| ناما جعفری | نویسنده | ۱۸ آذر ۹۸، اسلو |
_____________

امتناع تفکر در فرهنگ دینی، مشهورترین اثر آرامش دوستدار، نه تنها یک کتاب، بلکه یک انقلاب فکری است که با قلم تیز و ذهن ژرف این فیلسوف ایرانی، بنیانهای فرهنگ دینی را به لرزه درآورد. این اثر، که در دهه ۱۳۶۰ خورشیدی نگاشته شد و بعدها به یکی از بحثبرانگیزترین آثار اندیشه معاصر ایران بدل گشت، شایسته ستایش است نه فقط به خاطر جسارت بیمانندش، بلکه به دلیل عمق تحلیلی که در نقد فرهنگ و تاریخ فکری ایران به کار برده است. دوستدار در این کتاب، با شجاعتی کمنظیر، پرده از امری برمیدارد که به باور او، قرنها تفکر خودبنیاد را در جامعه ایرانی به بند کشیده: سیطره «دینخویی» و ناتوانی در پرسشگری آزاد.
در ستایش امتناع تفکر در فرهنگ دینی باید گفت که این کتاب، بیش از یک نقد ساده به دین، یک کاوش فلسفی عمیق در ریشههای فرهنگی و تاریخی است که تفکر را در ایران ناممکن ساخته است. دوستدار با ابداع مفهوم «امتناع تفکر»، استدلال میکند که در فرهنگی که دین و مرجعیت آن بر همه شئون زندگی سایه افکنده، اندیشیدن به معنای واقعی کلمه – یعنی پرسشگری بیقید و خودبنیاد – جای خود را به «استخبار» (جستجوی پاسخ از مرجع) داده است. او این ایده را با نگاهی تیزبین به تاریخ ایران پیش و پس از اسلام بسط میدهد و نشان میدهد که چگونه این فرهنگ، حتی در دورههای بهظاهر روشنفکرانه، از رهایی فکری بازمانده است. این تحلیل، که با زبانی گزنده و استدلالی محکم ارائه شده، کتاب را به اثری بیبدیل در نقد فرهنگ دینی تبدیل کرده است.
یکی از جنبههای ستودنی این اثر، گستره دید دوستدار است. او در امتناع تفکر، تنها به اسلام نمیتازد، بلکه هرگونه ساختار دینی و ایدئولوژیک را که انسان را از اندیشیدن مستقل بازمیدارد، مورد هجوم قرار میدهد. او با ارجاع به چهرههایی چون خیام، رازی و فردوسی، نشان میدهد که تنها استثناهایی نادر توانستهاند در این فضای خفقان فکری، جرقههایی از اندیشه آزاد بزنند. این نگاه تاریخی، همراه با نقد بیرحمانه روشنفکران معاصر که به زعم او در دام همان فرهنگ دینی گرفتارند، کتاب را به یک manifesto تمامعیار علیه هرآنچه تفکر را سرکوب میکند، بدل کرده است.
شاید بتوان گفت که ستایش امتناع تفکر در فرهنگ دینی در این نهفته است که این کتاب، خواننده را به آرامش دعوت نمیکند، بلکه او را به تلاطم وامیدارد. دوستدار با لحنی که گاه طعنهآمیز و گاه خشمگین است، ما را وادار میکند که به خود و فرهنگمان نگاه کنیم و بپرسیم: آیا واقعاً اندیشیدهایم، یا تنها تقلید کردهایم؟ این اثر، با وجود ممنوعیت در ایران و جنجالهایی که آفرید، به مشعلی بدل شد که تاریکیهای فکری را روشن میکند و راه را برای نسلی از پرسشگران هموار میسازد.
امتناع تفکر در فرهنگ دینی، اثری است که نمیتوان آن را خواند و بیتفاوت از کنارش گذشت. این کتاب، با همه دشواریها و تندیاش، دعوتی است به رهایی از زنجیرهای خودساخته و گامی است بلند در مسیر بیداری فکری. آرامش دوستدار با این شاهکار، نه تنها نام خود را در تاریخ اندیشه ایران جاودانه کرد، بلکه به ما آموخت که تفکر، تنها در سایه شجاعت و رویارویی با حقیقت ممکن میشود. این اثر، بیگمان، شایسته ستایشی بیپایان است، چرا که ما را به پرسیدن بزرگترین پرسشها فرا میخواند و از ما میخواهد که جرأت اندیشیدن داشته باشیم.

دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.