شادکامی یا ناشادکامی شخصی ما، شرایط پیرامون ما در قبال آنچه که می‌نویسیم، دارای اهمیت بسیار است. قبلا گفتم کسی در لحظه‌ای که می‌نویسد، به طور معجزه آسایی نا‌چار به نادیده انگاشتن شرایط حاکم بر زندگی خود می‌شود. قطعا چنین است اما شاد یا ناشاد بودن، هرکدام ما را به طریقی به نوشتن وا می‌دارد. وقتی شادیم، تخیل ما نیرومند‌تر است. وقتی ناشادیم، آن‌گاه حافظه ما سرزنده‌تر فعالیت می‌کند. رنج، تخیل را ضعیف و تنبل می‌کند. فعالیت می‌کند، اما با بی‌میلی و سستی. همچون حرکت کند بیماران؛ با خستگی و احتیاطِ عضو دردمند و تب زده. برایمان بر گرفتن نگاه از زندگیمان و از روحمان، از تشنگی و از بی‌قراری‌ای که ما را در برمی گیرد سخت است. در چیزهایی که می‌نویسیم، به طور مداوم خاطرات گذشته‌مان سر بر می‌آورد. صدای خودِ ما مدام طنین می‌اندازد و موفق نمی‌شویم به سکوت وادارش کنیم. 


ناتالیا گینزبورگ/فضیلت‌های ناچیز/مترجم: محسن ابراهیم/نشر هرمس
عکس: نمایی از فیلم ساعت‌ها