۱- هالیوود در عصر پیش از سانسور

در دهه بیست میلادی، در حالی کمتر از یک دهه از عمر سینمای هالیوود می‌گذشت، تولید برخی فیلم های بی پروا از نظر نمایش سکس و برهنگی در سینمای آمریکا و نیز به دنبال افشای رسوایی ها و فاش شدن روابط پنهان و جنجال برانگیز برخی از ستارگان ، باعث کاهش محبوبیت هالیوود در نظر مردم آمریکا و نگرانی کلیسا و گروه های مذهبی شد.
از این رو استودیوهای هالیوود مجبور شدند برای جلب دوباره اعتماد از دست رفته مردم و پیشگیری از سانسور دولت، شخصی به نام ویلیام اچ هِیز(William H. Hays) را که فردی مذهبی و محافظه کار بود، به عنوان رئیس تولید و توزیع فیلم آمریکا انتخاب کنند.

در سال ۱۹۲۹ فردی مذهبی به نام مارتین کوئیگلی، از طرف کلیسای کاتولیک مامور شد که با همکاری تعدادی از مقامات مذهبی و هِیز، ضوابطی را برای تولید فیلم تهیه کرده و به استودیوها ابلاغ کند. این ضوابط که چندی بعد به “ضوابط هِیز” (Hays Code) مشهور شد، شامل مجموعه ای از “نبایدها و احتیاط ها” بود.
ضوابط پیشنهادی هِیز، نوعی خودسانسوری بود که به استودیوها و فیلمسازان تحمیل شد اما استودیوها با اینکه مکلف به اجرای این ضوابط بودند، آنها را رعایت نمی کردند و از زیر آن درمی رفتند.
تا این که در دوم جولای ۱۹۳۴ تحت فشار “لژیون کاتولیک نجابت”، اجرای ضوابط هِیز به صورت اجباری درآمد. بعد از آن بود که کمیته سانسور فیلم در هالیوود با دقت، به بازبینی فیلم ها پرداخت و نمایش برهنگی، فحشا، همجنس گرایی، مصرف مواد مخدر و خشونت در سینما به شدت محدود و کنترل شد.
ضوابط هِیز و سانسور اخلاقی در سینمای آمریکا تا سال ۱۹۶۸ پابرجا بود. در سال ۱۹۶۸ سیستم درجه بندی سنی فیلم ها در هالیوود، جایگزین ضوابط هِیز گردید.

۲-هالیوود و عصر رکود اقتصادی

عصر پیش از سانسور هالیوود مصادف با یکی از بدترین دوران تاریخ معاصر آمریکا یعنی عصر رکود اقتصادی و فقر است. به رغم وجود ضوابط هِیز، واقعیت های تلخ اجتماعی این دوره در فیلم های گانگستری، درام های اجتماعی و فیلم های جاده ای این دوره به ویژه در آثار ویلیام ولمن با آزادی بیشتری منعکس شده است.
حتی در فیلم موزیکال “جویندگان طلا” ساخته مروین لروی (۱۹۳۳) نیز می توان تصویر عصر رکود اقتصادی را مشاهده کرد.

فیلم جاده ای “پسرهای وحشی جاده” ساخته ولمن که با لحنی بسیار بدبینانه داستان جوانان بیکار و سرخورده ای است که در جستجوی کار سفر می کنند. این فیلم، تصویری از آمریکای در حال سقوط و ناتوانی حکومت و نهادهای فاسد آن بود.
عصر رکود اقتصادی تاثیر هولناکی بر زندگی میلیون ها آمریکایی گذاشت اما تاثیرش بیش از همه روی جوانانی بود که با هزار امید از جبهه های جنگ بازگشته بودند.
قهرمانانی فراموش شده که به طور سیستماتیک از سوی حکومت نادیده گرفته می شدند. ویلیام ولمن در “قهرمان ها برای فروش” (۱۹۳۳)، با نشان دادن صف های نان، دسته های اشرار، قاضی های بی رحم و بانکداران استثمارگر و حریص، چهره برهنه و تیره ای از آمریکای عصر رکود را به نمایش گذاشت.
“سزار کوچک”(مروین لروی ۱۹۳۱) با بازی ادوارد جی رابینسون و داگلاس فربنکس، اگرچه نخستین فیلم گانگستری آمریکایی نیست اما قطعا اولین نمونه ناطق در این ژانر است و تاثیر زیادی بر فیلم های گانگستری بعد از خود گذاشت و راه را برای ساختن آثاری چون “دشمن مردم” و “صورت زخمی” هموار کرد . ادوارد جی رابینسون در نقش ریکو بندلو، چهره آیکونیک ژانر گانگستری فراموش نشدنی است.
فیلم گانگستری دیگری که در این دوره ساخته شده و از نظر ضوابط هِیز می توانست غیراخلاقی محسوب شود، فیلم “۲ ثانیه”(۱۹۳۲) ساخته مروین لروی است و یکی از نخستین نمونه های فیلم های نوآر سینماست که بیشتر به نوآرهای دهۀ چهل شباهت دارد تا فیلم های گانگستری دهۀ سی و از این نظر نمونه منحصر به فردی است.

۳- هالیوود سانسور نشده

مائه وست، ستاره هالیوودی گفته است: “وقتی هالیوود خوب بود، خیلی خوب بود اما وقتی بد بود، خیلی بهتر بود.”

در فاصله بین ۱۹۳۰ تا ۱۹۳۴، ما با همین چهره “بد” هالیوود مواجه ایم؛ هالیوودی که سانسور نشده و جنبه های واقعی و پنهان زندگی آمریکایی را با صراحت بیشتری به نمایش می گذارد: نمایش سکس، اروتیسم، هرزگی، خشونت عریان و فقر. موضوع هایی که در فیلم های کلاسیک آمریکایی دهه های بعد تقریبا غایب است یا به ندرت دیده می شود.
به عنوان نمونه در فیلم “سه زن در یک مسابقه”(۱۹۳۲) ساخته مروین لروی (با شرکت جون بلوندل و بت دیویس)، همه عناصر تابوی سینمای هالیوود وجود دارد، از خیانت و بی وفایی زنان به همسران گرفته تا برهنگی، سوء استفاده از کودکان، الکلیسم و مصرف مواد مخدر.

جین هارلو نیز در “زن موقرمز” (جک کانوی ۱۹۳۲) در نقش زنی اغواگر و اروتیک، غافلگیرکننده ظاهر شده که می داند چگونه از زیبایی خود برای اغوای مردان و گذران زندگی استفاده کند. برهنگی، روابط نامشروع، خشونت و اروتیسم فیلم برای توقیف آن در دوره های بعد کافی بود.
همچنین ساخته شدن فیلم کمدی “سرقت جواهر” (۱۹۳۲) به کارگردانی ویلیام دیترل (با شرکت ویلیام پاول و کِی فرنسیس) با نمایش سکس، روابط نامشروع، سرقت مسلحانه، مصرف مواد مخدر و دیالوگ های اغواگرانه اش، تنها در عصر پیش از سانسور هالیوود ممکن بود. کِی فرنسیس در این فیلم، نقش زن شوهرداری را بازی می کند که عاشق یک دزد جواهر می شود.
“طرحی برای زندگی”(۱۹۳۳) ساخته ارنست لوبیچ (بر اساس سناریوی بن هکت با اقتباس از نمایشنامه نوئل کوارد، نمایشنامه نویس انگلیسی)، یکی از نخستین فیلم های هالیوودی است که در این دوره درباره مثلث عشقی ساخته شده است. این فیلم، داستان زنی به نام گیلدا(میریام هاپکینز) است که بین عشق دو مرد(گری کوپر و فردریک مارچ) گرفتار شده است.
فیلم “بچه صورت”( آلفرد ای گرین ۱۹۳۳) نیز یکی از جسورانه ترین فیلم های این دوره است. داستان دختری به نام لیلی( باربارا استانویک) که از خانه و زندگی فقیرانه اش فرار کرده و در جستجوی خوشبختی به نیویورک می رود. فیلم نسبت به زمان خودش آنقدر بی پروا و جسورانه بود که ۵ دقیقه آن حذف شد.
در فیلم “در ورودی کارکنان” (روی دل روث ۱۹۳۳)، وارن ویلیام (از بازیگران مطرح عصر صامت)، نقش صاحب زورگوی یک فروشگاه بزرگ در نیویورک را بازی می کند که از دخترانی که برایش کار می کنند سوء استفاده جنسی می کند. موضوعی که طرح آن در سینما، طبق ضوابط اخلاقی هِیز ممنوع بود.

اما یکی از جنجالی ترین فیلم های این دوره، “داستان معبد دِرِیک” ساخته استیون رابرتز (۱۹۳۳) است که بر اساس رمان پر سر و صدای “حریم” اثر ویلیام فاکنر ساخته شده. داستان دختر زیبای جنوبی به نام تمپل(با شرکت میریام هاپکینز) که به وسیله یک قاچاقچی مشروب مورد تجاوز واقع شده و به روسپی گری کشیده می شود. نیویورک نیوز، همان زمان در اعتراض به نمایش آن نوشت: “پس فایده اداره هِیز چیست اگر نمی تواند جلوی نمایش این نوع فیلم ها را بگیرد؟”
“تقوا”(ادوارد بازل ۱۹۳۲) با شرکت کارول لمباردی و پت او برایان نیز داستان دختر روسپی ای است که می خواهد از طریق ازدواج با یک راننده تاکسی نیویورکی از گذشته سیاهش فرار کند. این فیلم که بر اساس فیلمنامه ای از فرانک کاپرا ساخته شده، چرخش آمریکا از دهه بیست غراّن به عصر رکود اقتصادی دهه سی را به خوبی منعکس می کند.
در میان مجموعه فیلم های بی اف آی، چند فیلم هارِر (ترسناک) نیز دیده می شود از جمله “قتل در باغ وحش”(۱۹۳۳) ساخته ادوارد ساترلند (با بازی لیونل اتویل در نقش رئیس سادیست یک باغ وحش)، که یکی از نخستین فیلم های ژانر وحشتناک هالیوود در ابتدای عصر سینمای ناطق است. ساخت و نمایش صحنه های وحشتناک این فیلم هرگز در عصر بعد از سانسور قابل تصور نبود.