برچسب: جلال آل احمد

  • در آغوش پیراهنم بودی | ناما جعفری

    در آغوش پیراهنم بودی | ناما جعفری

    ناما جعفری|مجله تابلو ادبیات عاشقی است. عشق، ادبیات را می‌سازد و نفس می‌دهد به نوشتن. از بیداری می‌پراندمان به بودن. نبض بی‌پایانِ کلمه است. خواب را به پرسیدن از تن می‌برد و بعد بی‌صدا ما را میان مچاله کردن‌‌ رها می‌کند. از عاشق شدن بیژن الهی به غزاله علیزاده بنویسم یا از احمد شاملو به…

    Continue reading

  • از یک مقاله و چند استاد | ابراهیم گلستان

    از یک مقاله و چند استاد | ابراهیم گلستان

    غفلت می‌کردم که اختیار پندارم را می‌سپردم به خوشبینی که فکر کرده بودم اگر پروریده بیرونی، بهتر می‌توانی بیرون بندِ عادت و آداب یک محل باشی و حاجت نداری به کوشش بیش از حد برای خود را از بند سفت رسم رهانیدن، ومی‌شود از این جدا بودن برای دید و داوری بهتری بهره‌برداری، دور از…

    Continue reading