افتتاحیه مراسم المپیک پاریس جنجال زیادی داشته. طبیعی هم هست و حتما طراح و کارگردان این برنامه هم میدونسته اینطور میشه. اما یه لحظه جنجالها رو فراموش کنیم و ببینیم اصلا این نمایشها چی بودن.
تو اینکه این مراسم در نوع خودش بینظیر بوده شکی نیست. برای اولینبار مراسم افتتاحیه المپیک تو فضای باز اجرا شده و همهچیز پیش چشم مخاطبان تو گوشههای شهر پاریس رخ داده. یه نمایش چهار ساعته در گوشه گوشه شهر با محوریت مکانی رود سن.
توماس جولی، کارگردان برجسته تئاتر فرانسوی، از دو سال پیش برای طراحی و کارگردانی این مراسم انتخاب شد. کارگردانی که برنده سه جایزه مولیر، یعنی بالاترین جایزه تئاتر فرانسه شده و در زمان انتخابش نمایشی ۲۴ ساعته از شکسپیر را اجرا کرده بود. جولی از فعالان حمایت از حقوق همجنسگراهاست.
نمایشی که جولی برای افتتاحیه المپیک پاریس تدارک میبینه، جسورانه است؛ تصمیم میگیره مراسم را تو چهار ساعت اجرا کنه که در یکساعت و نیمش حدود ۶۸۰۰ ورزشکار روی حدود ۹۰ لنج و قایق در رودخانه سن شناور هستن.
جولی نمایش رو در ۱۲ مرحله و با صدها رقصنده برای اجرا روی پلهای متعدد سن طراحی میکنه و تمرینها در مکانهای مخفی در سراسر فرانسه انجام میشه و تمرین هماهنگی نمیکنن. پس اولین اجرای کامل این نمایش هم شد خود المپیک.
بخشهایی از این مراسم سروصدا کرده که همونا رو مرور میکنیم.
مثلا حضور این آبیپوش عریان روی سینی غذا. این مرد «فیلیپ کاترین»، خواننده و بازیگر فرانسویه که ترانه Nu یا Naked (عریان) رو اجرا میکنه. میگه «وقتی لختید، اسلحه رو کجا قایم میکنید؟» به لای پاش اشاره میکنه و میگه «میدونم به کجا فکر میکنید اما این ایده خوبی نیست.»
گفته شده این آدم نماد «دیونیسوس»، خدای شراب و جشن یونانی بوده. خدایی که از فراز کوه المپ به تماشای بازیهای المپیک مینشسته و برای دیگر خدایان جشن و شادی و خوراکی فراهم میکرده.
البته توماس جولی میخواسته همهچیز فرانسوی باشه. پس این خدای یونانی رو با «بابا اسمورف» تلفیق کرده؛ یه شخصیت کارتونی مشهور فرانسوی تو داستان مصور مشهور «اسمورفها» که آبیرنگ بودن و محبوب. ترانهای هم که میخونه در تمسخر جنگه.
این خانم هم که وسط میز نشسته، «بارابارا بوچ»، دیجی و فعال مشهور همجنسگراهاست. چیزی شبیه به هاله نور روی سرش گذاشته و هنرمندان و رقصندگانی هم کنارش هستند که یادآور تابلوی «شام آخر» از «داوینچی» شده، تابلویی با موضوع شب آخر زندگی مسیح کنار حواریونش.
خیلیها انتقاد کردن که این کار توهین به مسیحیت بوده. خود جولی گفته چنین قصدی نداشته و میخواسته میزی از ضیافتهای مشهور فرانسوی رو تداعی کنه. ولی خب شباهتش با تابلوی «شام آخر» واقعا زیاده. به هرحال «بونوئل» هم تو «ویریدیانا» با این تابلو شوخی کرده و چیز عجیبی نیست.
اسم این خواننده و رقصنده رو نتونستم پیدا کنم؛ زنپوش ریش بلوندی که آهنگ «Freed From Desire» (آزادشده از هوس)؟ اثر «گالا» رو اجرا میکنه. گفتن این آدم نماد زنپوشهایی شده که در گذشته و در مجالس فرانسه میرقصیدند.
این زن زرهپوش هم که با پرچم المپیک روی دوش سوار اسبی فلزی شد و روی رودخانه سن دوید، خیلی جلبتوجه کرده. اسمش «فلوریان ایسرت» بود و افسر ژاندارمری. گفتن نمادی از «سکوانا» الهه رودخانه سن بود که با «ژاندارک»، قهرمان فرانسوی جنگهای فرانسه و بریتانیا تلفیق شده.
وقتی این اسبسوار به ساحل رسیده، اسب فلزیش به یه اسب واقعی تبدیل شده و در حالی که بالهای کبوترشکلی بهعنوان نمادی از صلح باز شده از زیر پلها عبور کرده.
نمایش «ایا ناکامورا»، ستاره مشهور فرانسوی مالایی هم بخش مهم دیگه این نمایش بود که با لباسی طلایی از درهای ساختمان بنیاد فرانسه بیرون اومد و نوازندگان گارد ارتش فرانسه دورش چرخیدن.
بنیاد فرانسه، جای خیلی مهمیه؛ نهادی که نماد زبان و فرهنگ و تاریخ فرانسه است و به بنیاد آزادی اندیشه معروفه. جولی بیدلیل تصمیم نگرفته که ناکامورا، خواننده پرطرفدار از این ساختمان بیرون بیاد.
چند ماه پیش افراطگرایان ناکامورا رو هدف حملات خودشون قرار داده بودن و دادستانهای پاریس هم برای این موضوع پروندهای باز کردن تا تحقیق کنن که آیا نژادپرستی علیه او رخ داده یا نه.
کلاهدار نقابپوشی که میدوید هم جالب بود. گفتن تلفیقی بوده از «شبح اپرا» و «اساسینز کرید». شبح اپرا شخصیتی مشهور تو رمانی فرانسوی به همین نامه، اساسینز کرید هم یه مجموعه بازی ویدیویی مشهور فرانسویه که خیلی طرفدار داره.
جایی هم «ماری آنتوانت»، آخرین ملکه فرانسه سرش رو به دست گرفته و آواز میخونه. ماری آنتوانت در جریان انقلاب فرانسه اعدام شده و به نوعی نماد اشرافیت بوده. ولی اینجا داره داد میزنه: «اشرافزادهها… ما آنها را به دار خواهیم آویخت» که تبدیل به یه شوخی شده.
کسی که این آواز رو میخونه «مارینا ویوتی»، خواننده اپراست که سال ۲۰۱۹ جایزه بهترین خواننده جوان سال لندن رو گرفته.
بعد از اجرای او هم گره هویمتال «گوجیرا»، قطعه «عصر پاریس» رو اجرا کردن که اولین اجرای متال در تاریخ المپیکه. تلفیقی جالب بین اپرا و متال.
این نمایش عظیم به سینما هم ادای دین کرده که خب فرانسه آغازش بوده؛ جولی تو بخشهایی از نمایشش اولین فیلم تاریخ سینما از برادران «لومیر» رو نشان داد، «سفر به ماه» از «ژرژ مهلیس» رو بازسازی کرد و تا «مینیونها» رسید که «پییر کافین» فرانسوی خلقشون کرده.
پرترههایی از نقاشیهای مهم جهان که تو موزه لوور نگهداری میشن رو هم در کنار رودخانه سن گذاشت که یکیشون هم بخشی از نقاشی «شاه عباس و جوان» اثر «محمدقاسم تبریزی» از ایران بوده. به این ترتیب گذری هم به تاریخ نقاشی زده.
در کل این نمایش چهار ساعته در ستایش فرانسه بوده. تلفیقی از هنر و فرهنگ و تاریخ. توماس جولی تو مصاحبههاش یه نکتهای رو هم گفته: «در فرانسه، ما حق داریم باور کنیم یا باور نکنیم. در فرانسه ما آزادی و حقوق زیادی داریم.»
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.