دانلود کتاب آیه‌های شیطانی

دانلود کتاب آیه‌های شیطانی

دانلود کتاب آیه‌های شیطانی

آیه‌های شیطانی
سلمان رشدی

ترجمۀ روشنک ایرانی

اسکن مجدد توسط باشگاه ادبیات

در تماسی که با آقای خلیل رستمخانی -شوهر زنده یاد روشنک داریوش- گرفته شد، ایشان تصریح کردند که این کتاب توسط همسرشان ترجمه نشده و نوشته‌های ویکیپدیا و اطلاعیه امروز کانون صحیح نیست. از این رو اقدام به تصحیح روی جلد کردیم. تا زمانی که شخص مترجم و ناشر آن نخواهند هویت اصلی مترجم را فاش کنند، به همان روشنک ایرانی بسنده کردن نیکوست.

داستان کتاب

رمان در قالب رئالیسم جادویی نوشته شده و روایت اصلی داستان آمیخته با رشته‌ای از جستارهای فرعی است که در قالب رؤیاهای یکی از شخصیت‌های اصلی داستان بازگو می‌شود. روایت اصلی، همچون دیگر داستان‌های رشدی، شامل ترک وطن کردگان هندی در انگلستان امروز می‌شود. هواپیمایی از هند که توسط گروهی از سیکها ربوده شده، بر فراز انگلیس منفجر و تمام سرنشینان آن به جز دو هنرپیشهٔ هندی مسلمان که قهرمان‌های اصلی داستان می‌باشند کشته می‌شوند. نفر نخست جبرئیل فرشته نام دارد، هنرپیشهٔ سرشناس بالیوود که نقش تخصصیش بازی در نقش خدایان هندوست و دیگری صلاح‌الدین چمچان فرزند یک بازرگان که ملیت هندی خویش را کنار گذارده و به‌عنوان دوبلور در انگلیس فعالیت می‌کند. به‌دنبال این انفجار هر دو داخل کانال آبی سقوط کرده و به‌طرز جادویی نجات می‌یابند. در یک استحالهٔ معجزه‌آسا، جبرئیل فرشته واقعاً هویت جبرئیل (برترین فرشته مقرب در ادیان ابراهیمی که او را رابط میان خداوند و پیامبران می‌دانند) را می‌گیرد و چمچا نیز هویت یک روح پلید.

پس از یافته‌شدن در ساحل، چمچا توسط پلیس به ظن مهاجر غیرقانونی بودن دستگیر می‌شود، درحالیکه جبرئیل بی‌تفاوت جریان را نظاره می‌کند.

دو قهرمان برای بازیابی زندگی خود تلاش می‌کنند. جبرئیل در جستجوی عشق گمشدهٔ خویش، کوهنوردی با نام الی کن را می‌یابد، ولی بیماری روانی او بر پیوندشان سایه می‌افکند. صلاح‌الدین نیز که به‌گونه‌ای معجزه‌آسا ساختار انسانی خویش را بازیافته، به‌دنبال کینه‌جویی از جبرئیل برای واگذاشتن او پس از واقعهٔ سقوط از هواپیمای ربوده‌شده‌است. او این اندیشه را با افروختن آتش حسد در جبرئیل و نابودسازی رابطه‌اش با الی عملی می‌سازد. در تنگنای دیگری در داستان، جبرئیل بر آنچه صلاح‌الدین انجام داده آگاه می‌شود، ولی او را می‌بخشد و حتی جانش را نجات می‌دهد.

هر دوِی آن‌ها به هند بازمی‌گردند. جبرئیل که هنوز از بیماریش رنج می‌برد در یک طغیان حسادتی دیگر الی را به قتل می‌رساند و سپس خودکشی می‌کند. صلاح‌الدین نیز که نه‌تنها مورد بخشایش جبرئیل قرارگرفته، بلکه با پدر و نیز هویت هندی فراموش شده‌اش به آشتی رسیده، برآن می‌شود که در هند باقی بماند.

بخش‌های روایی رؤیاها

یک رشته از حکایات رؤیا روایی نیمه-جادویی پرداخته‌شده در ذهن بیمار جبرئیل فرشته در درون داستان جای گرفته و با جزئیات مرتبط فراوان و نیز مایه‌های متعارفی از وحی الهی، ایمان و تعصبات مذهبی و همچنین تشکیکات به‌هم پیوند خورده‌است.

یکی از این حکایات فرعی شامل بیشترین عناصری‌است که برای مسلمانان توهین‌آمیز تلقی گردیده‌است. این حکایت شامل بازگویی دگرگون شدهٔ زندگی محمد (در رمان با نام «محوند» یا «پیامبر») در شهر مکه (در رمان با نام «جاهلیه») است. در میان این حکایت، بخش آیات شیطانی روایت می‌شود که در آن پیامبر ابتدا خبر از وحی آیاتی در پشتیبانی از بت‌های شرک‌آلود دیرینه می‌دهد ولی بعد آن را لغزشی برخاسته از القائات شیطانی عنوان می‌دارد. دو شخصیت نیز در حکایت معرفی می‌گردند که به مخالفت با «پیامبر» می‌پردازند: یکی زن کاهن بی‌دین شیطان‌صفتی با نام «هند» است و دیگری شاعری‌است بذله‌گو، گمان‌مند و هتاک با نام «بال». وقتی پیامبر پیروزمندانه به شهر بازمی‌گردد، بال خودرا در یک روسپی‌خانهٔ زیرزمینی که در آن روسپی‌ها نام همسران پیامبر را بر خویش نهاده‌اند، پنهان می‌سازد. همچنین یکی از صحابه پیامبر در تشکیک صحت گفتار او، مدعی می‌شود که پیامبر در بخش‌هایی از قرآن در حین وحی زیرکانه دستکاری کرده‌است.

بخش دوم داستان عایشه، رعیت هندی را به تصویر می‌کشد که مدعی می‌شود از جبرئیل (فرشتهٔ مقرب) بدو وحی می‌شود. او همهٔ عوام روستایش را اغفال می‌کند تا با پای پیاده آهنگ سفری از برای زیارت به‌سوی مکه کنند، با این ادعا که می‌توانند پیاده از دریای عربی بگذرند. این زیارت هنگامی‌که باورمندان همه پا به دریا گذارده و ناپدید می‌شوند به پایانی مصیبت‌بار می‌انجامد. دراین‌میان شاهدان واقعه، شرح‌های ضدونقیضی از غرق شدن یا گذر معجزه‌وار این افراد از آب ارائه می‌دهند.

بخش سوم رؤیا یک رهبر مذهبی متحجر تبعیدی، با نام «امام» را در اواخر قرن بیستم به تصویر می‌کشد. این شخصیت کنایه‌ای شفاف به زندگی روح‌الله خمینی در زمان تبعیدش در پاریس دارد ولی همچنین با دست‌مایه‌های اصلی راوی بازگشت‌کننده به شخصیت پیامبر در ارتباط است.

باید در دفاع از آزادی بی حد بیان در جهان جنگید

دفاع پرشور سلمان رشدی از آزادی بیان

سلمان رشدی در یک سخنرانی پرشور درباره آزادی بیان گفت: «بدون آزادی بیان اصولاً حقوق مدنی دیگر هم وجود نخواهد داشت. محدود کردن آزادی بیان فقط به خاطر سانسور نیست. محدودیت آزادی بیان به معنای تهاجم به طبیعت و ذات بشر است. انسان موجودی ست متکلم و به وجود آمده که سرگذشتش را بیان کند. همان‌گونه که نویسندگان و اندیشمندان در قرن هجدهم میلادی از آزادی بیان در برابر ارباب کلیسا دفاع کردند، نویسندگان، ناشران و شهروندان امروزه می بایست آزادی بیان را در برابر تهاجم رهبران مذهبی پاس بدارند.» سلمان رشدی در ادامه سخنانش گفت: «در غرب هم به آزادی بیان تعرض می شود. یکی از این تعرضات به شکل فرصت طلبی سیاسی بروز می‌کند. برای مثال در ایالات متحده آمریکا این بحث درگرفته که روی جلد کتاب ها به خوانندگان هشدار داده شود که محتوای کتاب ممکن است آن‌ها را آزرده کند.» رشدی سپس این ادعا را به میان آورد که برخی از چپ های رادیکال در اروپا با اسلام گرایان هم‌سو و هم آوا هستند. او گفت: «هر آینه که یک ایدئولوژی به مذهب تکیه کند، در پوشش آزادی مذاهب از ضدیت آن مذهب با زنان، یهودیان و دگراندیشان سخنی گفته نمی شود.» به گفته سلمان رشدی آن گروه از اندیشمندان غربی که ادعا می کنند آزادی بیان یک امر فرهنگی ست، بیشتر از دیگران به آن لطمه می زنند. آن‌ها  باید توجه داشته باشند که آزادی بیان یک امر جهانی ست. سلمان رشدی آن‌گاه به وظیفه هنر و ادبیات اشاره کرد: «وظیفه هنر و ادبیات این نیست که فقط به بازآفرینی واقعیت ها اکتفا کند. هنر و ادبیات نهاد خانواده، ساختارهای سیاسی و مقدسات مذهبی را به چالش می کشد. به همین دلیل هم حاکمان مستبد نویسندگان را تحت تعقیب قرار می دهند.» رشدی سپس به «اووید» شاعر رومی اشاره کرد که آگوستوس امپراتور او را به خاطر اشعارش به شهر «تومی» (کنستانتا) در کنار دریای سیاه تبعید کرد و در همان جا هم درگذشت. نویسنده تکفیر شده «آیه های شیطانی» گفت: «ممکن است نویسندگان تحت پیگرد مانند اووید در تبعید بمیرند، اما آثار آن ها باقی می ماند. ادبیات مانند تابلویی ست از واقعیت ها.»