این انقلاب را باید تا پای جان برای گذر از جهل دنبال کرد.

| خشایار دیهیمی | نویسنده، مترجم |

با علم به رنجیدن بسیاری از دوستان فیسبوکی

تعارف نداریم . همیشه صریح بوده ام و شفافیت را بخش مهمی از اخلاق میدانم .دیگر فرصت و حوصله ی افشای تبهکاری تک تک افراد نیست چون کم شمار نیستند . البته برخی ظاهرالصلاحها خطرناکترند مثل موسوی و کروبی و خاتمی و بهزاد نبوی و کرباسچی و سروش … اینها هم ، که میخواهند با عذر و بهانه های واهی از این چهل و چهار سال فاجعه و مصیبت دامن برچینند ، شمارشان کم نیست . اینها همه حزب اللهی بودند، اگر کسانی یادشان رفته من یادم نرفته . همه ی اینها در دهه ی ننگین شصت جزو کابینه و نزدیکان و مشاوران امام و نخست وزیر امام بودند .اما یک بار برای همیشه : از هر کس که حتی بوی پنجاه و هفت بدهد ، از سیاستمدار و روشنفکر گرفته تا هوادار ساده اش ، از چپ اسلامی اش گرفته تا توده ای و فدایی اش ، از روشنفکر دینی گرفته تا روشنفکر امپریالیست ستیز عمدتا غرب نشینش و…بدم میاید . در یک کلام از جهل بدم میاید . این انقلاب را تا پای جان باید برای گذر از جهل دنبال کرد . خطاپوشی ناشی از رفاقت ،نارفیقی در حق همه ی آنهایی است که عمر و جوانی و زندگی شان در این رژیم تباه شد . تمام .

خشایار دیهیمی، مترجم، ویراستار و روزنامه‌نگار، در پستی فیسبوکی که روز ۲۱ آذر منتشر کرده است نکاتی را در مورد اعتراضات اخیر ایران، که او از آن به عنوان «انقلاب» یاد می‌کند، به مخاطبانش یادآوری کرده است.

او با بیان این که می‌داند نوشتهٔ «بدون تعارف، صریح، و شفاف» او سبب رنجش بسیاری از دوستان فیسبوکی‌اش خواهد شد، می‌گوید «ظاهرالصلاح‌ها» از تبهکارهایی – که چون کم نیستند، او فرصت و حوصله نوشتن درباره شان را ندارد – خطرناکترند. او در این رابطه به صراحت از چهره‌های مطرح جریان اصلاح‌طلبی – از جمله میرحسین موسوی، مهدی کروبی، سید محمد خاتمی، بهزاد نبوی، و غلامحسین کرباسچی – به عنوان نمونه چنین افرادی نام برده و گفته است که آن‌ها «می‌خواهند با بهانه‌های واهی از این چهل و چهار سال فاجعه و مصیبت دامن برچینند.»

او با یادآوری این که نامبردگان «همه حزب‌اللهی بودند» و «در دهه ننگین شصت جزو کابینه و نزدیکان و مشاوران امام و نخست وزیر امام بودند» به برخی طیف‌های فکری و جریان‌های سیاسی مختلفی که «بوی پنجاه و هفت» می‌دهند اشاره می‌کند، آنها را مترادف «جهل» می‌داند، و می‌گوید که از آنها بدش می‌آید. او می‌نویسد: «این انقلاب را تا پای جان باید برای گذر از جهل دنبال کرد.» دیهیمی در پایان این مطلب «خطاپوشی ناشی از رفاقت» را «نارفیقی در حق همه آن‌هایی که عمر و جوانی و زندگی‌شان در این رژیم تباه شد» قلمداد کرده است.

اگرچه بسیاری از مخاطبان در زیر این پست از صراحت، شفافیت، قاطعیت، و شجاعت خشایار دیهیمی تشکر کرده‌اند، چند نفری هم بودند که نکاتی را به خود او یادآوری کردند.

یک کاربر نوشته است: «این نوع برخورد شما دقیقا همان نوع نفی و طرد پنجاه و هفتی اشخاص و جریان‌ها است. شما اکنون آیینه تمام‌نمای ۵۷ هستید.»

کاربری دیگر هم او پرسیده است: «آن موقع‌ها که برای اصلاح‌طلبان تبلیغ می‌کردید و برای مراسم‌شان دعوت می شدید، نمی‌دانستید که پنجاه و هفتی‌اند؟ نخست‌وزیر امام بوده‌اند؟ حزب‌اللهی بوده‌اند؟»

خشایار دیهیمی، ویراستار مجموعه «تاریخ تمدن ویل دورانت» در انتشارات انقلاب اسلامی (فرانکلین سابق)، دبیر شورای نویسندگان نشریه «نگاه نو»، و سرپرست ترجمه مجموعه‌های «نسل قلم»، «نام‌آوران فرهنگ»، و «تجربه و هنر زندگی» بوده است و مجموعا بیش از ۳۰۰ اثر را ترجمه، ویراستاری، سرویراستاری، و سرپرستی کرده است.

او در سال ۱۳۸۸ با انتشار بیانیه‌ای به همراه بابک احمدی به دفاع از اصلاح طلبی پرداخت و در سال ۱۳۹۲ با امضاء طوماری به همراه ۱۴۰ هنرمند ایرانی از نامزدی حسن روحانی حمایت کرد.

در سال ۱۳۹۳ درباره لاپوشانی فساد در نظام، نامه سرگشاده‌ای به صادق لاریجانی نوشت و بعدتر در سال ۱۳۹۴ نامه‌ای شدیداللحن به آیت‌الله خامنه‌ای رهبر ایران نوشت و البته به فاصله‌ای کوتاه، به کاربردن برخی واژه های نامناسب در آن نامه را زیبنده قلم یک شهروند ندانست.

دیدگاهتان را بنویسید