برچسب: سیاسنبو

  • | با شب یکشنبه | محمدرضا صفدری |

    | با شب یکشنبه | محمدرضا صفدری |

     پاره ای از چارچوب ها تاریک مانده بودند. گفتم آن های دیگر باهم خاموش نمی شوند، به همین سادگی که همه شان باهم روشن نشده بودند. گفتم یکی دیر می رسد به خانه اش وچراغ را دیر روشن می کند ویکی زود.گفتم اگر یکی از چارچوب ها برای خودم باشد ، چراغش را زود روشن…

    Continue reading