هنر اعتراضی، معمولاً در شرایطی ظهور مییابد که هنرمند برای اعتراض نسبت به وضع موجود، برای خنثی کردن تبلیغات رژیمی، مثل رژیم فاشیستی آخوندی و نکبت بار جمهوری اسلامی، هنر خود را در جهت حرکت زحمتکشان و انسانهای که به مقاومت و اعتراض رفتهاند، قرار دهد. هنرمند همیشه باید آمده اعتراض به وضع موجود باشد. گوشت، پوست، استخوان، تن و روح هنرمند باید اعتراضی باشد، حکومت فاشیستی اسلامی تمامِ دروغهایش را در مورد هنرمند معترض فهرست میکند تا هنرمند احساس سرخوردگی کند. جماعت کوچک، حقیر و ترسو در همهی زمانها در حال تخریب هنرمندان معترض هستند، غافل از این که این حرکات و تلاش مذبوحانه این جماعت فقط به هنرمند نشان میدهد که چقدر در مسیر درست قدم برمیدارد. .
هنر بدون اعتراض، هنر اختگی ست. برای ما که در جهنم حکومت اسلامی فاشیستی زندگی کردیم و میکنیم هنر اعتراض را روی تنمان باید خالکوبی کنیم. من هنوزم با گوش دادن به فایل صوتی فرزاد کمانگر تمام بدنم درد میگیرد. هنوزم با دیدن عکسهای محمد مختاری تمام بدنم درد میگیرد. هنوزم با دیدن فیلم کشته شدن ندا آقاسلطان تمام بدنم درد میگیرد. هنوزم حس شرمندگی بهمن دست میدهد که نتوانستم یک اعتراض خیابانی راه بیندازم.
«دیوار» شاهکار بیبدیل پینک فلوید و راجر واترز صدای اعتراضی مردمان خسته از درد و ستم است، صدای خشم است، صدای جان باختگان و قربانیان.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.