خمینی جاکش در حال نوازش سینه یک عروسک جنسی

تصویر خمینی روی جلد ماهنامه فرانسوی هاراکیری، در زمان حضور خمینی در نوفل لوشاتو

 

ماهنامه هاراکیری در ژانویه سال ۱۹۷۹، یعنی زمانی که هنوز خمینی در نوفل لوشاتو بود، تصویر او را در حال نوازش سینه یک عروسک بادی روی جلد خود با این تیتر منتشر کند: «زندگی جنسی آیت‌الله».

خمینی کثیف انجام عمل جنسی را با کودکان نابالغ، حتی با کودک شیرخواره، مجاز می داند: تحریرالوسیله خمینی، کتاب نکاح، مسأله ۱۲؛

مسأله ی ۱۲ از کتاب نکاح «تحریرالوسیله» ی روح الله خمینی:  كسيكه زوجه اى كمتر از نه سال دارد، وطى او براى وى جايز نيست چه اينكه زوجه دائمى باشد، و چه منقطع، و اما ساير كام گيريها از قبيل لمس بشهوت و آغوش گرفتن و تفخيذ(4) اشكال ندارد هر چند شيرخواره باشد…

محمد رسول‌اف

محمد رسول‌اف، کارگردان سینما پس از عمل جراحی به مرخصی درمانی رفته است.

گفته شده است که آقای رسول‌اف به دلیل عمل جراحی با سپردن وثیقه به مرخصی رفته است. به گفته منبعی آگاه حکم او در مدت مرخصی درمانی‌اش متوقف شده است.

او در تیر ۱۴۰۱ به دلیل امضای بیانیه سینماگران در اعتراض‌ به فروپاشی ساختمان متروپل دستگیر شد.

محمد رسول‌اف از سینماگران مطرح و بین‌المللی و از اعضای آکادمی اسکار است.

او همچنین بسیاری جوایز معتبر بین‌المللی نیز به دست آورده و برخی از ساخته‌هایش مانند فیلم‌ «لرد» بسیار تحسین شده است.

آقای رسول‌اف در سال‌های اخیر موفق شد با فیلم «شیطان وجود ندارد» نیز جایزه خرس طلایی جشنواره برلین را به دست بیاورد.

این نخستین بار نبود که محمد رسول‌اف با اتهامات سیاسی دستگیر می‌شد.

فیلم‌های او نیز بارها در ایران توقیف شده‌اند و او با فشارهایی مانند حبس و توقیف شدن پاسپورت و ممنوعیت برای کار روبه‌رو شده است.

فشارها بر محمد رسول‌اف به حدی بود که او نتوانست برای گرفتن جایزه‌اش در جشنواره برلین به آلمان سفر کند.

شاشیدن روی خامنه‌ای و شرکا

بعد اینکه سلامی گفت از شارلیابدو انتقام می‌گیریم شارلیابدو این کاریکاتور رو داد بیرون، ( عن کدام کون بودی همراه با باد روده) بعدشم گفت آخوندها کاریکاتورهای ما رو دوست نداشتن.

نشریه فکاهی “شارلی ابدو” شمارۀ هفتم ژانویه خود را که مصادف است با هشتمین سالگرد حملۀ خونین تروریستی به دفتر و کارکنان این نشریه در حمایت از قیام زنان و مردان ایران علیه استبداد دینی در این کشور به نقد علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، اختصاص داده است.

“شارلی ابدو” در سرمقالۀ خود از این شمارۀ ویژه به عنوان “سیلی محکم به ملاهای” ایران یاد کرده است. در هشتم دسامبر گذشته، “شارلی ابدو” یک کنکور بین‌المللی تحت عنوان “ملاها را بیرون بریزید” به راه انداخت و از نقاشان و کاریکاتوریست‌های شرکت کننده در آن خواست که “در حمایت از مردم ایران که برای آزادی می‌جنگند علی خامنه‌ای، این ملای قرون وسطایی، را در تصاویر خود به سخره بگیرند و آن را به زباله‌دان تاریخ بفرستند.”

به گفتۀ “ریس”، مدیر انتشارات “شارلی ابدو”، جنبش اعتراضی جاری در ایران اهمیت جهانی دارد و هفتۀ نامۀ فکاهی فرانسه باید صفحات خود را به حمایت از این جنبش اختصاص دهد. “شارلی ابدو” سپس افزوده است : به همین خاطر این نشریه در پی آن بود که نقاشی‌ها و کاریکاتورها از چهار گوشۀ جهان به “شارلی ابدو” ارسال شوند و به این ترتیب حمایت از جنبش آزادیخواهانۀ مردم ایران به فرانسه محدود نشود.

“شارلی ابدو” در شمارۀ ویژۀ خود که از فردا چهارشنبه چهارم ژانویه به فروش می رسد روی هم از مجموع ۳۰۰ نقاشی که از چهارگوشۀ جهان از جمله ایران، ترکیه، آمریکا، سنگال، استرالیا… به این نشریه فرستاده شده ۳۵ نقاشی را انتخاب و منتشر کرده است.

برای نمونه در یکی از نقاشی های منتشر شده شعار “زن، زندگی، آزادی” همچون مشت گره‌کرده بر صورت خامنه‌ای فرود آمده است و در نقاشی دیگر آخوندی زیر پاشنۀ کفش زنانه له شده است. در یکی دیگر از نقاشی ها علی خامنه ای شبیه عکس معروف “مریلین مونرو” نقاشی شده و در آن بادی که با چرخاندن روسری های زنان معترض وزیدن گرفته عبای خامنه‌ای را بلند کرده است. در نقاشی دیگر، زنان معترض که مسلح به سنگ هستند سرگرم سنگسار کردن رهبر جمهوری اسلامی ایران هستند.

یکی از تم‌های اصلی نقاشی‌های منتشر شده توسط “شارلی ابدو” صحنه های رایج اعدام در ایران است به ویژه این که حدود سی تن از دستگیرشدگان اعتراض های جاری در ایران توسط محکمه های انقلاب به طور خودسرانه و پشت درهای بسته و بدون رعایت کمترین حقوق زندانی به اعدام محکوم شده‌اند.

خود مدیر انتشارات “شارلی ابدو” در صفحۀ اول این نشریه زنی برهنه و خندان را به تصویر کشیده که در مقابل ملاها پاهای خود را گشوده و با نشان دادن واژن خود به آنان می گوید : “برگردید به همانجایی که از آن بیرون آمدید.”

نشریه “شارلی ابدو” در وفاداری به سنت ضدآخوندی خود در این شمارۀ ویژه جایگاه دین در جوامع معاصر و به ویژه بنیادگرایی مذهبی را در تصاویر خود به نقد کشیده است.

هشت سال پس از عملیات تروریستی علیه این نشریه در هفتم ژانویه سال ۲۰۱۵ که به کشته شدن دوازده نفر از جمله هشت تن از اعضای تحریریۀ “شارلی ابدو” منجر شد و دوازده تن دیگر را مجروح کرد، مدیر انتشارات “شارلی ابدو” در سرمقالۀ خود در دفاع از مردم ایران نوشته است که انتشار این شماره ویژه همچنان یادآور این است که متاسفانه دلایلی که به قتل کاریکاتوریست های شارلی ابدو منجر شدند، هنوز به قوت خود باقی هستند و کسانی که اجبارهای دین را برنمی تابند با خطر مرگ روبرو هستند.

حمید فرخ نژاد به خامنه‌ای؛ «دیکتاتور باشخصیتی» باش و کنار برو.

| حمید فرخ نژاد بازیگر سینمای ایران |

“دیکتاتور ها “فارغ از اینکه در کجای دنیا یا در کدام مقطع از تاریخ ظهور میکنند ، خصوصیات اخلاقی مشترک زیادی دارند فرقی نمیکند ؛ایدی امین باشی یافرانکو یامائو یا موسولینی یا پل پوت یا استالین یا چایشسکو یا فرعون یا علی خامنه ای ، همگی به مرور توهم خود خدا انگاری به سراغشان میاید و خود را “حق مطلق “می پندارن و “زوال ناپذیر” و “جاودان “، این بدان معنی نیست که دیکتاتوها انسانهای کم فهمی هستن ، نه نیستند ،روند مشترکی از همه انها یک بیمار روانی میسازد که تفسیرهایشان از واقعیت بر اساس جهانی است که خودشان ساخته اند نه دنیای واقعی و همین مسئله پاشنه آشیلشان میشود و یکی دیگر از مشترکات دیکتاتور ها یعنی” انقراض “را برایشان رقم میزند ، همه در یک چیز دیگر مشترکن ؛ “سرنگون ‘میشوند ،باز هم این بدان معنی نیست که دیکتاتور ها همه بد هستن ، بعضی از دیکتاتور ها حتی باعث پیشرفت و ترقی کشورهایشان می شوند ولی باز هم سرنوشتشان با دیگر هم نوعان دیکتاتورشان تفاوت نمیکند یا توسط نیروی خارجی یا ملت خودشان سرنگون و منقرض میگردند ، دیکتاتور ها یا میجنگند و نابود میشوند یا تسلیم میشوند و نابود میشوند ، در هر دو صورت پایانشان یکی است ، از مشترکات دیگر این صنف این است که همگی تصور میکنن با دیگر هم صنفانشان متفاوتن و اصلا دیکتاتور نیستند،و اما با همه مشترکاتی که برشمردم یک تفاوت عمده با هم دارند _دیکتاتورها یا با شخصیتن یا بی شخصیت _دسته اول وقتی به پایان نزدیک میشوند “سرنوشت “را میپذیرند و کنار میروند و دسته دوم راه پر هزینه را انتخاب میکنن که منجر به بالا رفتن تلفات از هر دو طرف یعنی هم مردم و هم خودشان میشوند ، به گونه ایی که در پایان داستان تکراری همه انها ،لایه های دوم و سوم منتسبان و منصوبان ونیروهاشان نیز به دلیل خشم مردمی که تلفات زیاد دادند ،مورد انتقام قرار میگیرند _
گروه دوم کثیف میمیرند _بد.
.
.
.
“علی خامنه ای ،تو برای ما دیکتاتور خوبی نبودی، لااقل بخاطر خودت دیکتاتور باشخصیتی باش.”

تداوم سرکوب شاعران، نویسندگان و مترجمان

از آغاز جنبش آزادی‌خواهی مردم ایران در شهریور ۱۴۰۱ هزاران نفر به دست نیروهای امنیتی بازداشت شدند. میان بازداشت‌شدگان نام ده‌ها شاعر، نویسنده و مترجم نیز به چشم می‌خورد که تعدادی از آنان هنوز در زندان‌های جمهوری اسلامی محبوس‌اند و تعدادی نیز پس از بازداشت و تحمل بازجویی با قرار وثیقه آزاد شده‌اند. علاوه بر بازداشت‌های اخیر، بسیاری نیز در سه ماه گذشته احضار، بازجویی و تهدید شده‌اند.

تعدادی از نویسندگان نیز پیش از آغاز جنبش در زندان‌های جمهوری اسلامی محبوس بودند.

امیرحسین آتش: شاعر و دانشجوی دانشگاه خیام مشهد در تاریخ ۳۰ مهر ماه بازداشت شد.

علیرضا آدینه: شاعر و عضو کانون نویسندگان ایران، ۹ آذر در خانه‌اش در تهران بازداشت شد.

سروناز احمدی: مترجم و خبرنگار، ۱۵ آبان در خانه‌اش در تهران بازداشت شد.

علی اسدالهی: شاعر و منشی کانون نویسندگان ایران، ۳۰ آبان در خانه‌اش بازداشت شد.

بهناز امانی: نویسنده و مترجم، ۲۸ مهر در تهران بازداشت و به زندان قرچک منتقل شد.

امیرحسین بریمانی: نویسنده و روزنامه‌نگار که ۷ مهرماه در تهران بازداشت و به زندان فشافویه منتقل شده بود، بدون حضور وکیل به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شده است.

آتفه چهارمحالیان: شاعر و عضو کانون نویسندگان ایران که ۱۱ مهرماه بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شده بود، به تازگی به بند عمومی منتقل شده است.

سجاد رحمانی: شاعر و خبرنگار، ۸ آذر در ماسال گیلان بازداشت شد.

ماندانا صادقی: شاعر و روزنامه‌نگار ۲۷ مهر ماه در آبادان بازداشت شد.

مژگان کاوسی: مترجم و‌ زندانی سیاسی سابق ۱ مهرماه در نوشهر بازداشت شد. او پس از ۳۵ روز حبس در سلول انفرادی در بازداشتگاهی در نوشهر، در تاریخ ۵ آبان ماه به زندان تنکابن منتقل شد.

بنفشه کمالی: شاعر، دوم مهرماه در یزد بازداشت شد.

یوسف گرامی‌پور: شاعر و فعال کارگری، ۶ آبان بازداشت شد.

رضا محمدی: شاعر و نویسنده ۲۷ مهر ماه در آبادان بازداشت شد.

ارغوان وثوق انصاری: شاعر، ۸ آبان بازداشت شد.

سعید هلیچی: شاعر، نویسنده و مترجم ۲۷ مهرماه در اهواز بازداشت و به زندان سپیدار منتقل شد.

بسیاری از شاعران و نویسندگان نیز به قید وثیقه آزاد شده‌اند، از جمله‌:

علیرضا ایزدی، نویسنده وکارگردان تئاتر، مونا برزویی، شاعر، همایون پناهی، شاعر و پژوهشگر، آرش رمضانی، نویسنده، محسن زهتابی، نویسنده، کرم‌الله سلیمانی، نویسنده، نمایشنامه‌نویس و کارگردان تئاتر، سیدنوید سیدعلی‌اکبر، نویسنده و مترجم، محمود طراوت‌روی، شاعر و وکیل دادگستری، بیان عزیزی، شاعر و پژوهشگر حقوق بشر، شیلان کردستانی، مترجم، منصوره موسوی، نویسنده و پژوهشگر مطالعات زنان، نصیبه نامی: شاعر، بهروز یاسمی، شاعر و منتقد ادبی.

نویسندگان زندانی پیش از قتل مهسا امینی‌:

مهوش ثابت: شاعر و آموزگار، مرداد ۱۴۰۱ بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد. او پیشتر نیز از ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۶ نیز در زندان بوده است.

رضا خندان (مهابادی): نویسنده، پژوهشگر و عضو کانون نویسندگان ایران، برای اجرای حکم ۵ سال حبس، مهرماه ۱۳۹۹ به زندان اوین و در مهر ۱۴۰۱ به زندان رجایی‌شهر منتقل شد.

آرش گنجی: مترجم و عضو کانون نویسندگان ایران، آبان ۱۴۰۰ به زندان اوین و در شهریور سال جاری به زندان رجایی‌شهر منتقل شد. او به ۱۱ سال زندان محکوم شده که ۶ سال آن قابل اجراست.

کیوان مهتدی: نویسنده، مترجم و عضو کانون نویسندگان ایران، ۲۸ اردیبهشت ماه بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد.

سعید مدنی: نويسنده و پژوهشگر، اردیبهشت ۱۴۰۱ بازداشت و به زندان‌‌ اوین منتقل شد.

خسرو صادقی بروجنی: نویسنده و روزنامه‌نگار، او از مرداد ۱۳۹۹ دوره‌ی حبس پنج ساله‌ی خود را در زندان اوین سپری می‌کند.

کانون نویسندگان ایران

سیزدهم آذر، روز مبارزه با سانسور تا واپسین دم!

سیزده سال پیش کانون نویسندگان ایران به یاد دو عضو موثر خود، محمد مختاری و محمدجعفر پوینده، که در پاییز ۷۷ به دست آمران و عاملان حاکمیت خودکامه به قتل رسیدند، سیزدهم آذرماه را روز مبارزه با سانسور نام گذاشت. اینک ثمره‌ی خون آن دو و هزاران تن دیگر که در این سال‌ها جان خود را فدای آزادی کردند به بار نشسته است و اکنون بسیاری از مردم ایران یک‌صدا آزادی را فریاد می‌کنند. 

سهم نویسندگان ناوابسته و آزادی‌خواه در سایه‌ی حاکمیت واپس‌گرا و آزادی‌ستیز همواره تهدید و ارعاب بوده است و با این‌همه هرگز از مبارزه با سانسور دست نکشیده‌اند. اما سانسور تنها به کاروبار نویسنده و هنرمند محدود نیست و ابعادی بسیار گسترده‌تر دارد که بر فرهنگ جامعه و جنبه‌های گوناگون زندگی مردم تأثیر می‌گذارد. بی‌شک فساد و جنایت سیستماتیک در حضور رسانه‌های آزاد به‌راحتی انجام نمی‌گیرد. از این رو مافیای قدرت و ثروت و فساد همواره از جمله‌ی حامیان سانسور بوده‌ است چون وجود آزادی بیان دست آن‌ را از جان و مال مردم کوتاه‌تر می‌کند. 

سرکو‌ب‌گران به شیوه‌های گوناگون مانع گردش آزاد اخبار و اطلاعات می‌شوند؛ اینترنت را که امروزه جزء جداناشدنی زندگی مردم است محدود یا قطع می‌کنند؛ با ایجاد امواج پارازیت سلامت مردم را در خطر جدی می‌اندازند؛ با هر کسی که انتقاد و اعتراض مردم را خبررسانی کند، از خبرنگار و روزنامه‌نگار و وبلاگ‌نویس تا فعالان شبکه‌های اجتماعی، به‌شدت برخورد می‌کنند و حتی از ربودن و کشتن فعالان مدنی و خبری خارج از ایران نیز ابایی ندارند. 

امروز شاهدیم که خواست حذف سانسور از حوزه‌ی ادبیات و هنر فراتر رفته و، به گواه اعتراض‌هایی که با شعار «زن زندگی آزادی»‌ پا گرفت، به خواستی عمومی بدل شده است. مردمی که سال‌ها سانسور را با تمام وجود تجربه کرده‌اند اینک از رسانه‌های حکومتی روی‌ برگردانده‌اند. بسیاری صدا و سیمای «ملی» را دستگاه دروغ‌پردازی و اعتراف‌گیری می‌دانند و تیراژ مطبوعات دولتی و وابسته نیز از همین بی‌ا‌عتمادی خبر می‌دهد. افزون بر این، پنهان‌کاری و تحریف اخبار گاه به خشم مضاعف می‌انجامد، چنان‌که در سانسور اخبار شلیک به هواپیمای اوکراینی رخ داد. اعتراض گسترده به طرح «صیانت از حقوق کاربران در فضای مجازی و ساماندهی پیام‌رسان‌های اجتماعی» از دیگر نمونه‌های ایستادگی مردم برابر سانسور سیستماتیک بوده است. 

با افزایش آگاهی عمومی سانسور نیز شکل‌های پیچیده‌تری به خود می‌گیرد. مزدبگیران دستگاه سرکوب به مدد نویسندگان و هنرمندانی که در نقش همکاران بی‌جیره‌ومواجب دستگاه سانسور گاه به نعل می‌زنند و گاه به میخ، می‌کوشند حقیقت گم شود و واژه‌هایی چون آزادی‌خواهی و آزادی‌کُشی یا وابسته و مستقل از معنا تهی شوند. در چنین شرایطی همراهی و همکاری اهل قلم ناوابسته به قدرت حاکم در راه دفاع از اندیشه و بیان و مبارزه با سانسور ضرورتی انکارناپذیر است.  

کانون نویسندگان ایران، که بر اساس چنین ضرورتی شکل گرفته و ادامه‌ی راه داده است، با گرامی‌داشت روز مبارزه با سانسور بار دیگر تأکید می‌کند که تا برچیده شدن همه‌ی شکل‌های سانسور از پای نخواهد نشست. و در این راه دست تمامی نویسندگان، هنرمندان و روزنامه‌نگاران مستقل و آزادی‌خواه را در سراسر جهان به گرمی می‌فشارد  

بیانیه | کانون نویسندگان ایران

۱۳ آذر ۱۴۰۱