برچسب: قلم زرین گردون
-
| رمی | عباس معروفی |
برای کشف آن لذت ابدی چشم به زن دوخت، قلبش تندتر زد، رخوتی شیرین روی گونههاش دوید، پلک چشمهاش پرید و حس کرد لالهی گوشش به حرکت درآمده و پوست سرش به عقب کشیده میشود. آنوقت بیآنکه بداند کجاست به یک ستون سخت تکیه داد و بر تودهای از سنگریزه نشست، از خستگی نشست، و…