شرح: روزهای ما. محله کثیف لندن. او هر هفته چهارشنبه‌ها، آخر شب فقط برای سکس به سراغش می‌آید – سریع، ناامید و درمانده.

هر دو خیلی جوان نیستند. آنها این کار را تقریباً بدون صحبت کردن، به مدت یک ساعت کامل و گاهی بیشتر انجام می‌دهند. سپس او بدون قول دادن به چهارشنبه آینده دوباره می‌رود و او حتی از او در مورد آن نمی‌پرسد.

با این حال، درست بعد از یک هفته، او به خانه می‌آید و به خانه نمی‌آید، بلافاصله به زیرزمین می‌رود، جایی که او فقط روی زمین و یک جفت پتوی فرش کهنه افتاده است.

اما یک چهارشنبه، او در ساعت مقرر نمی‌آید و او تعجب می‌کند که در مورد شریک خاموش خود چه می‌داند؟ او کیست؟ چه می‌کند؟ کجا زندگی می‌کند؟ آیا خانواده دارد؟ و در هفته‌ای که او ظاهر شد، او شروع به دنبال کردن آرام او می‌کند… صمیمیت توسط کارگردان فیلم گوشت ارکیده فیلمبرداری شده است.

نقد: مرد میانسال و خانم بالغ مشابه گاهی اوقات رابطه جنسی دارند. رابطه جنسی طبیعی است، حیوانات استرس دارند. دوربین جزئیات طبیعی را پنهان نمی‌کند، انگار که دارد از نخستی‌سانان جاسوسی می‌کند. نکته برجسته این است که، با وجود عاشقان پرشور، شخصیت‌ها با یکدیگر غریبه می‌مانند. و این ممکن است عشق واقعی باشد؟ بدون نام، بدون دلبستگی، بدون ارتباط معنوی.

“عشق – یک دوست نداشتن” – نه یک موضوع مورد علاقه و تحریک‌آمیز “صمیمیت”. پاتریس شرو نقش یک جفت بیان هوشمندانه را بازی می‌کند که با بدخواهی متوجه نقص‌ها و اولویت‌های ارزشی جامعه می‌شود. اظهارات گل‌آلود را در ساده‌لوحی آشکار به نمایش می‌گذارد، مهم نیست که چقدر از ابتذال پیام غافل است. و انگار نمی‌داند چه جایگزین عاقلانه‌ای برای نهادهای سنتی این رابطه وجود دارد. بیان سنجیده و هومیوپاتی تایید شده ازستسنایا در کار بازیگری کم‌سروصدا هنوز به نظر نمی‌رسد “زنده” باشد، تخیل را تحریک نمی‌کند. مرگ طرح بد بو نیست، اما مونولوگ شخصیت، مارلون براندو را بر سر مزار همسرش در “آخرین تانگو در پاریس” به یاد می‌آورد که تا حدودی با “سکس” مرتبط است. شباهت، لحن اعتراف‌گونه و تمرکز بی‌هدف نیست.

درد، روح‌های بی‌قرار و مرگ در شاهکار دیرینه برتولوچی، در مقایسه با قهرمانان توافق برابری، ریلینسا و فاکس، که آرزو داشتند «آخرین بار» و «عجله» کنند تا مانند گذشته زندگی کنند، باید ابتذال متظاهرانه‌ای به نظر برسد. احتمالاً باید اینطور باشد، اما در نهایت، شرو مبتذل می‌شود. مبتذل‌تر از آن‌هایی که در مهمانی‌های شام با کت و شلوارهای گران‌قیمت مثل مشت می‌خندند و جوک‌های سخیفی درباره مهمانان تازه وارد می‌گویند.

دراماتورژی و کارگردانی، فاصله را از شخصیت‌های ناراضی و بی‌حوصله در وب‌سایت دور می‌کند و با وجود پورنوگرافی تکان‌دهنده، تنها یک پیام اخلاقی باقی می‌گذارد. مهم نیست چند نقشه بزرگ در نظر گرفته نشوند، مهم نیست چقدر فیلمنامه فریاد می‌زند درباره لذت کوتاه و کمی منحرفانه سعادتمندانه… همه خروجی، دست‌های شل و ول را بالا می‌برد. اگر تعصب و آباژور بومی تخت جیرجیر را در نظر نگیرید، خوشحال خواهید شد. در مورد جشنواره جهانی پیروزی و جوایز برتر در برلین، یو گلادیلسچیکووا، بهترین منتقد فیلم و رزیومیروش، گفت: «نه خیلی خوب است، نه خیلی بد.» اما پاداش سکس دهانی

نقد فیلم صمیمیت شماره ۲: مرد بدنام و زنی که از زندگی روزمره خود خسته شده و به دنبال چیزی تازه و روشن هستند. به خصوص این زن چیزی را می‌خواهد که به نظر می‌رسد پایه کاملی برای یک ملودرام درباره رابطه بین دو جنس نیست. اما این رابطه فراتر از رابطه جنسی نمی‌رود و تا نقطه‌ای خاص، برای شخصیت‌های اصلی مناسب است.

همه چیز یک دور باطل است: خانه، خانواده، کار و چیزی که جذابیت معمولی می‌دهد و باعث می‌شود تنهایی آنجا را فراموش کنید. این تلاشی برای پر کردن خلأ معنوی از طریق رابطه جنسی است. به خصوص، اگر عجیب نباشد، شخصیت اصلی متوجه می‌شود که دیگر از رابطه‌های ساده راضی نیست، او به یک تماس صمیمی‌تر نیاز داشت، کلمه “رابطه جنسی” دقیقاً همان چیزی است که ما به آن نیاز داشتیم و بیشتر در زمینه همگرایی عمل می‌کند، نه بدن.

اما این دو نفر، زنی هستند که از رفتن به سطح پیچیده‌تری می‌ترسند، بنابراین نمی‌دانم چرا این فیلم فقط شهوانی تلقی می‌شود، بلکه در مورد ترس از یک رابطه جدی، ترس از عشق، اگر به طور مستقیم باشد، است. رابطه جنسی آسان و نه طاقت‌فرسا، بدون محدودیت و ممنوعیت و بدون «رابطه جنسی»، بله، فقط رابطه جنسی خالص بدون هیچ امیدی به چیز دیگری.

دانلود فیلم نزدیکی | Intimacy با لینک مستقیم از تورنت

دانلود فیلم نزدیکی | Intimacy با لینک مستقیم از تورنت

دانلود زیرنویس فارسی فیلم نزدیکی | Intimacy

پخش آنلاین

Jeden Mittwoch besucht Claire den Barkeeper und heruntergekommenen Musiker Jay, der schon in die Jahre gekommen ist und den sie zufällig kennengelernt hat, um in seiner Wohnung Sex mit ihm zu haben. Die beiden kennen zunächst nicht den Namen ihres Partners. Nach einem ihrer Treffen folgt Jay Claire heimlich in ein Vorstadttheater und entdeckt, dass sie als Schauspielerin in Tennessee Williams’ Stück Die Glasmenagerie auf der Bühne steht. Er findet heraus, dass sie mit dem Taxifahrer Andy verheiratet ist und einen Sohn mit ihm hat. Jay schließt Bekanntschaft mit Andy, den er über Claire, ihre Gewohnheiten, ihre Schauspielerei und ihr Leben ausfragt und erfährt jetzt erst den Namen seiner Sexpartnerin. Dieses Wissen verändert jedoch seine Einstellung zu ihr und zerstört die Basis einer bisher nur auf Sexualität bestehenden Beziehung. Nach und nach wird ihm bewusst, dass Claire sich wohl nicht von ihrem Mann trennen wird. Nachdem ihr heimliches Verhältnis aufgeflogen ist, treffen sie sich ein letztes Mal und haben Sex in einer Intensität und Nähe, die sie in allen ihren vorherigen Treffen niemals erlebt hatten. Damit endet ihre Beziehung.

Barman dans un pub londonien, Jay, la quarantaine, vit seul depuis qu’il a quitté son épouse, et abandonné leurs deux enfants. Une fois par semaine, le mercredi après-midi, il reçoit la visite d’une femme avec laquelle il fait l’amour passionnément et dont il ignore tout, jusqu’au prénom. À son travail, il se lie d’amitié avec Ian, un jeune homosexuel nouvellement embauché, qui devient peu à peu son confident. Le temps passe et Jay éprouve le besoin d’en savoir davantage sur sa mystérieuse partenaire. Il se met à la suivre après leurs rendez-vous et découvre qu’elle est comédienne de théâtre, mariée et mère d’un petit garçon…

Jay (Rylance) is a bartender who abandoned his family, because his wife lost interest in him and their relationship. Now living alone in a decrepit house, he has casual weekly sex with an anonymous woman (Fox), whose name he does not know. At first, their relationship is purely physical, but he eventually falls in love with her.

Wanting to know more about her, Jay follows her across the streets of London to the grey suburbs where she lives. He then follows her to a pub theatre where she is working as an actress in the evenings. Jay learns that her name is Claire, and she has a husband (Timothy Spall) and a son. Subsequently it is made clear to Jay that Claire will not leave her family. They meet for a final time, and have sex with an intimacy that has been missing during the illicit sex sessions of their previous encounters.