فیلمی که به قولی همانقدر مدیون اینگمار برگمان است که مرهون گروچومارکس. از آثار سبکتر و مفرحتر آلن که البته به هیچ رو خالی از نگاههای تیز و نافذ به دشواریهای رابطههای زن و مرد و تظاهرات و اشتباهات معمول در روند آنها نیست. فیلم در واقع نسخه انحصاری آلن از نمایشنامه رویای شبی نیمه تابستانِ ویلیام شکسپیر است که رو به اواخرش پدیدهای فراواقعی هم با رویدادهای کمیک در میآمیزند و فانتزی شکسپیری عملاً احیا میشود. فیلمبرداری زیبای ویلیس (از طبیعت)، در آثار آلن که معمولاً به دور از فضاهای روستائی و در نیویورک معاصر جریان دارند، بینظیر است. ـ نامزد شیر طلای ونیز 1982 ـ داستان: سالهای آغازین قرن. در یک مهمانی آخر هفته در خانهای روستائی اطراف نیویورک، «اندرو» (آلن) و همسرش، «ایدریان» (استینبرگن) میزبان «لیوپولد» (فرر)، روشنفکر فضلفروش و نامزد بوالهوسش، «آرییل» (فارو)، «ماکسول» (رابرتس) پزشک زنباره و محبوبهاش، «دالسی» (هگرتی) هستند. حالا رابطههائی جدید میان این زوجها شکل میگیرد و در نهایت «اندرو» و «ایدریان» موفق میشوند پس از مدتها بر مشکلات خود در رابطه با یکدیگر فائق آیند…..
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.