باب دیلَن (به انگلیسی: Bob Dylan) (با نام کامل رابرت آلن زیمرمن Robert Allen Zimmerman زاده ۲۴ مه ۱۹۴۱ در دولوث، مینهسوتا)، خواننده، آهنگساز، شاعر، و نویسندهٔ آمریکایی و برنده جایزه نوبل ادبیات در سال ۲۰۱۶است. وی که در سبک موسیقی بومی آمریکا به فعالیت میپرداخت، در دههٔ ۱۹۶۰ میلادی به سبک راک روی آورد و اشعار عاشقانهٔ راک اند رول روز را با اشعار ادبی و روشنفکرانهٔ کلاسیک در هم آمیخت. دیلن در پدیدار شدن سبکی در موسیقی به نام راک بومی (Folk Rock) در اواسط دههٔ شصت بسیار تأثیرگذار بود و به شکسپیر همنسلان خود شهرت یافت. بعضی از کارهای دیلن به عنوان سرود جنبشهای اجتماعیِ دههٔ ۶۰ مطرح شدهاست. دیلن در پنج دهه اخیر در موسیقی آمریکا به عنوان یک پدیده مطرح بوده و یکی از تأثیرگذارترین چهرهها در موسیقی معاصر آمریکا به حساب میآید.
باب دیلن سال ۲۰۱۶ جایزه نوبل ادبیات را به خاطر آفرینش بیانی تازه در ترانهسرایی آمریکا دریافت کرد که موجی از واکنشهای مثبت و منفی را دربرداشت.
زندگی
رابرت آلن زیمرمن در ۲۴ مه ۱۹۴۱ در بیمارستان سنتماری شهر دلوث، مینهسوتا به دنیا آمد. وی به خانواده یهودی از طبقه متوسط جامعه تعلق داشت. در سال ۱۹۴۷ به علت آن که پدر شغلش را از دست داد، به هیبینگ، مینهسوتا نقل مکان کردند. در دهه ۱۹۵۰ باب، مثل بسیاری از کودکان و نوجوانان آمریکایی از طریق وسیله ارتباطی جدیدی که رادیو ترانزیستوری نام داشت، عاشق موسیقی شد. او در نوجوانی زادگاه خود را ترک کرد و برای اینکه دیگر با گذشتهاش ارتباطی نداشتهباشد, نام خود را نیز تغییر داد. معروف است که او نام هنری خود را از نام شاعر اهل ولز بریتانیا، دیلن تامس گرفتهاست.
باب دیلن یکی از تأثیرگذارترین چهرهها در موسیقی معاصر آمریکا بودهاست. ترانه معروف او «چون یک خانهبهدوش» توسط مجله رولینگ استون به عنوان برترین ترانه تمام زمانها انتخاب شد.
برخی از ترانههای او توسط بسیاری از خوانندگان مشهور بازخوانی شدهاست که از جمله آنها میتوان به «کوبیدن بر در بهشت» که توسط گروه گانز ان روزز اجرا شد و «در مسیر برج دیدهبانی» که توسط جیمی هندریکس اجرا شد، اشاره کرد. مارتین اسکورسیزی فیلم مستند «راهی به خانه نیست» را در مورد باب دیلن ساختهاست. همچنین فیلم «من آنجا نیستم» ساخته تاد هینز برگرفته از زندگی این هنرمند است.
او به خاطر ترانههای نغز و پرمفهومش بارها نامزد دریافت جایزه نوبل ادبیات شده که در نهایت سال ۲۰۱۶ این جایزه را کسب نمودهاست. دیلن یک گیاهخوار نیز هست.
اعتراض و آن روی سکه
در می ۱۹۶۳، وجههٔ سیاسی دیلن با حضور و تمرین در اد سولیوان شو افزایش یافت، دیلن توسط «رئیس برنامههای تمرینی» سیبیاس متوجه شده بود که آهنگی که برنامه داشت اجرایش کند، حرفهای پارانوئید جان بریچ، بهطور بالقوه برای بنیاد جان بریچ توهینآمیز است. دیلن نیز به دلیل تن ندادن به سانسور از اجرای این آهنگ صرفنظر کرد. تا این زمان، دیلن و جوآن بائز هر دور از اعضای برجسته جنبش حقوق مدنی بودند و با یکدیگر در راهپیمائی در واشینگتن در ۲۸ اوت ۱۹۶۳ خوانده بودند. آلبوم سوم دیلن، زمانه در تغییر است، بازگوکنندهٔ وجه سیاسی و بدبینانه دیلن بود. آهنگها غالباً به موضوعات روز و داستانهای دنیای واقعی اختصاص داشت، «تنها بازیچهای در دست آنها» به قتل فعال حقوق مدنی مدگار اورز؛ و آهنگ برشتی مرگ ملالتبار هتی کرول به مرگ کارگر سیاهپوست میخانه هتی کرول توسط ویلیام زاتزینگر سفیدپوست و معروف اشاره میکرد. در معنایی عامتر آهنگهای شعر هولیس براون و نورث کانتری بلوز به باروری ناامیدکننده جوامع کشاورزی و کارگری اشاره میکرد. اینگونه تمهای سیاسی در این آلبوم با دو آهنگ عاشقانه به نامهای «چکمههای چرمی اسپانیایی» و «از آن صبحهای پشیمانی» همراه بود.
باب دیلن و جُون بایز در حال اجرای ترانهای در راهپیمایی به سوی واشینگتن برای کار و آزادی به تاریخ ۲۸ اوت ۱۹۶۳ میلادی.
در پایان سال ۱۹۶۳ دیلن احساس میکرد که توسط جریانهای ملی فرهنگی و اعتراضی احاطه شدهاست. این احساس زمانی خودش را بهطور عمومی نشان داد که بلافاصله بعد از قتل جان اف. کندی، جایزه تام پین را از کمیته آزادیهای مدنیِ ضروری و ملی دریافت کرد، دیلن از خود بیخود شده بلافاصله نقش کمیته را زیر سؤال برد و اعضای آن را پیر و طاس خواند و ادعا کرد ردی از خودش (و همه) در قتل کندی توسط لی هاروی اسوالد میبیند.
آلبوم روی دیگر باب دیلن در یک بعد از ظهر ماه ژوئن در ۱۹۶۴ ضبط شد و حال و هوای سبک تری نسبت به آلبوم قبلی داشت. وجه سوررئال و فکاهی دیلن دوباره در آهنگهای «آزاد خواهم بود شماره ۱۰” و “کابوس دیوانه موتور» ظاهر شده بود. حادثه اسپانیایی هارلم و به رامُنا آهنگهایی رمانتیک بودند، درحالی که دلتنگیهای زاغ سیاه و باورت نمیکنم (اون جوری رفتار میکنه انگار همو اصلاً ندیدیم) نوید چیرگی راکاندرول بر موسیقی دیلن را میدادند. اونی که میخواهی من نیستم عزیز، که ظاهراً دربارهٔ پشتپا زدن به عشق است، به عنوان پشتپازدن دیلن به اعتبار و اعتمادی است که بدست آورده بود. جهتگیری جدید او در دو آهنگ طولانی نمایان شد: آهنگ امپرسیونیستی زنگهای آزادی که المانهای تفسیر اجتماعیاش را علیه چشمانداز استعارهای متراکمی، که بعدها توسط آلن گینزبرگ صورتبندی شد قرار میداد و بهسان زنجیرهای تصاویر براق و روزگار گذشته من که به سادگی و جدیت آهنگهای موضوعی گذشته خودش حمله میکرد و به نظر میرسید که پیشبینیای بود برای واکنش شدید او به مواجههاش با شهرت قبلیاش و مسیر تازهای که در پیش گرفته بود.
در نیمه دوم سال ۱۹۶۴ و سال ۱۹۶۵ ظاهر دیلن و سبک موسیقیاش به سرعت تغییر کرد، همانطور که از آهنگهایی پیشرو با مضامین معاصر و مایههای بومی به سمت فولک-راک موسیقی پاپ رفت. جینهای ژولیده و تیشرتهای کهنهای که میپوشید با لباسهای خیابان کارنابی، عینک آفتابیهای روز یا شب و «چکمههای بیتلزی» نوکدار عوض شد. یک گزارشگر لندنی نوشت: «موهایی با لبههای شانهخورده. یک تیشرت با طرحهای شلوغ که نورش از لامپهای نئونی میدان لستر هم بیشتر است. او شبیه یک طوطی سوءتغذیهگرفته شده.» دیلن همچنین بهطور فزاینده و عجیبی در مصاحبههایش مشاجره میکرد. در شوی تلویزیونی لس کرین ظاهر شد و دربارهٔ فیلمی که قرار بود در آن بازی کند مورد سؤال قرار گرفت و به کرین گفت که احتمالاً یک فیلم کابویی ترسناک باشد. وقتی از او پرسیدند که آیا قرار است نقش کابوی را بازی کند در جواب گفت: «نه، من نقش مادرم را بازی میکنم.»
آثار
او در سال ۱۹۸۲ به تالار مشاهیر ترانهسرایان و در سال ۱۹۸۸ به تالار مشاهیر راک اند رول راه یافت. برخی آلبومها و تکترانههای او نظیر بزرگراه ۶۱ دیدار دوباره، بلوند بر بلوند، آقای تمبورین من، چون یک خانهبهدوش و دمیدن در باد در تالار مشاهیر گرمی قرار گرفتهاند. در سال ۲۰۰۸ دیلن جایزه ویژه پولیتزر را برای «تأثیر ژرفی که با آفرینش اشعاری با قدرت شاعرانه فوقالعاده بر موسیقی عامهپسند و فرهنگ آمریکا گذاشت» به دست آورد.
مهارت کلامی، شوخطبعی، تفسیر شرایط اجتماعی، کاربرد ماهرانه قافیه و استعاره از ویژگیهای بارز اشعار دیلن است. او نه تنها بر موسیقیدانان بلکه بر نویسندگانی نظیر آلن گینزبرگ و جویس کرول اوتس نیز تأثیر عمیقی گذاشتهاست.
آهنگ کوبیدن بر در بهشت از کارهای غمناک و زیبای باب دیلن است، شرححال فردی نظامی که از عنوان و وظیفهاش که کشتار است خسته شدهاست. بعد از انتشار این آهنگ توسط باب دیلن خوانندههای متعددی از جمله گروه گانز ان رزز، این آهنگ را بازخوانی کردهاند.∗
هنرهای دیگر
باب دیلن طراح و نقاش نیز هست. کتاب «طرحهای توخالی» (Drawn Blank) دیلن را رندوم هاوس در سال ۱۹۹۴ منتشر کرد و در سال ۲۰۰۷ برخی از آثارش در نمایشگاهی در آلمان در کنار آثار نقاشان بزرگ اروپا از جمله پیکاسو به نمایش درآمد.
جایزه نوبل
او به تماسهای مکرر مسئولان جوایز نوبل پاسخ نداده و مسئولان نوبل میگویند که تلاش خود را برای پیدا کردن باب دیلن، خواننده و ترانهسرای آمریکایی که امسال برنده نوبل ادبیات شده متوقف کردهاند. اعطای جایزه نوبل ادبیات به باب دیلن تعجب بسیاری را برانگیخت. اما از آن زمان باب دیلن هیچ واکنشی از خود نشان ندادهاست. بلافاصله پس از آنکه نام این خواننده-آهنگساز ۷۵ ساله به عنوان برنده نوبل اعلام شد، او در لاس وگاس به روی صحنه رفت اما هیچ اشارهای به این جایزه نکرد.
در ۲۱ اکتبر ۲۰۱۶ تنها اشاره جزیی که به عنوان «برنده جایزه نوبل ادبی» در یک مقاله مربوط به نقد کتابش در وبسایت رسمی باب دیلن وجود داشت به توصیه او از وبسایتش پاک شد تا هیچ اشارهای به این جایزه در وبسایت او نباشد.
در ۲۵ اکتبر ۲۰۱۶ آکادمی ویژه نوبل در سوئد بار دیگر اعلام کرد که هنوز هم موفق به تماس با ترانهسرای نامدار نشدهاست. دبیرخانه نوبل گفت که تاکنون به هیچ ایمیلی جواب داده نشده و در تلفن پیام «این شماره دیگر معتبر نیست» شنیده میشود.
در ۲۷ اکتبر ۲۰۱۶ روزنامه «نیویورک تایمز» در مقالهای بیتفاوتی مطلق باب دیلن نسبت به جایزه ادبی نوبل را «برخوردی سارتری» ارزیابی کردهاست. ژان پل سارتر، نویسنده نامدار فرانسوی، در سال ۱۹۶۴ جایزه ادبی نوبل را رد کرد. فیلسوف نامدار در اطلاعیهای توضیح داد نمیتواند بزرگترین جایزه عالم ادبیات را قبول کند، زیرا عقیده دارد که یک نویسنده نباید تحتتأثیر نهادهای فرهنگی و سیاسی قرار گیرد. به گفته نویسنده «نیویورک تایمز»، باب دیلن حتی یک قدم از فیلسوف اگزیستانسیالیست فراتر گذاشته، زیرا نه تنها جایزه را رد کرده، بلکه عملاً آن را نادیده گرفته و اینگونه آن را مطلقاً بیاهمیت تلقی کردهاست. نویسنده نیویورک تایمز تأکید میکند که شاید باب دیلن از معنای و بار فلسفی اقدام خود بیخبر باشد، اما این از اهمیت «واکنش» او نمیکاهد.
در ۲۸ اکتبر ۲۰۱۶ باب دیلن بالاخره بعد از چندین روز سکوت، اعلام کرد جایزه نوبل ادبیات را میپذیرد و برای دریافت آن شخصاً به اروپا سفر خواهد کرد. او گفت خبر اهدای جایزه نوبل ادبیات به او، زبانش را بند آورده بودهاست.
در ۱۶ نوامبر ۲۰۱۶ آکادمی سوئد اعلام کرده که باب دیلن ماه آینده شخصاً برای گرفتن جایزه نوبل به استکهلم نخواهد رفت. این آکادمی گفت که دیلن، برنده نوبل ادبیات امسال در «نامهای شخصی» اعلام کرده به علت «تعهدات از پیش تعیین شده» برایش مقدور نیست که در مراسم اهدای جایزه حضور یابد.
در روز ۱۰ دسامبر ۲۰۱۶ آزیتا راجی سفیر آمریکا در سوئد متن سخنرانی و پیام تشکری را که باب دیلن نوشته بود در غیاب وی در جریان مراسم اعطای جایزه نوبل قرائت کرد.
جستارهای وابسته
چون یک خانهبهدوش
تام پتی اند د هارتبریکرز
ترَولینگ ویلبریز
زمانه در تغییر است
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.