رضا قاسمی ـ سرژ برینگلف- گارون گارون
این قطعه که بر روی یکی از آهنگ های بلوچی است یکی از قطعات یک آلبوم 50 دقیقه ایست که رضا قاسمی و سرژ برینگلف در سال 1991 بطور مشترک…
شعر | داستان | گزارش | مقاله | نقد ادبی
این قطعه که بر روی یکی از آهنگ های بلوچی است یکی از قطعات یک آلبوم 50 دقیقه ایست که رضا قاسمی و سرژ برینگلف در سال 1991 بطور مشترک…
وقتی کسی سعی میکند چیزی را فراموش کند یعنی فراموش کردن برایش آسان نیست، یعنی به آنچه میخواهد فراموش کند علاقه دارد
راوی به قتل رسيده، اما همچنان نقل می گويد و گزارش می دهد که قاتل او يعنی پروفت را دستگير کرده اند. مستاجران ديگر هم هر يک به نحوی از ساختمان پراکنده می شوند، و راه برای نقشه های سيد باز می شود که به چيزی جز تصرف طبقه ششم نمی انديشد. آخرين رويداد رمان که همانا مرگ پيرمرد موجر است، از زبان سگ او نقل می شود، که گويی روح راوی در جسم او حلول کرده است.
متن کامل رمان چاه بابل بخشی از رمان ‘چاه بابل’ که توسط نشر باران در سال ۱۹۹۸ در سوئد چاپ شده است: پارهی يکمشمايل سرگردان فليسيا ۱ از جمله دلايلی…
رضا قاسمی، نویسندهی شناخته شده و خالق آثاری چون “همنوایی شبانه ارکستر چوبها“، این روزها دارد آخرین قصه خود را در فیسبوک منتشر میکند. او با ما از دغدغههای نویسندهای…
دامنت را بپوش. در روز برهنه تری تا به تاريکی. تو با دشنه زاده شدی، من با بريدگی. تمام شيشه های شکسته، تمام شيشه های نوک تيز راه می زنند بر من.
وقتی پوست صورت من گُر گرفت، هیچ چتر حمایتی سایهگستر خفت و تنهاییام نشد. نگاهش كردم. همچنان آرام نشسته بود روی همان صندلی سیاهرنگ، كنار میز. نگاهم كرد. چشمهاش مثل دو چشم شیشهای تهی بود از هر شفاعتی. یك دم لبهاش از هم گشوده شد.