چرا یهودیان ثروتمنتدتر هستند؟

امین قضایی

اینکه درصد ثروتمندان در بین یهودیان در آمریکا و اروپا بیش از سایر مردم است یک فکت غیرقابل انکار است. در انگلیس، متوسط در آمد خانوار یهودی تقریبا سه برابر متوسط در آمد خانوارهای غیریهودی است. در آمریکا نیز یهودیان ثروتمندترین اقلیت مذهبی هستند. چهل و شش در صد یهودیان آمریکایی درآمد سالیانه ای بیش از صد هزار دلار دارند در حالیکه این رقم برای دیگران 19 درصد است.
میلیاردرهای یهودی نیز نسبت به جمعیت آنان پرشمار هستند. از چهارصد ثروتمندترین فرد جهان (لیست فوربس در سال 2011)، 100 تن از آنان یهودی هستند از جمله آنان شخصیت های برجسته ای مانند جرج سوروس و مارک زوکر برگ هستند. همچنین یهودیان نفوذ زیادی در قدرت به خصوص نهادهای مالی آمریکا دارند. کافی است به بن شالوم اشاره کنیم که از سالهای 2006 تا 2014 رییس فدرال رزرو (بانک مرکزی آمریکا) بوده است. شرکت های غول چندملیتی بنیادا یهودی مانند گلدمن ساکس نیز که در سال 1869 تاسیس شد، از قدرت و نفوذ اقتصادی و مالی این اقلیت دو درصدی جامعه آمریکا خبر می دهد.

قدمت این تصویر از یهودی جماعت به عنوان افراد پول دوست، طماع، حقه باز و آب زیرکاه هم در جوامع مسیحی و اسلامی، قدمت چندصدساله دارد. بارها در طول تاریخ یهودیان قربانی حسادت از سوی مردم و نهادهای قدرت قرار می گرفتند. امروزه این تصویر کلیشه ای منفی از آنان بدتر هم شده است و آنها به صورت جماعتی مخفی، مرموز، لابیست تصور می شوند که اگرچه در سیاست نقش علنی ایفا نمی کنند، اما عملا با پول های خود جهان را اداره می کنند و شرکت ها و محافل آنان از جمله محافل صهیونیستی، تعیین کننده اصلی سیاست گذاری های آمریکا و حتی اروپا قلمداد می شود. این دست نظریات توطئه هم در بین مسیحیان و هم مسلمانان یهودستیز رایج است و شاید امروزه یهودستیزی مهمترین وجه اشتراک مسیحیت بنیادگرا و اسلام باشد.

پس یک نظریه پرداز یهودستیز برای تایید نظریه خود فکت های زیادی درباره محافل مخفی یهودی و ثروت افسانه ای برخی از یهودیان می تواند پیدا کند. ما در اینجا، سعی می کنیم با یک تحلیل عقلانی و تاریخی، دلایل ثروت یهودیان امروزی را نشان می دهیم. برای کوتاه شدن مطلب، از ارائه فکت های تاریخی خودداری می کنم. اگرچه برای هرکدام از این تحلیل ها می توان انبوهی از فکت آورد، اما بهتر است تمرکز ما در اینجا روی تحلیل عقلانی مسئله باشد. این می تواند تمرینی باشد برای ما تا تامل روی مسائل و تجزیه و تحلیل عقلانی را بیاموزیم. بدون این فکت های تاریخی گمراه کننده خواهند بود.

دلایل ثروت مندتر بودن یهودیان را می توان به سه دسته تقسیم کرد:

1. دلایل مادی و شیوه تولید

2. پیشامدهای تاریخی

3. ویژگی های مذهبی و اجتماعی خود جامعه یهودیان.

1.دلایل مادی و شیوه تولید: زمانی که فئودالیسم و شیوه تولید کشاورزی حاکم بود، دست یهودیان از زمین کوتاه بود. بنابراین یهودیان برای ارتزاق مجبور بودند به شیوه های دیگری خارج از چارچوب رابطه خان و رعیتی، متوسل شوند. همچنین قدرت سیاسی نداشتند و به ندرت یا به سختی می توانستند به دانشگاه و محافل علمی راه یابند. این امر اتفاقا یهودیان را بسیار فقیر و به لحاظ اقتصادی متزلزل می ساخت. بنابراین راه جایگزین آنها برای امرار معاش تجارت و پیشه وری بود. اما زمانه تغییر کرد و وقتی اروپاییان توانستند سرزمین های دوردست را تحت استعمار دربیاورند، تجارت اهمیت روزافزونی پیدا کرد، بنابراین شانس بیشتری برای یهودیان مهیا شد. سپس انقلاب صنعتی، مشاغل جدیدی را بوجود آورد و یهودیان طبیعتا آمادگی بیشتری برای استقبال از این تغییرات شتابان داشتند. به علت سرکوب، یهودیان از دیرباز به مشاغل موقتی، ناامن و ریسک پذیر عادت داشتند و البته می دانیم که این ویژگی هایی است که سرمایه گذار موفق باید آنها را در شغل خود بپذیرد.
ظهور سرمایه داری، اهمیت وام و نزول خواری را بیشتر کرد. این از دیرباز یکی از مشاغلی بوده است که یهودیان مجبور به انجام آن بوده اند. مسیحیان به شدت ربا و بهره را تقبیح می کردند. در یهودیت نیز چنین است، اما تاریخا یهودیان چاره ای جز این نداشتند. تصویر یهودی رباخوار و مال دوست از همین نقش تاریخی یهودیان به عنوان وام دهنده می آید. با این حال، این برای یهودی یک شغل بسیار ریسکی بود، زیرا آنها به سختی می توانستند از حمایت قانونی برخوردار شوند.
علت اشتغال یهودیان به الماس و سایر سنگ ها و فلزات گرانبها را نیز می توان با رجوع به شیوه تولید و نوع مالکیت توضیح داد. همانطور که گفتیم، دست آنها املاک و سایر مالکیت های نامنقول کوتاه بود. پس آنها مجبور بودند که ثروت خود را به فلزات گرانبها تبدیل کنند و البته انتقال این نوع مالکیت، در صورت بروز خطر و حمله که باعث مهاجرت ایشان می شد، راحت تر بود.
به طور خلاصه، تغییر شیوه تولید، یعنی رونق گرفتن تجارت، سرمایه گذاری و فعالیت های مالی، یکی از دلایلی بود که باعث شد بسیاری از یهودیان ثروت فراوان کسب کنند. افسانه و اتهام فاشیست ها مبنی بر اینکه سرمایه داری ساخته و پرداخته دست یهودیان است از همین جا می آید. مردم همزمان شاهد ثروتمندتر شدن یهودیان و ظهور سرمایه داری بودند.
2. با این همه، حتی تا سالها بعد از جنگ جهانی دوم، یهودیان آمریکا به سختی نماد ثروت و رفاه قلمداد می شدند. برعکس، بسیاری از یهودستیزان، یهودیان را کارگران سوسیالیست می دانستند و آنها را با کمونیسم و سوسیالیسم تداعی می کردند. بروز جنگ جهانی دوم، باعث مهاجرت عظیم یهودیان شد. کشتار یهودیان بدست نازی های آلمانی مانند یک فیلتر نیز عمل کرد، زیرا یهودیانی که ثروت بیشتری داشتند توانایی بیشتری برای مهاجرت و فرار داشتند و بقا یافتند. یهودیان فقیر از بین رفتند. از بین رفتن قوانین تبعیض آمیز طی جنبش مدنی دهه شصت در آمریکا، باعث شد که یهودیان فرصت های بهتری به دست آورند و البته در مقایسه با سیاه پوستان آمریکا، آنان ثروتمندتر بودند و بنابراین از رفع محدودیت های قانونی، سود بیشتری جستند. همچنین بسیاری از بازماندگان هلوکاست، تا سالها از دولت آلمان غرامت می گرفتند و این به رفاه آنان کمک کرد.
دلایل و پیشامدهای تاریخی زیادی هست که می توان وجود میلیاردرهای یهودی را به آن نسبت داد، اما در اینجا از ذکر آنها خودداری می کنیم تا به سراغ دلیل سوم برویم.
3. دلیل ثروت یهودیان این نیست که آنها نژادی باهوش هستند، اما مطمئنا جامعه یهودی ویژگی هایی دارد که باعث می شود بتواند تاحدی ثروت و رفاه آنان را توضیح دهد. مهمترین ویژگی حمایت ایشان از یکدیگر است. یهودیان از یکدیگر حمایت مالی و اطلاعاتی زیادی می کنند. مطابق آیین شان، آنها تشویق یا موظف هستند که به فقرای یهودی صدقه یا وام بدهند (tzedakah) و البته قویا توصیه می شود که این صدقه بدست فقرای یهود برسد و نه دیگران. این عادت یا رسم، حتی در بین یهودیان غیرمذهبی نیز رواج دارد و آنها نیز حمایت مالی زیادی از یکدیگر می کنند. مطمئنا یک یهودی ثروتمند، یک یهودی دیگر را برای همکاری ترجیح خواهد داد. حجم عظیمی از پول از ثروتمندان یهودی آمریکا به سازمان ها (سازمان های مردم نهاد، دانشگاه ها، بیمارستان ها و…) و خانواده های یهودی در اسراییل سرازیر می شود.
از دیرباز، یهودیان به تحصیل و توانایی خواندن و نوشتن اهمیت فراوان می دادند. یک دهقان مسیحی برای انجام فرایض و تعالیم مذهبی خود نیاز چندانی به سواد یا مطالعات احساس نمی کرد، زیرا کشیش ها و نهاد کلیسا این کار را برای وی انجام می دادند. فقط کافی بود او یکشنبه ها به کلیسا برود و به موعظه گوش بسپارد و دعا بخواند. اما برای یهودیان که تمرکز کمتری داشتند و دسترسی ایشان به نهادهای مذهبی محدودتر بود، نیاز به سواد برای خواندن متن مقدس لازم می آمد. مشخصا این باعث شد که از یهودیان تحصیل کرده، دانشمندان و متفکرین بزرگی ظهور کنند. البته می دانیم که تحصیلات بیشتر با درآمد بیشتر رابطه مستقیم دارد (دست کم در گذشته این رابطه قوی تر بود)

همه اینها، توضیح می دهد که چرا یهودیان، موذی و لابی گر و توطئه گر به نظر می آیند. یک میلیاردر یهودی را در نظر بگیرید. او مانند هر ثروتمند دیگری خواهان اعمال نفوذ است، اما حتی امروزه یهودیان شانس چندانی در عرصه سیاست و کسب آرای مردم ندارند. پس مسلم است که یهودیان مجبور هستند به صورت عناصر اقتصادی و مالی پشت سر سیاستمداران، ایفای نقش کنند. آنها مانند دیگر میلیاردرها و شرکت های چندملیتی، خواهان اعمال نفوذ در سیاست هستند تا منافعشان تامین شود. وجود دولت اسراییل و نیاز به حمایت آمریکا از این دولت، دلیل مضاعف دیگری برای این اعمال نفوذ است. هیچ جنبه اسرار آمیزی در این مسئله وجود ندارد. آنها در سیاست شانسی ندارند، پس همیشه عناصر اقتصادی پشت پرده باقی خواهند ماند. البته این میلیاردرهای یهودی که به شدت هوای یکدیگر را دارند، باید تقبیح و رسوا شوند. اعمال آنان محکوم است، اما ما هیچ نیازی نداریم که به ورطه یهودستیزی بیافتیم و البته باید حواسمان باشد که اجازه ندهیم نقد به دولت اسراییل یا شرکت های چندملیتی یهودی، با اتهام یهودستیزی خنثی شود.

دیدگاهتان را بنویسید