نمیتونم بهتون آمار دقیق افرادی رو بدم که تو اوایل ازدواجشون با خودشون میگن: “اگه همسرم بهم خیانت کنه، من ترکش میکنم”، و این اتفاق میافته و همسرشون بی اعتبار میشه.

ولی واقعیت اینکه از حرف تا عمل کلی راهه. فکر کردن در مورد اینکه اگه همسرتون بهتون خیانت بکنه، ترکش میکنین، خیلی راحته؛ ولی وقتی در عمل با طلاق و نابودی زندگی تون مواجه میشین، میبینین که این کار اونقدر ها هم راحت نیست. البته این حرف های من به این معنی نیست که رد شدن از خیانت همسر کار راحتی هستش، البته که نیست، ولی خیلی ها هستن که انجامش میدن.

واقعیت اینکه، باور کنید یا نه، خیلی از افراد بعد از اینکه بهشون خیانت میشه، تصمیم میگیرن که باز هم تو رابطه باقی بمونن. بخش مهم ماجرا اینکه بتونین ریشه این خیانت رو پیدا و مشکل رو از ریشه حل کنین.

طلاق هیچ وقت راه حل کار نبوده، بخصوص زمان هایی که شریک جنسی خطاکار از اینکه خیانت کرده، ناراحت و پشیمون باشه. در صورتیکه در ازدواج شما خیانتی صورت گرفته باشه، نکات پیشرو میتونن براتون مفید باشن.

1) خیانت بسته به دیدگاه افراد، تعریف میشه.

خیلی وقتا افراد میخوان که تعریف دقیق خیانت رو بدونن. ولی بهتره بدونین که این تعریف از شخصی به شخص دیگه فرق میکنه. برای بعضی افراد، سکس یا کارهای مرتبط با اون هستش که خیانت محسوب میشه. برای یکی دیگه، همینکه شریک جنسیش نسبت به یکی دیگه احساس داشته باشه، خیانت به حساب میاد یا حتی برخی افراد ممکنه صحبت های دو همکار یا صمیمیت تو دوستی با سایر افراد رو هم به حساب خیانت بگذارن.

برای بعضی افراد هم، مخفی کاری تعریف خیانت هستش. ایمیل های مخفی، تماس های تلفنی، رفتار های اینترنتی یا به اشتراک گذاری اطلاعات شخصی با دیگران، عادت های و سبک های زندگی خاص هم میتونن برای برخی افراد تعریف خیانت باشن.

حقیقت اینکه هیچ تعریف دقیقی از خیانت وجود نداره که برای همه مصداق داشته باشه. وقتی دو نفر با همدیگه ازدواج میکنن، باید نسبت به احساسات همدیگه احساس مسئولیت داشته باشن. لازم نیست هر چیزی که طرف مقابل میگه، باهاش موافقت نشون بدن، بلکه باید کاری کنن که طرف مقابل هم تو رابطه احساس امنیت کنه. بنابراین اگه یکی از طرفین رابطه احساس کنه که مورد خیانت قرار گرفته، همسرش باید روش زندگی خودش رو تغییر بده و بگونه ای رفتار کنه که طرف مقابلش چنین احساسی نداشته باشه. به عبارت دیگه، خیانت نسبت به دیدگاه هر کس میتونه تعریف متفاوتی داشته باشه. اگه هر کدوم از طرفین احساس میکنه بهش خیانت شده، طرف مقابل باید طوری رفتار کنه که این حس از بین بره. با این روش ازدواج شما میتونه معنی پیدا کنه!

2) خیانت جنسی موجب از بین رفتن ازدواج نمیشه

خیلی از افراد این طوری فکر میکنن که خیانت تو زندگی مشترک نشانه ای از پایان ازدواج بین دو نفر هستش. ولی اصلا این طوری نیست. در عین حال که عبور از حس خیانت تو زندگی میتونه چالش برانگیز باشه، بعضی از زوجین نه تنها بعد از خیانت رو به زوال حرکت نمیکنن، بلکه این اتفاق تبدیل میشه به نقطه ای برای رشد و بهبود روابط بین همدیگه.

این حرفا به این معنی نیست که خیانت برای زندگی میتونه مفید باشه، چون اینطوری نیست. خیانت تو زندگی مشترک خیلی خیلی اثر مخرب و ویرانگری داره چراکه پایه های اعتماد بین طرفین رو سست میکنه. ولی بعد از سال ها کار با زوج هایی که تجربه خیانت داشتن، میتونم بگم که حتی با وجود خیانت، بازم هم میشه زندگی رو به روال سابق برگردوند و اعتماد، دوستی و شور و شوق اولیه رو دوباره تو زندگی زنده کرد.

3) خیلی از خیانت ها نقطه پایان دارن

خیلی مهمه که بدونین، خیانت در عین حال که میتونه سکسی، رضایت بخش، اعتیاد آور و جلب توجه کننده باشه، غالبا به جایی نمیرسه. چرا که بعد از مدتی که هیجان رابطه فروکش کرد، بیشتر افراد، حتی خود فردی که خیانت کرده هم به این نتیجه میرسن که این رابطه یک رابطه شرطی هستش.

این اتفاق به این معنی هستش که همه ما ویژگی های خوبی و بدی داریم. وقتی دو نفر به هم علاقه داشته باشن، آخرش بر روی چیز هایی تمرکز میکنن که برای جفتشون مفید هستش و سایر روابط عمر کوتاهی پیدا میکنن. به همین دلیل در عالم واقع چنین روابطی مدتی بعد از شروع رنگ میبازن و به شرطی که فرد خیانت کننده قصد طلاق نداشته باشه، بعد از مدتی خود به خود محکوم به مرگ هستن.

4) دیونگی های موقتی، سالم ترین عکس اعملی هستن در این مواقع بروز میکنن

بدلیل اینکه خیلی ها خیانت رو تهدیدی برای زندگی مشترک خودشون قلمداد میکنن و اون رو ویرانگر میدونن، وقتی که میفهمن مورد خیانت قرار گرفتن، دیونه میشن. نمیتونن چیزی بخورن، بخوابن، کار کنن و حتی قادر نیستن که به درستی فکر کنن و کار درستی انجام بدن و این کار هم به نوبه خودش موجب نگرانی و شک و تردید بیشتری میشه و اضطراب و افسردگی رو هم بیشتر میکنه.

بهتره بدونین وقتی که کسی میفهمه مورد خیانت واقع شده، با ضربه های روحی شدیدی مواجه میشه. در حقیقت، تحقیقات جدید نشون میدن، همسرانی که مورد خیانت قرار میگیرن، علایمی مشابه با سندرم های استرس بعد از حوادث رو بروز میدن. چنین اتفاقی واقعا ضربه بزرگی بوده و مثل همه ضربه های روحی به شدت ناراحت کننده و استرس زا هستش.

5) بدونین که شما تنها کسی نیستین که این اتفاق رو تجربه میکنه

وقتی که چنین اتفاقی میافته، فردی که مورد خیانت واقع شده، بشدت احساس تنهایی میکنه؛ ولی بهتره بدونین که انسان های بیشماری وجود دارن که احساسات مشابه شما رو تجربه کردن یا دارن تجربه میکنن و دونستن این مطلب میتونه تسلی دهنده باشه؛ ولی با گذشت زمان تلخی این حادثه کمرنگ تر میشه.

خیلی خوب میشد همه افرادی که ازدواج میکردن، به سوگند زندگی مشترکشون وفادار میموندن. ولی حقیقت اینکه اینطوری نیست. ولی یه خبر خوب هم هست، افراد زیادی هستن که با احساس همدردی با شما دوست دارن و میخوان که بهتون کمک کنن.

6) این کار کمک تون میکنه تا زندگی تون رو دوباره بسازین

صحبت کردن با سایر افرادی که تو زندگی شون تجربه خیانت داشتن، علاوه بر اینکه باعث میشه تا آروم تر بشین، کمک تون میکنه تا بتونین متخصصانی رو پیدا کنین که میتونن بهتون کمک کنن. احساساتی که بعد از کشف خیانت خودشون رو نشون میدن، اونقدر فشار میارن که باعث میشن فرد نتونه تشخیص بده که چه کاری برای رابطه شون مفید هستش و میتونه اونارو دوباره به زندگی مشترک برگردونه.

افراد یا متخصصانی رو که برای مشاوره انتخاب میکنین میتونن کمک کنن تا به این هدف دست پیدا کنین، ولی برای این کار باید مطمئن باشین کسی که برای این منظور انتخاب میکنین، اعتقاد به نگهداری رابطه فعلی داشته باشه. چراکه برخی از مشاوران اعتقاد دارن که بعد از خیانت یکی از طرفین، رابطه محکوم به فنا هستش به همین دلیل اگه میخوایین که دوباره به زندگی تون برگردین در انتخاب مشاور برای خودتون دقت کنین.

7) بهبود شرایط زندگی، زمان بر هستش

بعد از خیانت، درسته که افراد دوست دارن تا هرچه سریع تر از این رنج و عذابی که میکشن، خلاص بشن. ولی این اتفاق به اون سرعت نمیافته. در حقیقت، وقتیکه اوضاع خیلی سریع به روال قبلی خودش برگشته به این معنی هستش که فرد این احساسات شدید رو داره مخفی میکنه، نه اینکه اونا از بین رفتن.

و چنین اتفاقی در بلند مدت جواب نمیده. برای اصلاح یک ازدواج، باید براش وقت بزارین و حتی گاهی سال ها برای بهبود رابطه خودتون تلاش کنین تا همه چیز دوباره به روال سابق خودش برگرده.

وقتی که زوج هایی وارد دفتر من میشن و عنوان میکنن که یک سال هستش که دارن با عواقب ناشی از خیانت دست و پنجه نرم میکنن، و حس میکنن یه جای کار اونا میلنگه، بهشون میگم، اونا هیچ مشکلی ندارن، بلکه چیزی که باعث این اتفاق میشه این هستش که این درد هنوز تازه هستش و خبر خیانت هنوز هم براشون تو صدر اخبار جا داره. بله! درست شنیدین، حتی عبور یک سال از حادثه ای مثل خیانت برای فراموش کردنش اونقدر ها هم زیاد نیست و برای اغلب افراد فراموش کردنش فرایندی بسیار زمان بر بحساب میاد.

** 8 ) فراز و نشیب های زندگی رو در نظر بگیرین**

یکی از جنبه های گنگ و ناامید کننده فرایند بهبود، این حقیقت هستش که وقتی مردم فکر میکنن که همه چیز حل و فصل و تموم شده، با یه مشکل دیگه تو زندگی شون مواجه میشن و این اصلا چیز تعجب برانگیزی نیست.

دلیل این اتفاق این هستش که فرایند بهبود روابط خط صاف و مستقیم نیست و با پستی و بلندی هایی همراه هستش. من همیشه به مردم میگم که وقتی دو قدم پیشرفت میکنین، این احتمال وجود داره که یه قدم هم به عقب برگردین. ولی متاسفانه وقتی زوج ها با مشکل دیگه ای تو رابطه شون مواجه میشن، فکر میکنن که دوباره به خونه اول برگشتن. ولی باید بدونین که همه عقب رفت ها اینطوری نیستن و مورد با مورد میتونه متفاوت باشه.

تا زمانی که روند بهبود صعودی باشه، این فرایند ادامه پیدا میکنه. صبور بودن تو این کار در عین حال که سخته ولی ضروریه. مهم اینکه تسلیم نشین و به کارتون ادامه پیدا کنین تا همه چیز به روال عادی برگرده.

9) ماجرا رو سریعا به دوستان و اقوام خودتون اطلاع ندین

لازم نیست که سریعا به دوستان و خانواده تون اطلاع بدین که شریک جنسی تون خیانت کرده. اگه هر کسی از اعضای خانواده از ماجرای خیانت مطلع بشه، حتی اگه بعدا روابط شما با همسرتون بهبود پیدا کنه، این افراد همچنان از زندگی و ازدواج شما حمایت نمیکنن و حتی ممکنه فردی رو که بهش خیانت شده، تشویق کنن تا طلاق بگیره.

بنابراین در عین حال که حمایت احساسی در این زمان های سخت ضرروی به نظر میرسه، پیشنهاد میکنیم با مشاورانی کار آزموده یا اعضایی از خانواده صحبت کنین که علاقه مند هستن تا شما رابطه خودتون رو با همسرتون حفظ کنین و در این مورد کمتر قضاوت میکنن. این افراد باید این مسئله رو درک کنن که هیچ کسی تو دنیا ایده آل نیست، هر کسی میتونه اشتباه کنه و تا زمانی که شریک جنسی خطاکار مسئولیت گناه خودش رو بر عهده میگیره و میخواد که شرایط رو عوض کنه، این ازدواج میتونه ادامه پیدا کنه.

10) نمیتونین فراموش کنین، ولی بخشش هدیه ای هستش که شما به خودتون میدین.

وقتی که افراد مورد خیانت قرار میگیرن، هیچوقت فراموشش نمیکنن. اتفاقی که میافته اینکه خاطرات و درد و رنج های اون اتفاق کمتر میشن. کمتر به مسئله خیانت فکر میکنن و شدت ناراحتی از اون مسئله هم کمتر میشه. ولی تجربیات من بهم میگه که مردم نباید سعی کنن تا اون ماجرا رو فراموش کنن، چون این کار سود و زیان خاص خودش رو داره.

البته حتی اگه افراد ماجرای خیانت رو فراموش هم نکنن، بایستی طرف مقابل شون رو ببخشن، این کار برای این نیست که فرد بی وفا احساس راحت بکنه، بلکه تا زمانی که افراد نتونن این کار رو انجام بدن، به گذشته متصل باقی میمونن. و این اتفاق برای سلامت جسمی و روانی فرد بسیار مضرر هستش. تا زمانی که بین طرفین رابطه خصومتی وجود داشته باشه، صمیمیتی بوجود نمیاد. زندگی برای هر دو طرف رابطه دردناک میشه، چرا که انگار دیواری این دو نفر رو از هم جدا میکنه. ولی وقتی که کسی که بهش خیانت شده به خودش اجازه میده که همه چیز رو ببخشه، چراغ های زندگی دوباره روشن میشن، طرفین احساس آزادی میکنن و عشق دوباره شروع به شکفتن میکنه. وقتی که به گذشته اجازه میدین که رد بشه و بره، اونموقع هستش که به فضا اجازه میدین تا شادی های زمان حال رو شکوفا کنه. بخشش چیزی نیست که به طرف خطا کار داده بشه، بلکه هدیه ای هستش که همسرانی که مورد خیانت قرار گرفتن، به خودشون اهدا میکنن.