سیاست تـَوّاب‌سازی در زندان‌های دهه شصت جمهوری اسلامی ایران اجرا می‌شد و زندانیان سیاسی توسط بازجویان و مدیران زندان‌ها، تـَوّاب می‌شدند. به جز توبه مذهبی، تواب‌سازی شامل وادار زندانی به نفی گذشته‌اش و حتی انجام اعمالی علیه هم‌رزمانش می‌شد. مثلاً گاه توابین باید در شکنجه یا اعدام هم‌کیشان سابق‌شان شرکت می‌کردند. این عمل فراتر فرایند هویت‌زدایی و فرهنگ‌زدایی (شستشوی مغزی) می‌رفت. گرفتن اقرار تلویزیونی نیز از توابین بسیار رواج داشت.







پروژه تـَوّاب‌سازی اینبار پا را از حوزه مخالفین و دگراندیشان فراتر گذاشته و بارديگر وارد محفل هنرمندان شده است. 

اکیداً توصیه میشود جهت خنثی نمودن اهداف شوم جمهوری اسلامی از توهین و فحاشی به چنین افرادی (تواب ها) خودداری نمایید، چرا که آنها صرفاً قربانی یک حکومت دیکتاتوری مذهبی‌ هستند! آنها را ملامت نکنید، مدتی‌ آنها را تنها بگذارید تا … بسياری از آنها حتی پس از خروج از كشور با وجود آنكه خود را مخالف سر سخت جمهوری اسلامی نشان ميدهند اما به هيچ وجه قابل اعتماد نيستند!

امیرحسین مقصودلو معروف به “امیر تتلو” خواننده‌ ایرانی سال گذشته روز سه‌شنبه ۱۲ آذر ١٣٩٢ توسط پلیس امنیت اخلاقی بازداشت شد. خبرگزاری ایسنا ضمن اعلام این خبر از سوی رئیس پلیس امنیت اخلاقی ناجا گفت که این خواننده پس از دستگیری در اختیار مقامات قضایی قرار گرفته بود …

سیاست تـَوّاب‌سازی در زندان‌های دهه شصت جمهوری اسلامی ایران اجرا می‌شد و زندانیان سیاسی توسط بازجویان و مدیران زندان‌ها، تـَوّاب می‌شدند. به جز توبه مذهبی، تواب‌سازی شامل وادار زندانی به نفی گذشته‌اش و حتی انجام اعمالی علیه هم‌رزمانش می‌شد. مثلاً گاه توابین باید در شکنجه یا اعدام هم‌کیشان سابق‌شان شرکت می‌کردند. این عمل فراتر فرایند هویت‌زدایی و فرهنگ‌زدایی (شستشوی مغزی) می‌رفت. گرفتن اقرار تلویزیونی نیز از توابین بسیار رواج داشت.

از شکنجه برای تواب‌سازی استفاده می‌شد و تواب‌ها پس از شکنجه باید مصاحبه‌ای جهت ابراز پشیمانی و ندامت از کارهای گذشته خود می‌کردند و اسلام می‌آوردند. توابین پس از آن فعالانه به امر سرکوب سایر زندانیان سیاسی و همکاری با زندان می‌پرداختند مانند شرکت در جوخه اعدام و تیرخلاص زدن، جاسوسی و گزارش دادن از اعمال زندانیان دیگر (هم مخفیانه و هم علنی -که تاثیر بدتری بر روحیه دیگران داشت)، انتشار نشریه در زندان، گشت خیابانی رفتن همراه پاسدارها برای شکار مبارزان بیرون زندان. این امر موجب افزایش فضای رعب و وحشت در زندان، شکستن فضای مبارزاتی در زندان و بی‌اعتمادی زندانیها به یکدیگر نیز می‌شد.

بر اساس تحقیقات یرواند آبراهامیان، «بیش‌تر بازجویان از میان طلّاب و روحانیون جوان که در حوزه‌ها تعلیم اسلامی دیده و یا هنوز می‌دیدند انتخاب می‌شدند.»

در این دوره اسدالله لاجوردی (۱۳۱۴ – ۱۳۷۷) که دادستان انقلاب و رئیس زندان اوین بود، در اشاره به همین سیاست، زندان‌های جمهوری اسلامی را «دانشگاه‌های انسان‌سازی» نامید.