برچسب: مرگ پدر

  • وقتی با نوازش‌هایم او را آرام نمی‌گذاشتم

    وقتی با نوازش‌هایم او را آرام نمی‌گذاشتم

    من همان طبیبی هستم که بیمار من، در حدیث نفسی که به دنبال خواهد آمد، با لحنی نه چندان محبت‌آمیز از او حرف زده‌است. هر کس کمترین اطلاعی از روانکاوی داشته باشد می‌تواند انگیزه نفرت بیمارم را نسبت به من درک کند. در اینجا من قصد ندارم از روانکاوی حرف بزنم، چون در این کتاب…

    Continue reading