برچسب: ترجمه
-
بدن مىميرد، آب بخار مىشود، روح درنگ مىكند
دختری که از دریا بر آمد پوست گاوی برتن می کند تا ورزای جوان خود رابه ریش بیندازد.
-
آه بدنهای آغوش دیده
کتاب «بیست شعر عاشقانه و یک سرود نومیدی» پابلو نرودا ترجمهی فرود خسروانی (از نامهای مستعار بیژن الهی) چاپ اول ۱۳۵۲انتشارات امیرکبیر ای جسم، جسم من، ای زنی که دوست داشتم، و از دست دادهام، در ساعت نمناک، تو را میخوانم و آواز میدهم. همچو کوزهیی در تو مهربانی بیپایان بود، و تو را شکست…
-
دستمایهها | آلیس مونرو
رؤیای مادرم. (مترجم)، تهران: نشر مرکز، ۱۳۹۰. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۳۰۵-۹۹۷-۲ میخواستم چیزی بهت بگم. نیایش عبدالکریمی (مترجم)، بیژن عبدالکریمی (مقدمه)، تهران: نقد فرهنگ، ۱۳۹۴. . (مترجم)، ناشر: نیلوفر.
-
معنی حرف ها هم مرا می ترساند
راینر ماریا ریلکه (به آلمانی: Rainer Maria Rilke) (۴ دسامبر ۱۸۷۵ – ۲۹ دسامبر ۱۹۲۶) از مهمترین شاعران آلمانیزبان در سده ۲۰ میلادی است. پرویز ناتل خانلری در سال ۱۳۲۰ اثری با عنوان «نامههایی به شاعری جوان» را ترجمه کرد. تا کنون، آثار وی به دفعات به فارسی برگردانده شدهاست. علاوه بر این اثر تاکنون…
-
دو نامهی از بهمن محصص به احمدرضا احمدی
از راست: بهمن محصص، احمد رضا احمدی، مهرداد صمدی، اسماعيل نوری علا، ضياء موحد نشسته در وسط فروغ فرخزاد ـ قبل سفر به انگلستان در فرودگاه مهرآباد (1344 = 1965)
-
سرزمين هرز | تی. اس. الیوت
آن سوّمی کیست که همیشه در کنارِ تو راه میرود؟ آنگاه که میشمرم تنها من و تو باهم هستیم امّا آنزمان که در پیشِ رویم به جادهی سپید مینگرم همیشه یک تن دیگر در کنارِ تو گام برمیدارد سبکبال، در بالاپوشِ قهوهایرنگ و باشلق بر سر نمیدانم آیا مرد است یا زن ـ امّا این…