه کسانی با چه مشکلاتی زندگی می کنند و این به هر حال روش کار من برای آثار بعدی ‌ام شد.
 
وضعیت رمان همیشه مادر (که درباره زندگی خانواده شایگان شام اسبی است) در حال حاضر چطور است ؟اصلا برای دریافت مجوز دوباره به ارشاد فرستاده شده است ؟
 
در مورد این رمان  الان نمی توانم صحبت کنم
شما در برخی از مصاحبه‌هایتان گفته‌اید که کار داستان‌نویسی برای کودکان اهمیت ویژه برایتان داشته است؛ با توجه به این موضوع که کارهای کودک شما بعد از انقلاب مجوز چاپ نگرفته‌اند، آیا در طول این سال‌ها دوباره به نوشتن برای کودکان فکر کرده‌اید ؟
 
نشر چشمه برای چاپ یک مجموعه داستان کودکان به نام «قصه ‌های آن سال ‌ها» مجوز گرفت و این مجموعه داستان به چاپ رسیده است.
 
با توجه به اشراف و علاقه‌تان به داستان‌های ادبیات عامه و افسانه‌ها آیا هنوز دوست دارید روی این موضوع کار کنید؟ یا در این ارتباط کار خاصی در دستتان است؟
 
بله من به افسانه ‌های مردم علاقه مندم و سعی می کنم تا جایی که می توانم این افسانه ها را جمع آوری کنم. « فرهنگ افسانه های مردم ایران» هم پروژه ‌ای بود که پس از آزاد شدن از زندان و دیدار با رضا خندان (مهابادی) به او پیشنهاد دادم و تا به حال 19 جلد آن چاپ شده ولی برای جلد بیستم دیگر مریض شدم و حالا داریم روی آن کار می کنیم.
 
آقای درویشیان به عنوان آخرین سوال، این روزها مشغول به چه کاری هستید؟ کتاب جدیدی در دست انتشار یا نوشتن دارید؟
 
بله، کار دیگری هم با رضا خندان در دست داریم و آن «داستان های محبوب من» است. مجموعه دیگری هم داریم که مدت ‌هاست به نشر چشمه سپرده ایم به نام «دانه و پیمانه» که مجوز گرفته و زیر چاپ است.
 
گفتگو از نیلوفر امرایی
عکس ‌ها از امیر جدیدی