در باب پوچی
ما می میریم پس همه چیز افیون است. مرگ همچون نیستی همه چیز را پوچ می سازد. زندگی نه آغاز آنست و نه پایان آن، بدتر از هردو، آغازی است…
شعر | داستان | گزارش | مقاله | نقد ادبی
ما می میریم پس همه چیز افیون است. مرگ همچون نیستی همه چیز را پوچ می سازد. زندگی نه آغاز آنست و نه پایان آن، بدتر از هردو، آغازی است…
نفوسِ بد نبايد زد. پيوندي بوده حتماً، شاد و مبارک، دور از هول و ولا و فاجعه. رقص و پايکوبي بوده، نقل و نبات و تورِ سفيد… براي ماهِ عسل رفته اند به چالوس، به ويلاي خانوادگي شان… به سلامت… اينطور بهتر است! غم هم ندارد