درباره اینکه چرا به فروغ میگفتند فاحشه؟ در آن زمان هر کس به هر بهانه ای به فروغ حمله و هتاکی می کرد. هتاکان نه فقط در میان مردم عادی جامعه، که اتفاقا بخشی از روشنفکران آن سالها بودند که ظهور زن مطرح شده ی دوران، داشت خفه شان میکرد. جلال آلاحمد مریدانی داشت که کسب و کار دائم شان تمسخر، توهین و هتاکی به فروغ بود. خودِ جلال آلاحمد هم تا قبل از انتشار کتاب “تولدی دیگر”میانه ی خوبی با فروغ نداشت. شعر فروغ به نظرش پایین تنهای میآمد و آدم حسابش نمیکرد. فروغ فرخزاد، بی پرده، جسور، متجدد و موفق بود؛ شعر میگفت و از عصیان و رسوایی و تَناش مینوشت… به نقشهای رسمی تن نداده بود. به خودش می رسید، کمی هم بد دهن بود و نه تنها ماتیک میزد، که عرق هم میخورد و این یعنی او همهی اِلمانهای لازم را دارا بود برای آن که کفر آقایان را دربیاورد و دیوانهشان کند، و اینها همه توهینی به “کیانِ نرینگی آقایان” بود. یادمان باشد که بیشترین فاحشههای تاریخ معاصر را همین فروغ فرخزاد شنیده است.
نقل قول از “شهرنوش پارسی پور >
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.