نظم
محشر تر از این نمی شود .
مرده ی خود را با خیال راحت
به اداره ی اموات بسپارید ،
مرده شور هم که نباشد
مرده ها خودشان
نوبت را رعایت می کنند .
در سایه درخت های غسالخانه
فاصله ای سپید خواهید داشت .
آنرا می توانید با یک سیگار و
همهمه ی گنجشکها پر کنید
اما جیک جیک شادمانه ی آنها را
جدی نگیرید .
گنجشکها فقط یک نت بلدند
آنرا هم برای دل خودشان می خوانند
رفتار غریب آنها
هیچ ربطی به مرده ی شما ندارد
از نگاه پی در پی
به ساعت خود بپرهیزید .
دایره ی تدفین
کار امروزش را هرگز
به فردا نمی افکند .
حواس پرتی مرحوم
و دست پاچگی بازماندگان را
به حساب گورستان نگذارید ،
تقصیر باجه ی تحویل نیست ،
اگر موبایل مرده شما
در جیب بارانی اش هنوز
زنگ می زند .
ترازوی مرگ از دم
فقط بیست و یک گرم
از وزن مسافران ابدی می کاهد
شما اما
شانه هایتان را
برای سبک ترین بار دنیا
آماده کنید .
فوریت خاک
در هیچ مرحله ای
تاخیر پذیر نیست .
به تکبیر هفتم نرسیده
آمبولانس در گشوده ای
انتظارتان را می کشد
انگار آمده است مسافرتان را
به فرودگاه برساند .
مرده ی خود را
با آدرس جدیدش
به او بسپارید
و یقین داشته باشید
خونسردی راننده
به هیچ وجه مسری نیست .
کنار خاک که نشستید
سبکی ی مرطوب آنرا
در دستهای ولرم خود بیازمائید
و ترسی از آن به دل راه ندهید .
اصلن خاک ار
دیوار فرو افتاده ای فرض کنید
که مردگان ما آنسویش
در قاب های تمام قد
انتظارمان رو می کشند .
فراموشی تدریجی نیز
از خواص بی شمار خاک است
حالا با خیال تخت
به خانه باز گردید
و یادتان باشد
خاکسپرده ی شما
هیچ عکسی از آخرت خویش
برایتان پست نخواهد کرد .
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.