بهمن فرزانه در سال ۱۳۵۴ با ترجمه «صد سال تنهایی»، نویسنده بزرگ آمریکای لاتین گابریل گارسیا مارکِز را به کتاب خوانان ایرانی معرفی کرد. این کتاب با استقبال زیادی روبرو شد و نویسنده آن در ایران به محبوبیت فراوان رسید.
تقریباً تمام آثار داستانی مارکز به فارسی ترجمه و منتشر شدهاست، و بیشتر آنها بیش از یک بار. برخی از داستانهای او مانند رمان «عشق در سالهای وبا» با سانسور به بازار آمده و صحنههای اروتیک آن حذف شدهاست. خوانندگان ایرانی آثار مارکز را دنبال میکنند و برخی نویسندگان به تأثیر از سبک «رئالیسم جادویی» منسوب به او کتاب مینویسند.
آخرین کتابهای مارکز در حوزه رمان «روسپیهای غمزده من» (باز هم با حذف برخی از صحنهها) و خودزندگینامهٔ او به عنوان «زیستن برای نوشتن» آخرین کارهایی هستند که از مارکز در ایران منتشر شدهاند. کتاب «گزارش یک آدمربایی» (۱۹۹۶) نیز در ایران کاملاً شناخته شدهاست، به ویژه از زمانی که میرحسین موسوی، از رهبران اصلی «جنبش سبز»، درونمایه آن را برگردانی واقعی از سرگذشت خود و همفکران خود دانست.
کتاب مارکز را کالبدشکافی نظامهای وحشت و ترور دانستهاند. وصف کامل رژیمهایی که زندگی و حرمت شهروندان را به هیچ میگیرند. مارکز رنج و درد قربانیان دیکتاتوری را شرح میدهد، با این دریغ و افسوس که او، این قویترین قلم جهان، «نمیتواند روی کاغذ حتی سایهای کمرنگ از وحشتی را مجسم کند که قربانیان متحمل میشوند».
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.