برچسب: محمد مختاری
-
سیزدهم آذر، روز مبارزه با سانسور تا واپسین دم!
سیزده سال پیش کانون نویسندگان ایران به یاد دو عضو موثر خود، محمد مختاری و محمدجعفر پوینده، که در پاییز ۷۷ به دست آمران و عاملان حاکمیت خودکامه به قتل رسیدند، سیزدهم آذرماه را روز مبارزه با سانسور نام گذاشت. اینک ثمرهی خون آن دو و هزاران تن دیگر که در این سالها جان خود…
-
محمد مختاری
35anj · شاید عاشقانه آخر | صدای محمد مختاری (۱ اردیبهشت ۱۳۲۱ – ۱۲ آذر ۱۳۷۷) شاعر، نویسنده، مترجم و منتقد چپگرای ایرانی و از فعالان کانون نویسندگان ایران بود.محمد مختاری در روز پنجشنبه ۱۲ آذر ۱۳۷۷ پیش از غروب برای خرید از منزلش خارج شد و دیگر بازنگشت. تیمی از اعضای وزارت اطلاعات جمهوری…
-
شاید عاشقانه آخر | صدای محمد مختاری
لبت کجاست؟صدای روز بلند است اما کوتاه است دنیادرست یک واژه مانده است تا جمله پایان پذیردو هر چه گوش می سپارم تنهاسکوت خود را می آرایمو آفتاب لب بام همچنان سوتش را می زندشکسته پل ها پشت سرو پیش رو شنهایی که خاکستر جهان استغروب ممتد در سایه ی درون جا خوش کرده استو…
-
تنات آزادی بیان بود | ناما جعفری
یک ماه پیش از کشته شدن، سقف اتاق اجارهایاش فرو ریخت و میز کار و کتابهایش زیر آوار ماند. وقتی میخواستند بربایندش، کارت شناساییاش را دستش گرفت و رو به عابران داد زد: من محمد جعفر پوینده هستم. او در جریان ترورهای موسوم به قتلهای زنجیرهای توسط عوامل وزارت اطلاعات به قتل رسید.
-
پیام دقیق به ما رسیده است، خفه میکنیم، ما هم حاضریم
قبل از آن که پوستتان را بکنیم پوست بندازید،تنها پیغامی که از دستگاه حکومت اسلامی می آید همین است. یادم می آید، هوشنگ گلشیری روز خاکسپاری محمد مختاری فریاد می زد: (پیام دقیق به ما رسیده است،خفه می کنیم،ما هم حاضریم. مگر قرار نیست برای جامعه مدنی،برای آزادی بیان،قربانی بدهیم،حاضریم)بعد از آن روز و…
-
اسبهایی که مرا به دنیا آوردهاند، سیانوری برای مرگ در دهانم گذاشتهاند
ما میمیریم و به مرگ که نگاه میکنیم از درون میپوسیم. گاهی مرگها، مرگ میشوند و به سراغمان میآیند، گاهی برای مرگ، کشته میشویم، مثل روزی که
-
| کتاب جمعه | به سردبیری احمد شاملو
دانلود آرشیو کامل نشریه کتاب جمعه به سردبیری احمد شاملو
-
منظومهی ایرانی – یک منظومهی بلند
نمک به زخم میتابد و شوری خون از ساقههای شیرین بالا میآید که آسمان را بپوشاند
-
مختاری مختاری مختاری | رضا براهنی
چشم هایت را که ببندند مختاری مختاری مختاری باغ هایت را که ببندند مختاری مختاری مختاری
-
فرهنگ حذف و سیاست سانسور | محمد مختاری
هم به ”تابو“های قدیم مفتخر است، و هم با سنتشکنیهای جدید وسوسه میشود. هم حذف و سانسور را بدیهی و طبیعی میانگارد، وهم از حقوق افراد به لقلقهی زبان یاد میکند. سنت در رقابت با نو چارهای جز این ندارد که منطق آن را بپذیرد . از این رو در مواجهه با حق انتخاب و…