برچسب: غزاله علیزاده
-
در آغوش پیراهنم بودی | ناما جعفری
ناما جعفری|مجله تابلو ادبیات عاشقی است. عشق، ادبیات را میسازد و نفس میدهد به نوشتن. از بیداری میپراندمان به بودن. نبض بیپایانِ کلمه است. خواب را به پرسیدن از تن میبرد و بعد بیصدا ما را میان مچاله کردن رها میکند. از عاشق شدن بیژن الهی به غزاله علیزاده بنویسم یا از احمد شاملو به…
-
شجرهی طیبه | غزاله علیزاده
شما بلند میشوید، باچشم دنبال بارانیتان میگردید، پایین تخت پیداش میکنید و میپوشید. یکبار دیگر دستهای لامیا را میگیرید. میگویید پس تا صبح دوشنبه! شما از دالان میگذرید. شما در کوچهاید و باد هم انگار سختتر شده. شما با خود میگویید این دفعه با قطار برمیگردم، و قدمهاتان تند میشود. شاید که فراموش کردهاید دفعهی…
-
جفت | غزاله علیزاده
پرنده های عظیم سیاهی را دید که دایره وار دور آنها می چرخند. چند دفعه دور زدند تا روی دیوار بلند روبرو نشستند.
-
سفر اعشار | غزاله علیزاده
جسد را بيرون مي برند. پيرمردي مي آيد و كف اتاق را با زمين شوي برق مي اندازد. ته سيگار، كاموا، عروسك و دفترچه را برمي دارد، چراغ را خاموش مي كند. خانم «صفر» از دري كه وارد شده خارج مي شود. در راه بازگشت سردر ِ خانه ها روشن است.
-
| غزاله علیزاده | جزیره |
آفتاب اریب میتابید. چشمهای عقیقی دختر شعله میكشید، سایههای ارغوانی، گونههایش را برمیافروخت. رو به خورشید لبخند میزد. این دریای سرزندگی، طراوت و عطر، گل و شبنم، نفس مرد را تنگ میكرد، اما برای رهایی از بخارهای مسمومی كه روح او را زمانی دراز احاطه كرده بود
-
شعرهای از بیژن الهی
به تصوير درختی كه در حوض زير يخ زندانی ست، چه بگويم؟