کوسه | عدنان غريفی
تماشا می کرد. اما مردم، چرا، با چوب و چماق کوسه را دوره کرده بودند، اگرچه وقتی می پريد به بالا، از ترس می پريدند به اطراف، فرار می کردند، و منتظر می ماندند که باز بيفتد بر خاک، و تا می افتاد می آمدند تا بکوبندش با چوب و چماق و ديلم، محکم ؛ به جانش می افتادند، اما وقتی که کوسه زورش می آمد از آنهمه نامردی و با هرچه زور که هنوز داشت برمی خاست، می افتادند، دستپاچه.