پس از اين هر نور لطيفی که مرا لمس کند تو خواهی بود | سیروس آتابای

سیروس آتابای (زادهٔ ۱۵ شهریور ۱۳۰۸ خورشیدی در تهران – درگذشتهٔ ۶ بهمن ۱۳۷۴ خورشیدی در مونیخ) شاعر ایرانی-آلمانی بود. پدرشهادی آتابای، پزشک و مادرش فاطمه پهلوی ملقب به همدم‌السلطنه پهلوی، بزرگترین فرزند رضاشاه بود.

پانزده شعر از سیروس آتابای

زندگی

در سال ۱۹۳۷ م بهمراه برادرش امیررضا آتابای برای تحصیل روانهٔ برلین شد؛ جایی که پدرش پزشکی خوانده بود. اما با شروع جنگ جهانی دومقرار بر آن شد که دو برادر برای ادامهٔ تحصیل به سوئیس فرستاده شوند؛ اما به گفتهٔ آتابای از آنجا که سرپرست آن‌ها در انجام این امر قصور کرد، سیروس نوجوان در آلمان ماندگار شد.

پس از پایان جنگ به ایران بازگشت؛ ولی چون خواندن و نوشتن زبان فارسی را نیاموخته بود، نتوانست در یکی از مدارس تهران و در کلاس متناسب با تحصیلات خودش ثبت‌نام کند. به پیشنهاد خود راهی سوئیس شد و دورهٔ دبیرستان را در آنجا به پایان برد. اولین سروده‌های آتابای به سال ۱۹۵۰ در روزنامهٔ «کردار» چاپ زوریخ که ماکس رایشنر شاعر و نویسندهٔ نامدار آلمانی‌زبان سوئیسی دبیری صفحهٔ ادبی آن را بر عهده داشت، منتشر شدند.

در سال ۱۹۵۲ به قصد تحصیل در رشتهٔ زبان و ادبیات آلمانی در دانشگاه مونیخ ثبت‌نام کرد؛ ولی به شهادت دوستانش به‌ندرت در کلاس‌های درس شرکت می‌کرد و باور داشت مطالعات شخصی او برایش بسیار پربارترند. سیروس از همان زمان چنان شیفته و مجذوب شعر و شاعری و مستحیل در جهان واژه‌ها بود که هیچ‌یک از دوستانش جامه‌ای جز ردای شاعری را برازندهٔ تن او نمی‌یافتند.

از میان شاعران و نویسندگان آلمانی به کلمنس برنتانو، ادوارد موریکه، گوتفرید بن و برتولت برشت ارادتی خاص داشت و با اریش فرید شاعر اتریشی و الیاس کانتی شاعر و نویسندهٔ بلغاری‌تبار دوستی نزدیک داشت. به رمانتیسیست‌ها به دلیل کلام معجزه‌آسایشان عشق می‌ورزید و مدرنیست‌ها را به سبب دوری‌جستن از خودفریبی می‌ستود. او در میان شاعران زمانه‌اش کاملاً شناخته شده بود، چنان‌که گرهاردباخ لایتر می‌نویسد: زبان ادبی آتابای در کتاب «سر برآوردن در جایی دیگر» و به خصوص اشعار تقدیمی‌اش، شوق مرا برانگیخت تا در ۲۳ ژوئیه شعر «برای آ. س» را بنویسم.

ماکس رایشنر در کتاب “شعر زمانه ما” (مجموعه اشعار شاعران جوان آلمانی) می‌نویسد: به رغم ویژگی‌هایی که آتابای خواهی نخواهی از فرهنگ شرقی ـ ایرانی با خود به همراه آورده است، می‌توان او را در ردیف شاعران جوان آلمانی قرار داد. ریشارد اکسنر می‌نویسد:”درباره‌اش گفته‌اند که زندگی‌اش را وقف حرفهٔ شاعری کرد؛ تقدیر چنین بود. او انسانی صمیمی، نسبتاً ساکت و دیرجوش بود. او استعداد این را داشت که اگر از شخص مورد علاقه‌اش دعوت می‌کرد که به ملاقاتش بیاید، در طول این دیدار دربست در خدمت او باشد.

آن دوست یا میهمان می‌رفت و می‌دانست که این ساعاتی فراموش‌نشدنی از زندگی او بوده است؛ مهم نبود که این دیدار تکرار می‌شود یا نه. در هر حال گفتن به امید دیدار “از گفتن بدرود” بهتر است. چنین انسان‌هایی تا مدت‌ها پس از مرگ‌شان، هنوز در زندگی تو حضور دارند. از زمانی که او را شناختم (بیش از چهل سال) می‌دانستم که او همواره در زندگی من حضور خواهد داشت، حتی اگر مدت‌ها او را نبینم و با او صحبت نکنم. هر دو همواره دست‌کم می‌دانستیم که آن دیگری به چه کار مشغول است؛ اما ملاقات واقعی و برای مدتی در کنار هم نشستن، رخدادی بود که به هدیهٔ عالم غیب می‌مانست و ارزش این را داشت که این روز را به خاطر بسپاری؛ حتی بدون دفتر خاطرات.

آتابای سال‌های دههٔ شصت میلادی (چهل شمسی) را به تناوب در تهران و لندن گذراند. اواخر همین دهه برای مدتی به گروه ادبی طرفه متشکل از گروهی از شاعران جوان آن زمان پیوست. حاصل این همکاری انتشار منتخبی از سروده‌هایش به زبان فارسی بود که برگردان آن‌ها با نظارت خود او صورت پذیرفت. در سال‌های ۱۹۷۹ تا ۱۹۸۳ را در لندن به سر برد و پس از آن تا زمان مرگش (آخر ژانویهٔ ۱۹۹۶) در مونیخ سکونت داشت.

Grave tomb of Cyrus Atabay in Munich

این شاعر توانا و پرکار در طول چهار دهه فعالیت شعری، شانزده مجموعه شعر به دست چاپ سپرد که چند جایزهٔ ادبی از جمله جایزهٔ «هوگو یاکوبی» و جایزهٔ «آدلبرت فون کامیسو» را برایش به ارمغان آوردند. این کتاب با وجود اینکه بخش‌هایی‌اش به زندگی آتابای و نقل خاطرات دوستان و همکاران او اختصاص دارد؛ اما شامل شعرهای این شاعر نیز می‌شود. شعرهایی که بخشی از آن را بیژن الهی و بخش دیگر را مهرداد صمدی ترجمه کرده‌است. در این میان ترجمه صمدی پیش‌تر در سال ۱۳۴۴ با عنوان «وادی شاپرک‌ها» چاپ شده بود.

جوایز

۱۹۵۷: جایزهٔ هوگو یاکوبی پرایس

۱۹۸۳: عضو آکادمی Bayerische der Schönen Künste (آکادمی هنرهای زیبای باواریا)

۱۹۹۰: جایزهٔ آدلبرت فون شامیسو

۱۹۹۳: عضویت در Deutsche Akademie für Sprache und Dichtung (آکادمی زبان و ادبیات آلمانی)

آثار

  • ۱۹۵۶: Einige Schatten. Gedichte (partiell vertont von Peter Mieg: Mit Nacht und Nacht, 1962)
  • ۱۹۵۸: An- und Abflüge. Gedichte
  • ۱۹۶۰: Meditation am Webstuhl. Neue Gedichte
  • ۱۹۶۴: Gegenüber der Sonne. Gedichte und kleine Prosa
  • ۱۹۶۸: Gesänge von morgen
  • ۱۹۶۹: Doppelte Wahrheit. Gedichte und Prosa
  • ۱۹۷۱: Die Worte der Ameisen. Persische Weisheiten
  • ۱۹۷۴: An diesem Tage lasen wir keine Zeile mehr. Gedichte
  • ۱۹۷۷: Das Auftauchen an einem anderen Ort. Gedichte
  • ۱۹۸۱: Die Leidenschaft der Neugierde. Neue Gedichte
  • ۱۹۸۳: Stadtplan von Samarkand. Porträts, Skizzen, Gedichte
  • ۱۹۸۳: Salut den Tieren. Ein Bestiarium
  • ۱۹۸۵: Prosperos Tagebuch. Gedichte
  • ۱۹۸۶: Die Linien des Lebens. Gedichte
  • ۱۹۹۰: Puschkiniana. Gedichte
  • ۱۹۹۱: Gedichte
  • ۱۹۹۲: Leise Revolten. Kleine Prosa aus drei Jahrzehnten
  • ۱۹۹۴: Die Wege des Leichtsinns. Zerstreutes äolisches Material. Gedichte

دفترهای روزن

 
دفترهای روزن
ناشر: انتشارات روزن
دفتر اول زمستان 1346
دفتر دوم بهار و تابستان 1347
دفتر سوم زمستان 1347
“دفترهای روزن”، از انتشارات روزن، از گاهنامه های پربار و پیشرو دهۀ چهل است. انتشارات روزن ناشر فعالی بود که کتاب های خوبی منتشر می کرد و گاهی در گالری/کتابفروشی روزن شب شعر و نمایشگاه نقاشی نیز ترتیب می داد، اما این ناشر نیز پس از انتشار چند کتاب مثل انتشارات طرفه و جوانه بی سر و صدا تعطیل شد.
 
 
نخستین دفتر از دفترهای روزن، که ویژۀ شعر، نقاشی، قصه و گزارش کتاب است، با یکی از تابلوهای رنگ روغنی سهراب سپهری آغاز می شود.
این دفتر در سه بخش تنظیم شده است: بخش اول شعر، بخش دوم نقاشی و بخش سوم قصه و گزارش کتاب.
در بخش شعر شعرهایی از نیما یوشیج، ا. بامداد، پل والری، سهراب سپهری، یدالله رویایی، بیژن الهی، وینچنزو بیانکینی، بهرام اردبیلی، محمود شجاعی؛ در بخش نقاشی نقاشی ها و طرح هایی از سهراب سپهری، بهمن محصص، وینچنزو بیانکینی؛ و در بخش قصه تکه هایی از “مد و مه” ابراهیم گلستان به چاپ رسیده است؛ و در گزارش کتاب کتاب های زیر نقد و بررسی شده است: “جوی و دیوار و تشنه” نوشتۀ ابراهیم گلستان، “میعاد در لجن” مجموعۀ شعر نصرت رحمانی، “آئینه ها تهی ست” مجوعۀ شعر م. آزاد، “ارثیه “مجموعۀ داستان علی مدرس نراقی، “شعر من” دفتر دوم اشعار نیما یوشیج، “واهمه های بی نام و نشان” مجموعۀ داستان غلامحسین ساعدی، “81460 ” از آلبر شمبون ترجمۀ احمد شاملو، “دندیل” نوشتۀ غلامحسین ساعدی، “انجمن های سری در انقلاب مشروطیت ایران” از اسماعیل رائین، “کاکا” مجموعۀ داستان محمود طیاری، “حجم سبز” مجموعۀ شعر سهراب سپهری و “آینده” مجموعۀ شعر اسماعیل شاهرودی. این نقدها نوشتۀ بهرام اردبیلی، م. ع. سپانلو، “آزما”، شمس، س.ط و “ر” است. معرفی مجلات “جهان نو”، “نگین” و “راهنمای کتاب” نیز در این بخش آمده است.
 
 
 
دفتر دوم دفترهای روزن پربارتر و خواندنی تر از دفتر اول است. مطالب این دفتر در چهار بخش تنظیم شده است: بخش قصه، بخش تآتر، بخش شعر و بخش نقد و بررسی.
در بخش قصه، تکه های دیگری از “مد و مه” ابراهیم گلستان، داستان هایی از عدنان غریفی، غزاله علیزاده، زکریا هاشمی، احمدرضا احمدی، نورمن میلر(ترجمۀ حسین سلیلی) و ارنست همینگوی(ترجمۀ سیروس طاهباز) به چاپ رسیده است.
بخش تآتر، شامل نمایشنامۀ “در حضور باد” نوشتۀ بهرام بیضایی و نمایشنامۀ تک پرده ای”کودکی” نوشتۀ تورنتون وایلدر ترجمۀ صفدر تقی زاده و محمدعلی صفریان است.
 
در بخش شعر، شعرهایی از سهراب سپهری، یدالله رویایی، هوشنگ بادیه نشین، سیروس آتابای، احمدرضا احمدی و اسماعیل شاهرودی به چاپ رسیده است.
در بخش شعر، صفحاتی نیز به شعرهایی از ایو بونفوآ ترجمۀ نادر نادرپور و یدالله رویایی، ژاک پره ور ترجمۀ لیلی، شعرای لهستان ترجمۀ یدالله رویایی، سه شعر از سالواتوره کوزایمودو ترجمۀ فرشید پگاهی، شعر “قرص نان” از ریشارد بیلینگر و “باید بگویم که” از ویلیام کارلوس ویلیامز ترجمۀ سهراب سپهری اختصاص داده شده است.
“تمامیت زمان در یک زمان مجرد و محدود” نوشتۀ ملکوم کاولی ترجمۀ صفدر تقی زاده و محمدعلی صفریان، “پایان پوچ” از جان ال. سام و “دربارۀ پیشتاز” از اوژن یونسکو ترجمۀ منوچهر صارم پور از مقالات خواندنی بخش “نقد و بررسی” دفترهای روزن است.
 
در “گزارش کتاب روزن”، سیروس طاهباز کتاب های زیر را نقد و معرفی کرده است: “پشت چپرهای زمستانی” سیروس مشفقی، “وصلت در منحنی سوم” پرویز اسلامپور، “خواب های فلزی” شهرام شاهرختاش، “بهار را باور کن” فریدون مشیری، “جادۀ شیری” فروغ میلانی، “فصل بد” شاهرخ صفایی، “انارستان” مفتون امینی، “آوازهای پشت برگ ها” حسین رسائل، “باز آسمان آبی است” پرویز خایفی، “از زبان برگ” شفیعی کدکنی، “غزل غزل های سلیمان” ترجمۀ احمد شاملو، “گزیده ای از شعر شاعران انگلیسی زبان” ترجمۀ عبدالعی دستغیب و محمود معلم، “افسانه و افسون” م. دیده ور، “آدم ها و خرچنگ ها” از خوزئه دوکاسترو ترجمۀ محمد قاضی، “ویکنت شقه شده” از ایتالو کالویینو ترجمۀ بهمن محصص و …
نقد اسماعیل نوری علاء بر “شهر خسته” مجموعۀ شعر منصور اوجی و “آواز خاک” مجموعۀ شعر منوچهر آتشی از دیگر مطالب این دفتر است.
بخش آخر دفتر دوم اختصاص داده شده است به مجسمه ها و نقاشی ها و کاریکاتورهای پرویز تناولی، غلامحسین نامی، فرامرز پیلارام، پری صفا و پرویز شاپور.
این دفتر زیر نظر احمدرضا احمدی منتشر شده است.
 
 
 
 
 
در بخش قصه تکه ای از کتاب “زیر پوست” ابراهیم گلستان، صفحاتی از “پژوهشی سترگ و نو…” عباس نعلبندیان، داستان هایی از مهشید امیرشاهی، ناصر تقوایی، علیمراد فدایی نیا و فصلی از “عیش مدام” نوشتۀ ارنست همینگوی ترجمۀ محمود جزایری و ناصر تقوایی به چاپ رسیده است.
بخش شعر، شامل شعرهایی است از یدالله رویایی، فرخ تمیمی، احمدرضا احمدی، بهرام اردبیلی، پرویز اسلامپور، محمود شجاعی، خوان رامون خیمه نز(ترجمۀ ابراهیم گلستان)، پیر دوماسو(ترجمۀ یدالله رویایی) و …
در بخش طرح، طرحی از بهمن محصص به چاپ رسیده است.
گزارش کتاب روزن نیز اختصاص دارد به بررسی و نقد کتاب های زیر: نقد فرخ تمیمی بر “دلتنگی ها” مجموعۀ شعر یدالله رویایی، نقد ب-ا بر “ماه و ماهی در چشمۀ باد” مجموعۀ شعر محمود کیانوش، نقد علیمراد فدایی نیا بر “از دوستت دارم” مجموعۀ شعر یدالله رویایی، نقد مهشید درگهی بر “سار بی بی خانم” و “کوچۀ بن بست” کتاب های قصۀ مهشید امیرشاهی و …
“دفترهای روزن” در سه دفتر و 436 صفحه به قطع وزیری منتشر شده و یکی از پربارترین و خواندنی ترین جنگ های دهۀ چهل است.