برچسب: رضا قاسمی
-
رضا قاسمی ـ سرژ برینگلف- گارون گارون
این قطعه که بر روی یکی از آهنگ های بلوچی است یکی از قطعات یک آلبوم 50 دقیقه ایست که رضا قاسمی و سرژ برینگلف در سال 1991 بطور مشترک کار کرده اند. این آلبوم هیچگاه منتشر نشد به دلیل آنکه برای سی دی شدن باید یکی دو قطعه دیگر هم به آن اضافه می…
-
شب هزارویکُم | بهرام بیضایی
وقتی کسی سعی میکند چیزی را فراموش کند یعنی فراموش کردن برایش آسان نیست، یعنی به آنچه میخواهد فراموش کند علاقه دارد
-
خلاصه داستان ‘همنوايی شبانه ارکستر چوبها’ | رضا قاسمی
راوی به قتل رسيده، اما همچنان نقل می گويد و گزارش می دهد که قاتل او يعنی پروفت را دستگير کرده اند. مستاجران ديگر هم هر يک به نحوی از ساختمان پراکنده می شوند، و راه برای نقشه های سيد باز می شود که به چيزی جز تصرف طبقه ششم نمی انديشد. آخرين رويداد رمان…
-
بخش نخست رمان چاه بابل | رضا قاسمی
متن کامل رمان چاه بابل بخشی از رمان ‘چاه بابل’ که توسط نشر باران در سال ۱۹۹۸ در سوئد چاپ شده است: پارهی يکمشمايل سرگردان فليسيا ۱ از جمله دلايلی که برای اثبات تناسخ می آورند يکی اين است که در زندگی بارها به اشخاصی برمی خوريم که نمی شناسيم و با اين حال چهره…
-
وقتی از صفحه کلید کامپیوترت پروانه پر بکشد | پادکست
رضا قاسمی، نویسندهی شناخته شده و خالق آثاری چون “همنوایی شبانه ارکستر چوبها“، این روزها دارد آخرین قصه خود را در فیسبوک منتشر میکند. او با ما از دغدغههای نویسندهای میگوید که در زمانه فیسبوک میزید و مینویسد. اگر نویسنده باشید چه چیزی بهتر از اینکه برایتان بستهای پسته از ایران سوغات بیاورند و با…
-
| پرتگاه | رضا قاسمی |
دامنت را بپوش. در روز برهنه تری تا به تاريکی. تو با دشنه زاده شدی، من با بريدگی. تمام شيشه های شکسته، تمام شيشه های نوک تيز راه می زنند بر من.
-
| چتر و گربه و ديوار باريك | رضا قاسمی |
وقتی پوست صورت من گُر گرفت، هیچ چتر حمایتی سایهگستر خفت و تنهاییام نشد. نگاهش كردم. همچنان آرام نشسته بود روی همان صندلی سیاهرنگ، كنار میز. نگاهم كرد. چشمهاش مثل دو چشم شیشهای تهی بود از هر شفاعتی. یك دم لبهاش از هم گشوده شد.